دیده‌بان گاه‌نگاری‌های بهرنگ تاج‌دین
خوراک وبلاگ
چهارشنبه ۲۸ اسفند‌ماه ۱۳۸۷

هدف: بر هم زدن بازی تمامیت‌خواهان

بخواهیم یا نخواهیم، خوشحال باشیم یا ناراحت، واقعیت این است که سید محمد خاتمی از رقابت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ انصراف داده و به نفع میرحسین موسوی کنار کشیده است.
اگر اصلاً این انتخابات مسأله ماست و فکر می‌کنیم اهمیتی در آینده دور یا نزدیکمان دارد، با توجه به این‌که تنها ۸۶ روز تا موعد رأی‌گیری باقی مانده است، شاید بهتر باشد بحث بر سر حاشیه و متن تصمیم خاتمی را کنار بگذاریم و به این فکر کنیم که چه چیزهایی برایمان مهم است و چه باید کرد.

با کنار کشیدن خاتمی، سه نامزد عمده در انتخابات ۸۸ باقی می‌مانند که وجه مشترک هر سه آن‌ها، داشتن اندیشه‌های اقتصادی سوسیالیستی است؛ تخیلی یا انقلابی بودن نوع این اندیشه‌ها، نهایتاً تأثیری در ماهیتشان نیز ندارد. دغدغه اصلی هر سه کاندیدا، طبقات پایین جامعه است و جامعه‌ی هدف شعارهای انتخاباتی‌شان نیز همین اقشار است.
با این وصف، (حداقل فعلاً) طبقه متوسط شهری ایران، نامزدی در انتخاباتی آینده ندارد.

اما موضوع انتخابات، تنها در اقتصاد خلاصه نمی‌شود؛ همان گونه که از اقتصاد و معیشت تهی هم نیست. دغدغه‌های سیاسی-اجتماعی نیز در تصمیم‌گیری برای چگونگی مواجهه با مسأله انتخابات تأثیرگذارند.

تلاشی که محافظه‌کاران (اصول‌گرایان، جناح راست، اقتدارطلبان، تمامیت‌خواهان) از انتخابات دور دوم شوراها در سال ۸۱ آغاز کردند، تنها برای پیروزی در انتخابات و کسب قدرت نبود. بلکه هدف غایی و نهایی فرآیندی که آغاز شد، تضمین همیشگی پیروزی برای این جناح و معتمدانش بود.
به دیگر سخن، مسأله این نیست که علیرضا رجایی‌ها انتخاب نشوند یا کسی با شعارهای دکتر معین در انتخابات پیروز نشود؛ مسأله این است که اولاً دیگر شاهد نتیجه شگفتی‌برانگیز و رویدادی مانند دوم خرداد ۷۶ نباشیم و در ثانی اصلاً افراد و گروه‌هایی که معتمد یا دلخواه تمامیت‌خواهان نیستند، نتوانند نامزد شوند و رقابت کنند.
در یک کلام، تمامیت‌خواهان به دنبال این هستند که حاکمیت حداکثر در دست معتمدان خودشان دست به دست شود و کسانی که در فکر (یا حاضر به) گستردن دایره حاکمان هستند، حتی به قدرت نزدیک هم نشوند.

حال مسأله این است که باید به هر نحو ممکن، جلوی برآورده شدن این خواسته تمامیت‌خواهان را گرفت و یک راه آن، انتخاب کردن رییس‌جمهوری است که بتواند جلوی این بازی را بگیرد و نگذارد کشور به شرایط تک‌حزبی برسد؛ حزبی از نوع پادگانی با روابط فرمان‌دهی و فرمان‌بری به سبک نظامی آن.

واکنش منفی و سرشار از نارضایتی تمامیت‌خواهان به نامزدی خاتمی، این نوید را می‌داد که او، شخصی مناسب برای تحقق خواسته‌هایشان نیست و اجازه بسته‌تر شدن دایره قدرت و به تبع آن محدودتر شدن فضای نفس کشیدن را نمی‌دهد.

قضیه مانند بازاری است که اگرچه چندین فروشنده در آن حضور دارند، اما همه زیرمجموعه یک نفر هستند و می‌خواهند کاری کنند که عرضه‌کننده دیگری وارد بازار نشود و فقط زیردستان معتمد همان یک نفر بتوانند با هم رقابت کنند.

حال که دیگر مطمئنیم نام خاتمی در بین نامزدهای انتخابات پیش رو نخواهد آمد، پرسش این است که آیا نامزدی وجود خواهد داشت که بتواند این خواسته را برآورده کند؟
به عبارت دیگر، آیا میرحسین موسوی یا مهدی کروبی جلوی منحصر شدن تمام و کمال قدرت در دست تمامیت‌خواهان را خواهند گرفت؟ آیا نامزد دیگری هست که نتوانند پشت سد نظارت استصوابی متوقفش کنند و این قابلیت را داشته باشد که نقشه و بازی آنان را بر هم بزند؟

شخصاً معیارهای اقتصادی را دلیلی لازم برای رأی دادن به یک نامزد می‌دانم؛ اما مسأله حفظ حداقل‌های رقابت‌پذیری، دلیلی کافی است که اگر یک کاندیدا بتواند برآورده‌اش کند، با همه نامطلوبیت‌های اقتصادی، در انتخابات شرکت کنم و به او رأی بدهم.

بالاترین  دلیشس  توییتر  فرندفید  فیس‌بوک


یادداشت‌های شما:

خیلی حرف درستیه، ولی واقعا کار سختیه انتخاب بین یکی از اونها برای رای دادن. ماجرا کاملا مثل انتخاب بین بدتر و بدترتر شده. امیدوارم در این شرایط آدمهای دیگه ای هم کاندید بشن، شاید انتخابها بهتر شه

[ آزاده ] | [چهارشنبه، ۲۸ اسفند‌ماه ۱۳۸۷، ۴:۰۷ بعدازظهر ]


سلام بهرنگ
اولا این فرم وسط صفحه وبلاگ درست نشون داده نمیشه و کمی از اول متن از سمت راست مخفی شده.

در مورد متن من اصلا شناختی از میرحسین ندارم و شرط الکی هم روش نمیبندم. به نظرم باید تو فرصتی که هست ایشون حرف های عملی بزنه و مواضع اش رو بصورت ریز در مورد موضوعات مبتلا به خصوص اقتصاد، آزادی مدنی بزنه و ریز هم بزنه. احمدی نژاد هم صحبت از موی دخترا میکرد و عملا طرح امنیت اجتماعی راه انداخت و حمایتش کرد.

خلاصه برنامه ریز تنها راه راضی کردن ملت میتونه باشه

[ رقومی ] | [پنجشنبه، ۲۹ اسفند‌ماه ۱۳۸۷، ۷:۵۸ بعدازظهر ]


به نظر من جناب آقای اکبر اعلمی بهترین گزینه است.سوابق اجرائی و اینکه در مجلس ششم و هفتم نماینده مردم تبریز بوده و قاطعیت بی نظیر ایشان و موضعگیریهای ایشان در مسائل مختلف ایشان را از کاندیداهای دیگر متمایز و به فردی شاخص و ایده آل تبدیل می کند.با مراجعه به سایت ایشان به آدرس www.akbaralami.comو ملاحظه سوابق و دیدگاههای ایشان و دفاع جدی ایشان از حقوق مردم و...خود قضاوت کنید که آیا بهتر از ایشان سراغ داریم؟

[ حسن ] | [پنجشنبه، ۶ فروردین‌ماه ۱۳۸۸، ۱:۰۴ بعدازظهر ]