شنبه ۱۲ اردیبهشتماه ۱۳۸۸
چای ریاست جمهوری و امانتداری از خزانه
چند روز پیش، مجموعه خاطراتی از محمود احمدینژاد در ۲۵۰ بند منتشر شد که رجانیوز مدعی است «جمعی از دانشجویان مستقل دانشگاههای ایران» آنها را جمعآوری کردهاند.
داریوش محمدپور، حاشیهای خواندنی بر بندهایی از این خاطرات نوشته است. بد ندیدم من هم حاشیهای بر یکی دو بند از این «خاطرات» بنویسم.
در جایی نوشتهاند: «دکتر معمولاً وقتی مطلبی میخواهد بنویسد، حداکثر استفاده را از کاغذ دم دستش میبرد. پاکتهای نامه را آرام و با احتیاط باز میکند که آسیبی نبیند و بعد از پشت آنها هم برای نوشتن استفاده میکند و دور نمیاندازد.»
کار بسیار پسندیدهای است؛ اما بعید میدانم آقای رییسجمهور از پشت پاکت نامه برای مکاتبات رسمی استفاده کند. راستش اگر هدف صرفهجویی در مصرف کاغذ است، میشود کلاً کاغذ را کنار گذاشت و برای این گونه مکاتبات و یادداشتهای دم دستی، از کامپیوتر استفاده کرد.
اما جالبتر آنجاست که آوردهاند: «کتر بچههایش را طوری بار آورده که وقتی برای دیدن پدرشان به دفتر رییسجمهور میآیند، ما کارمندهای دفتر، حتی یک فنجان چای نمیتوانیم به آنها بخورانیم.»
هدف از نقل این مورد، قاعدتاً نشان دادن حساسیت محمود احمدینژاد در مورد دخل و تصرف در بیتالمال است و میخواهد «پاکدستی» وی را برساند. اما بد نیست کمی از ماشین حساب هم استفاده کنیم.
فرض کنید که هر روز یک نفر از فرزندان آقای رییسجمهور برای دیدن پدرشان به نهاد ریاست جمهوری بروند و یک لیوان چای بخورند. قاعدتاً این یک لیوان چای، هزینهای بیشتر از صد تومان نخواهد داشت.
به این ترتیب اگر فرزندان آقای احمدینژاد، چای نهاد ریاست جمهوری را میخوردند، روزی صد تومان، ماهی سه هزار تومان و سالی ۳۶ هزار و ۵۰۰ تومان خرج روی دست بیتالمال میگذاشت و در کل چهار سال زمامداری دولت نهم، چای خوردن فرزندان آقای رییسجمهور، جمعاً ۱۴۶ هزار تومان هزینه به کشور تحمیل میکرد.
اما بیایید چند مورد کوچک را مرور کنیم:
سهشنبه یازدهم فروردینماه آقای احمدینژاد به ۱۲۰ نفر از کارکنان وزارت امور خارجه، نفری صد هزار تومان (در مجموع ۱۲ میلیون تومان) عیدی داد.
آقای احمدینژاد در بازدید از خوابگاه دختران کوی دانشگاه تهران، به آنان قول عیدی داد و بابت این «عیدی رییسجمهور» نیم میلیارد تومان به حساب دانشگاه تهران واریز شد.
ایران پس از برقراری رابطه دیپلماتیک با کشور «سنتوینسنت و گرنادین» (جزیرهای به مساحت ۳۸۹ کیلومتر مربع در دریای کارائیب) هفت میلیون دلار معادل هفت میلیارد تومان به این کشور کمک بلاعوض اعطا کرد.
بیش از یک میلیارد دلار (معادل هزار میلیارد تومان) از درآمدهای دولت در سال ۱۳۸۵ به خزانه کشور واریز نشده است. با این پول، میشد ۲۷ میلیون سال، روزی یک لیوان چای به یکی از فرزندان آقای احمدینژاد داد.
بحثم این نیست که پاکدستی چیز بدی است. خیلی هم خوب است. اما معیار ارزیابی عملکرد رییسجمهور در پاسداری از بیتالمال، چای و کاغذ و بیسکویت مصرفی نهاد ریاست جمهوری نیست. مقیاس خیلی بزرگتر از اینهاست. معیار امانتداری رییسجمهور، انضباط مالی دولت و مواظبت از دخل و خرج کشور است.
نمیشود خود را امین بیتالمال دانست و از خزانه مملکت نیم میلیارد تومان به یک عده «عیدی رییسجمهور» داد؛ میخواهد آن عده، کارکنان وزارت خارجه باشند یا دانشجویان دانشگاه تهران.
نمیشود در مصرف کاغذ نهاد ریاست جمهوری صرفهجویی کرد؛ اما به جزیرهای در آن سوی جهان که فرماندارش را ملکه بریتانیا تعیین میکند، میلیاردها تومان کمک بلاعوض کرد.
آقای رییسجمهور اگر روزی یک پرس چلوکباب از جیب مردم به فرزندانش بدهد، اما موفق شود تنها یک صدم درصد در بودجه کشور صرفهجویی کند، بیش از ۲۷ میلیارد تومان به کشور سود رسانده است.
این گونه استدلالها، دادن نشانی اشتباه و گمراه کردن مردم است. معیار عملکرد رییسجمهور کشور، نه چای خوردن یا چای نخوردن فرزندانش به خرج خزانه، که آمار و ارقام مربوط به رشد اقتصادی، تورم و بیکاری است.
مسأله این است که صادرات و واردت کشور در چه وضعی است. آیا پرتقال بم، نارنگی شهسوار، سیب دماوند، انگور تاکستان و برنج ایرانی میخوریم یا که بازارمان پر شده از پرتقال اسراییلی، نارنگی پاکستانی، انگور آفریقای جنوبی، سیب لبنان و برنج هندی؟ نمیشود که شیر مرغ تا جان آدمیزاد را از چین وارد کنیم و بگوییم چون آقای رییسجمهور پاکت نامه را هم دور نمیریزد، پس عملکرد خوبی داشته است.
امانتداری رییسجمهور از خزانه، فقط به این نیست که پول مملکت را در جیب خودم و خانوادهام نگذارم. بلکه باید در درجه اول تصویر بزرگ درآمدها و هزینههای کشور در طول چهار سال را درست کرد و عملکرد کلی اقتصادی دولت را سنجید. اگر این تصویر بزرگ، اشکال داشته باشد، هزار سال هم که فرزندان آقای رییسجمهور چای نهاد ریاست جمهوری را نخورند، چیزی درست نمیشود و دولت مرتکب خیانت در امانت شده است.
لینک مطلب در بالاترین
یادداشتهای شما:
هممم. بیست و هفت میلیون سال. فرض کن که این استاد به مدت بیست و هفت میلیون سال زنده باشد. وی وی
[ علیش ] | [یکشنبه، ۱۳ اردیبهشتماه ۱۳۸۸، ۰:۲۴ صبح ]توی یک پست از استفاده از استدلال فقهی گفته بود پس یک سری به اینجا بزن بدن نیست
http://biandish-nasim.blogspot.com/
حالا ببين چه نكته هايي رو گيرميدن ملت... بي خيال بابا... .
[ حسين ] | [چهارشنبه، ۱۶ اردیبهشتماه ۱۳۸۸، ۹:۲۱ صبح ]balatarin.com/permlink/2009/5/7/1583662
آیت الله غروی: سنگسار و ادله فقهی ولایت فقیه جعلی و مردود است
نکته ها مهم هستن کوچولو
[ ] | [پنجشنبه، ۱۷ اردیبهشتماه ۱۳۸۸، ۹:۲۸ بعدازظهر ]جالب شده. دیگه باید بدیهیات هم گفت!!
[ علی ] | [جمعه، ۱۸ اردیبهشتماه ۱۳۸۸، ۰:۱۸ صبح ]با با این حرفها را نزنید دکتر کارشناس ارشداین مملکت است !
[ رضا ] | [دوشنبه، ۹ آذرماه ۱۳۸۸، ۸:۰۶ صبح ]نیاز به این همه جمع و تفریق نیست
سوال اینه چرا باید فرزند رئیس جمهور روزی یک بار به دفترش بره
زمانی که فرزند رئیس جمهور از پدرش میگیره خیلی پرهزینه تر از یک لیوان چای هست