دیده‌بان گاه‌نگاری‌های بهرنگ تاج‌دین
خوراک وبلاگ
پنجشنبه ۲۸ شهریور‌ماه ۱۳۸۱

آزادی و اينترنت

بحث امروز (که پس از سالها!!! چرت و پرت گفتن،يک بحث انديشه ای است) بحث در اين خصوص است که آيا اين آزادی موجود در اينترنت در تمام دنيا، آيا يک آزادی پايدار است يا خير؟ ببينيد من فکر می کنم آنچه کليد اصلی بحث آزاديها در اينترنت (که پس از فکر و انديشه هر فرد آزادترين مکان دنيا است) اين مورد است که آيا حکومتها می توانند کليد فيلتر کردن اينترنت و امکان انجام چنين عملی را بيابند يا نه؟ چون در صورت به دست آوردن اين امکان ديگر به راحتی می توان آزادی را تبديل کرد به مرحوم آزادي!!! اما برای تبديل آن می توان از راهکار زير که بسيار نيز ساده است استفاده کرد.
دستور پخت چلو محدوديت با خورش فيلترينگ و گارانتی اضافه برای تضمين کيفيت و دوام
مواد لازم:
1-سياستمدار خر و نفهم(اين مورد مانند آب در اکثر دستورالعملها ذکر نمی شود، چون همه جا در دسترس است و به ميزان لازم برای هر سليقه مورد نياز می باشد)
2-تبليغاتچی و تبليغات مناسب(اين مورد نيز يا از ابتدا در دسترس است يا آنکه به مرور خودش می آيد) انواع سفسطه گر با سابقه و کارآيی بالا به شدت بهتر است
3-بهانه های واهی و آدم خرکن خوب و بقيه را ساکت کن به روش خودکار (اتوماتيک) [من به محصولات اين نوع بهانه ها می گويم گوسفند! و در نتيجه می شوند انواع: آدم گوسفندکن! در نسخه های روشنفکری، به خصوص انواع مارکسی و آغاجری و آقاجری و خانوم جری و تام کت خان از اين نوع بهانه ها با نام افيون و افيونی نام برده شده است]
4-ابزار تبليغی مناسب و فراوان،انواع شيپور، بلندگو، بوق استکبار و بوق کاميون آن توصيه شده است. بديهی است در صورت در دسترس نبودن اين مورد بايد بند دو را ساعت 9 شب بگذاريم تا آشغالی ببرد.
...
ابتدا يک کشور مناسب را انتخاب می کنيم.سپس به مردمان آن با استفاده از بند4 و همچنين بند2 می قبولانيم که از بقيه مردم دنيا مهمترند. سپس تعدادی از خلايق نوع-حلايق هر چه لايق- و همچنين مستعد را بدل به انواع گوسفند می کنيم. سپس با انتخاب کردن يک نوع شعار مناسب، آن را با شعار فابريک اين جماعت، يعنی بع بع، جايگزين می کنيم. يعنی به طوری که در هر موقع که لازم شد شعار ما را داد بزنند. مثلا با يک اشاره دست بگويند: چهارپا خوب، دوپا بد. لازم است اين شعار قابل تفسير به ميزان فراوان باشد. انواع قبلی اين نوع شعارها:
مرگ بر سرمايه داري(که تمام بديهای دنيا تقصير سرمايه داران است)
مرگ بر شاه(که تمام بديهای دنيا تقصير شاه است)
مرگ بر کمونيسم(که تمام بديهای دنيا تقصير کمونيستها است)
مرگ بر ضدصهيونيستها(که تمام بديهای دنيا تقصير يهودی کشها است)
مرگ بر آمريکا و اسرائيل(که آنها تمام مدت فکر وذکرشان توطئه و کارشکنی بر ضد ماست)
مرگ بر ليبرالها(که هر چه ما می کشيم از دست آنها است)
و به تازگي(آخرين ورژن):
مرگ بر تروريسم واسلام(که تمام بديهای دنيا توطئه مسلمانان است، که تمام آنها نيز تروريست زاده شده اند)
به طور کلی مرگ بر هر که از ما نيست و اگر کسی بخواهد به خوبی مخالفان ما فکر کند،بد است واز آنهاست و بايد بميرد يا خودمان می کشيمش
سپس قانون اساسی يا نااساسی آن کشور را برداشته،پيدا می کنيم که کجاهای آن سوراخ است و قابل به کار بردن! مثلا در آمريکا حرف آخر را دادگاه قانون اساسی می زند(يادتان است بوش چگونه شد رييس جمهور شيطان بزرگ!!!؟) و همچنين قانونی وجود دارد که اگر جايی منافع آمريکا در خطر باشند، می توان حتی اموال شرکتها را مصادره کرد و از خروج آنها از آمريکا جلوگيري! در سوييس که در هر موردی می توان با جمع کردن تعداد معينی امضا، درخواست برگزاری رفراندوم کرد برای آن مورد (حتی مثلا اعدام بی دليل يک نفر يا مثلا فغيير نام پايتخت!!!) در چنين دموکراسی خالصی قانون غير قابل تغييری وجود دارد مبنی بر اينکه نتيجه هر رفراندومی توسط مجلس بايد بدل شود به قانون! اگر مجلس سوييس قانون را عوضی تصويب کند، يا نقض غرض کند هيچکاری نمی توان کرد. مثل مثلا استناد عجيب دادگاههای ايران برای توقيف موقت مطبوعات
در موقع لزوم و بلند شدن صدای مخالفان نيز،به گوسفندانی که از قبل آماده کرده ايم فرمان می دهيم که به صدای بلند بگويند که:
چهارپا خوب، دوپا بد!
حال چگونه می توان فهميد چه کسی دوپاست؟ و مشخصات دوپايان (که دشمنان ما هستند) چيست؟ اين را فقط ما می دانيم و بس! مصداقهای دوپا را نيز خودمان کشف و اعلام می کنيم. اگر هم کسی گفت اين کار شما بد است و فلان تصميمتان درست نيست، می گوييم که «اين به دليل مقابله با دشمن است و تو مگر با آنان مخالف نيستي؟» او نيز ساکت می شود يا گوسفندان عزيز وی را ساکت خواهند کرد.
پس اين را در نظر بگيريد: دولت آمريکا تصميم می گيرد تمام ورودی و خروجی ايترنت (که آمريکا مادر آن نيز می باشد) کنترل کند و فيلتر، واصلا هر کشوری چنين تصميمی بگيرد، هيچکس هيچ کاری نمی تواند بکند.
قوای قهريه همچنان مطيع است و مطيع برگزيده می شود. اين قوا در دست حکومتهاست و مجری قوانين کشور و احکام دادگاهها. اين به نظر من به معنی اين است که توان بالقوه ايجاد هر محدوديتی در هر جايی و هر کشوری از دنيا وجود دارد. قوانين تصويب شده و تصويب نشده که بسياری برای رفع خطر احتمالی در مواقع ضروری تصويب شده اند، اما در هنگام اراده می توان آنها را به کار بست.
اينترنت را به دليل آزادی ای که به من برای ابراز عقيده،انتقاد و انديشه خودم می دهد، بی آنکه بدانند کيستم و چيستم، بسيار دوست می دارم. هر چند به دوام اين قابليت آن نيز هيچ اطمينانی وجود ندارد. البته فعلا که بنويسم و هر چه دلم خواست و کس هم نداند من کيستم و چيستم. اما در خصوص فردا هيچ اطمينانی ندارم.

بالاترین  دلیشس  توییتر  فرندفید  فیس‌بوک