جمعه ۱۹ اردیبهشتماه ۱۳۸۲
لطفا زرچوبه نخريد
سه چيز هست که بايد هر چه زودتر در موردشان بنويسم. يکی نمايشگاه کتاب و مرثيهای در سوگ کتاب است. ديگری «مرگ بر بلاگرها» است و سومی، قسمت دوم «کنفرانس و استادی آقای دکتر» با توجه به سفارش داده شده، فکر کنم پيشنويس اولی را بنويسم.
امسال هم نمايشگاه بينالمللی کتاب تهران برگزار شد و امسال هم خيل مشتاقان کتاب و کتابخوانی به سمت نمايشگاه گسيل شدند و با جيب خالی و دست پر، راهی خانه و کاشانه خود شدند تا ساعاتی کوتاه يا بلند را به صرف غذای روح سپری کنند. باز هم ناشران بسياری، خرسند از فروش کتابهايشان و امکان بازپرداخت بدهیهايشان، آرزوی تبديل نمايشگاه،از سالانه به ماهانه را کردند و باز هم برای اندک روزی به دست آمده، شکرگزاری را واجب دانستند. میتوان اميدوار بود که تا چند روز، سرانه وقت کتابخوانی به چند ثانيه يا دقيقه افزايش يابد و آرزوی بلندپروازانهای کرد که فرهنگ و فرهيختگی در جامعه به اهميتی در خور ذکر و توجه دست يابد. میتوان دستهای پر از کتاب جوانان مشتاق را مايه افتخار يا لااقل، اميدواری دانست و به اين نسل افتخار کرد. اما اين تنها يک روی سکه است.
روی ديگر آن، ماهيت خريد کتاب و کتابهای خريده شده است. چند سالی است که نمايشگاه دوباره پررونق شده است. در اين بين، تنها يک بخش است که رونق روزافزون و در خور توجهی دارد. بخش ناشران آموزشی که هر سال بزرگتر، مهمتر و شلوغتر میشود و احتمالا اجاره غرفههای آن نيز، افزايشی تصاعدی را به خود میبيند. هر سال درصد کسانی که به دليل بازديد و خريد از اين قسمت نمايشگاه، پای به نمايشگاه میگذارند و شايد در وقت بيکاری و برای تنوع، سالنهای ديگر را هم مورد لطف و مرحمت خود قرار داده و آمار بازديد را میافزايند، بيشتر و بيشتر میشود. قلمچی، بدل به بزرگترين ناشر کشور شده و بيشترين تعداد عناوين و شمارگان را از آن خود کرده است و شايد تا چندی ديگر، بدل به بزرگترين بنگاه اقتصادی کشور شود. چه غمنامهای بزرگتر از اين که بيشترين کتابهايی که در کشور خريده، استفاده و خوانده میشوند، کتابهايی هستند که به اجبار خوانده میشوند. هيچ دانشآموزی (اگر غول کنکور نباشد) حاضر نيست دقيقهای را پای کتاب کمکآموزشی بگذراند. چه برسد به کتاب صد تا يک غاز تست! جز اين بايد آمار ناشران دانشگاهی را هم در نظر داشت. زيرا اين ناشران نيز، فرهنگ و فرهيختگی چندانی توليد نمیکنند و کار اينها نيز، توليد دفتر مشق و حلالمسائل است. بايد افسوس خورد بر جامعهای با اين همه توليد کتاب و علاقه به فرهنگ و علم و استفاده مفيد از اوقات فراغت. چه بايد نوشت در خصوص مگسهايی که در غرفه نشر نی و مرغ آمين و ... پرانده میشوند؟
در خبرها داشتيم که سرانه هزينه خريد ادويه و زرچوبه از هزينه انجام شده برای خريد کتاب بيشتر است. اشتباه میکرديم. ديگر نبايد از گرانی کتاب شکايت کنيم. بايد از گرانی زردچوبه و فلفل سياه بناليم.