جمعه ۳ آبانماه ۱۳۸۱
کلاسهای خودرویی را بشناسید
نمی دانم چرا!؟ ولی در هر حال اين بار و احتمالا دفعه بعد از خودرو و صنعت خودرو و اقتصاد خودرو خواهم نوشت. اما اين بار معرفی کلاسهای مختلف خودرويی جهان را در نظر دارم. تاچه حد درست بتوانم منظورم را بيان کنم خدا داند.
الف- طزحهای مختلف ظاهری يک خودرو:
1-سدان(Sedan):خودروهايی دارای چهار در (در موارد استثنايی سه در) در دو طرف خودرو، (هر طرف دو در)،دارای دو رديف صندلی در جلو و عقب، يک محفظه موتور
در جلوی خودرو و يک صندوق بار در عقب خودرو هستند. اين دسته از خودروها (اتاقها) پرطرفدارترين، فراوانترين و دارای بهترين وضعيت آيروديناميکی در ميان انواع معروف و پرفروش هستند. (نمونه: پيکان، پرايد چهاردر، پژو 405، مزدا 323، سمند و ... )[زانتيا جزو اين دسته نيست]
2-استيشن(Station):خودروهايی دارای چهار در در طرفين بدنه، به همراه در و صندوق عقب بزرگ در عقب، به گونه ای که در دارای شيشه است، بر سقف صندوق بار (تقريبا) عمود است و از انتهای سقف آغاز می شود و انحنای بالای صندوق بار، همان انحنای سقف است. صندوق بار بزرگ و بلند مشخصه و ويژگی اصلی اين نوع اتاقها هست. تقريبا هميشه استيشنها، مدلی از خودروهای سدان هستند که برای ناميدن آنها به لفظ استيشن (معادل فارسي: اتاق و صندوق با هم!!) اکتفا می شود، مانند: هوندا سيويک استيشن! البته نمونه هايی هم وجود دارند که تنها نوع استيشن طراحی و توليد شده است، مانند آئودی آوانتيسمو که يک خودروی مفهومی يا آرمانی (Cancept Car) است و تنها برای يک نمونه و به دليل به رخ کشيدن تواناييهای کمپانی سازنده ساخته شده است. (نمونه: پژو 405 استيشن، پيکان استيشن و هر خودروی ديگری که به استيشن ختم شود.)
3-هاچ بک(HatchBack): خودروهايی دارای يک محفظه موتور در جلوی خودرو، دو رديف صندلی در جلو و عقب و يک در بزرگ در عقب، با اين تفاوت نسبت به انواع استيشن که در انواع هاچ بک، سقف خودرو در بالای سر رديف عقب صندليها (بقريبا) به پايان می رسد و در صندوق بار (که در سوم يا پنجم خودرو نيز به شمار می رود) از بالای سر مسافرين رديف عقب آغاز می شود. اين نوع خودروها معمولا از حجم صندوق بار زيادی برخودار نيستند. اما متوسط حجم صندوق بار آنها حدود 200 ليتر است که اين ميزان در حدود نصف انواع سدان به شمار می رود. البته باز هم بسيار متفاوت است و از 104 ليتر پرايد 5در تا 400 ليتر پژو 307 و حتی بيشتر نيز وجود دارد. (نمونه:رنو5، پرايد پنج در، هوندا سيويک سه در و...)
4-ليفت بک(LiftBack):اين انواع اشتراکی هستند بين انواع هاچ بک و انواع استيشن. يعنی مانند سدانها (و استيشنها) دارای چهار در در طرفين خودرو هستند، اما در عقب بزرگی دارند که زاويه باز شدن آن، چيزی بين هاچ بک ها و سدانهاست،يعنی نه عمودی است و نه قائم. در واقع آنها هاچ بکهای پنج دری هستند که يک صندوق بار بزرگ و کامل (مانند سدانها) دارند و همچنين مانند هاچ بکها، در پنجمی دارند که دارای شيشه جدا است (نمونه: سيتروئن زانتيا، دوو سی يلوی ليفت بک (پنج در، هاچ بک يا هر نام ديگری که به آن نوع اطلاق می شود. با نوع سدان آن اشتباه نشود. نوعی است که چراغهای عقب کوچکتر و مثلثی شکلی دارد و تمام مشخصات يک ليفت بک را داراست.) دوو ريسر ليفت بک و تقريبا نمونه ديگری را در ايران نديده ايم)
5-کوپه(Coupe): انواعی هستند مانند سدانها، با اين اختلاف که دارای دو در هستند. يعنی يک در در سمت راننده و در ديگر در سمت سرنشين. ولی مانند انواع سدان دو رديف صندلی دارند که صندليهای رديف جلو متحرک هستند تا بتوانند سرنشينان عقب هم به خودرو وارد،يا از آن خارج شوند. اين انواع مشخصه اصليشان در نوعی قدرتمند بودن، ورزشی بودن يا به اصطلاح اسپرت بودنشان است. يعنی نسبت به گونه سدان (در صورت وجود) دارای فاکتورهای عملکردی بهتری هستند و در بسياری از موارد نه به عنوان يک خودروی خانوادگی، بلکه به عنوان يک خودروی صرفا اسپرت يا ورزشی به آنها نگاه می شود. (نمونه های موجود در ايران: سيناد کوپه، شورولت کامارو، ب.ام.و. 2002، سمند کوپه (خودروی مفهومي) و ...)
6-خودروهای چند منظوره يا MPVها (MPV = Multi Porpose Vehicle): اين دسته از خودروها که شايد به نوعی از لحاظ شکل ظاهری متنوع ترين دسته هم باشند و احتمالا نمی توان به آنها نوعی شکل اتاق گفت. اين دسته از خودروها که به ون(Van) يا مينی ون (Mini Van) هم معروفند، خودروهايی هستند به تمامی معنای کلمه، خودروی خانواده بدين معنی که خودروهايی هستند دارای انعطاف پذيری بالا در استفاده و به ويژه در تعداد صندليهای درون کابين و حجم بار قابل حمل! اين موضوع حکايت از آن دارد که صندليهای خودرو (به جز صندلی راننده و احيانا سرنشين) قابليت تا شدن، خوابانيدن و خروج از کابين را دارا هستند. يعنی صندليها يک به يک و تک به تک اين قابليتها را دارند و مکانيزم خارج کردن آنها از کابين بسيار ساده است. (مثلا با کشيدن يک اهرم و آزاد کردن يک ضامن) البته انواعی نيز هستند که صندليهای عقب فقط قابليت تا شدن و خروج آسان از کابين را به صورت يکجا دارا هستند و صندليهای سرنشينان جدا از هم نيست. مهمترين مشخصه ظاهری آنها پنج در بودنشان و هم امتداد بودن شيشه جلو و در موتور (کاپوت) است. شما در يک ام.پی.وی. هرگز نخواهيد توانست درپوش موتور خودرويتان را ببينيد. اين دسته خودروها از انواع بسيار کوچک تا انواع بسيار بزرگ را شامل می شوند و به طور کلی در سه دسته قرار می گيرند
مايکرو ون ها (Micro Vans) که در مواردی تنها شکل ظاهريشان مانند ام.پی.وی. ها هست و در بسياری موارد مشخصات داخلی و کاربردهای يک ام.پی.وی. را ندارند. در حقيقت هاچ بک هايی هستند که درپوش موتورشان زاويه زيادی را با افق می سازد. از اين دسته می توان دوو ماتيز را به عنوان يک نمونه بارز ذکر کرد. (آيا تاکنون توانسته ايد از داخل ماتيز کاپوتش را ببينيد!؟)
مينی ون ها (Mini Vans) که نمونه های بارز ام.پی.وی. ها هستند و در دسته های مختلف از فيات مولتی پلای 3.99 متری تا دوج گراندکاراوان 6متری را شامل می شوند. در ايران نمونه های موجود، از اين دسته پرطرفدار در سراسر جهان، بسيار انگشت شمارند و تنها می توان تويوتا هايس، کاروان سايپا و با کمی اغماض سيناد را نام برد.
ماکرو ون ها(Macro Vans) اين دسته خودروهايی بيشتر تجاری هستند و به طور معمول برای کار يا انجام خدمات از آنها بهره گرفته می شود. به نوعی آنها يا وانتهايی مسقف هستند يا اتوبوسهايی کوچک که در هر حال کار اصليشان جابجايی بار و مسافر است. از اين دسته می توان فولکس واگن ترانسپورتر، فورد ترانزيت و مرسدس بنز (سانگ يونگ) MB140 را در بازار ايران يافت.
6-SUV ها (SUV =Sport Utilty Vehicle): خودروهايی هستند دارای سه يا پنج در، در و شيشه عقب نسبتا عمودی، انتقال نيروی موتور به هر چهار چرخ، فاصله کف تا زمين زيادتر از انواع معمول، ارتفاع بيشتر از انواع عادی خودروها، قابليت بيشتر برای حرکت در جاده های ناهموار و اصطلاحا بيابانی،در بسياری موارد داشتن دنده های کمکی سنگين و ... اين دسته خودروها که به نوعی ورزشی نيز محسوب می شوند (چه ورزشي!!؟ بيابان نوردي!) و همچنين دارای قابليتهای بالايی در استفاده هستند و می توان از آنها و فضای قابل توجهشان به خوبی استفاده کرد. اين دسته خودروها نيز طيفهای مختلفی را شامل می شوند. از خودروهايی مانند جيپ هامر و لندروور ديفندر وهمچنين انواع محصولات کارخانه جيپ، مانند جيپ رانگلر و جيپ صحرا(که تنها برای استفاده در بيابان و شرايط سخت و در هامر شرايط جنگی ساخته شده اند) تا تويوتا راو4 و هوندا سی.آر.وی. و نيسان اکسترا (در ايران قرار است با نام رونيز عرضه شود) که انواعی هستند که شايد بيش از نود درصد خيابانی هستند و فاقد دنده های کمکی و زيربندی طراحی شده برای کار در شرايط سخت. به بيان ساده تر دنيای اس.يو.وی. ها به سمتی می رود که در بسياری موارد آنها را بيشتر شبيه استيشن واگنهايی می کند که می توانند نيروی موتور را به هر چهار چرخ منتقل کنند و از شاسی بلندی برخوردارند. لازم به ذکر است که اين گونه از خودروها اکنون در بازار آمريکای شمالی، پررونق ترين بازار را دارند و همچنين اين مورد را بايد يادآوری کرد که پس از انواع وانتها، به همراه ام.پی.وی. ها بيشترين تغييرات را شاهد بوده اند. (نمونه: پاترول، لندروور، نيسان رونيز، سانگ يونگ موسو، ميتسوبيشی پاجيرو و...)
7-رودسترها (RoadSters) و خودروهای تغييرپذير (Cabriolet): اين دسته از خودروها، يعنی رودسترها، خودروهايی هستند دودر (يا حتی کمتر!!)، دونفره (يا يک نفره) بدون سقف يا دارای سقف جمع شونده، دارای خواص اسپرتی فراوان و قابل توجه و هميشه چهره ای اسپرتی. اين دسته نيز خود زيردسته های فراوانی دارد اعم از انواع کاملا بدون سقف که به آنها اسپيدستر (Speedster) اطلاق می شود تا انواعی که دو نفره نيستند و به صورت 2+2 نفره هستند. يعنی دو سرنشين بزرگسال و دو سرنشين خردسال را می توانند همزمان حمل کنند. اين دسته دوم مانند خودروهای کوپه ای هستند که سقف جمع شونده دارند. خودروهای اين دسته می توانند سقف پارچه ای يا فلزی داشته باشند و اين سقف می تواند به شکل خودکار يا دستی جمع و باز شود. (نمونه: تمام روبازهای دونفره را می توانيد رودستر بدانيد. اما خودروی رنوس آنا که قرار است در کشور ما توليد شود يک رودستر است. من نمونه معروف ديگری در بازار کشور سراغ ندارم)
8-فست بک ها (Fast Backs) خودروهايی هستند که مانند انواع هاچ بک و ليفت بک، انحنای زيادی را پس از اتمام گلگير عقب، روی بدنه خود می بينند، اما با اين تفاوت که به جای در بزرگ صندوق بار، به در کوچکی ختم می شوند و در صندوق با شيشه عقب يکجا نيستند. اين نوع اتاق تقريبا کم طرفدارترين نوع در ميان طراحان و خريداران هستند. (نمونه: شايد بتوان فولکس واگن بيتل (قورباغه اي) جديد را بتوان معروفترين خودرو با اين سبک ساخت بدنه به حساب آورد. شما يک فولکس قورباغه قديمی را در نظر بگيريد که جای صندوق و موتور آن برعکس باشد. در کوچک موتور در آن صورت، به عنوان در صندوق خواهد بود)
شايد که نه، مطمئنا اين تقسيم بندی، يک تقسيم بندی جامع و مانع برای سبکهای ساخت اتاق خودروها نيست و می توان گفت تمامی خودروهای سوپراسپرت خارج از اين رده بندی هستند و در آن نمی گنجند، اما هدف اصلی من از طرح اين موضوع آماده کردن نسبی شما برای طرح موضوعاتی است که به نوعی از عشقهای من به حساب می آيند. من تئوری پردازی اقتصادی و صنعت خودروسازی را به شدت دوست دارم. حالا اگر بحث تئوری اقتصادی صنعت خودرو و اقتصاد خودرويی پيش بيايد ديگر چه شود!!؟ سعی می کنم به زودی يک مقاله در خصوص علايق صنعت خودرو در ايران، اروپا، آمريکای شمالی و کل جهان بنويسم و شما را به خواندن آن مجبور!!!