سه شنبه ۲۷ آبانماه ۱۳۸۲
ما نه، منها
هيچ دقت کردهايد هر سال که میگذرد تعداد نامهايی که میبينی و میشنوی بيشتر میشود؟ هيچ توجه کردهای که هر روز «من» بيشتری میشنوی و «ما»ی کمتري؟ هيچ دقت کردهای که هر روز افراد کمتری به سازمان و گروه و نهاد و تشکل میپيوندند؟ هيچ دقت کردهای که هر روز اشخاص حضور پررنگتری پيدا میکنند؟
اگر روزنامههای امروز را ورق بزنی و با روزنامههای پنجاه، بيست، ده يا همين پنج سال پيش که مقايسه کنی، میبينی که تعداد مطالبی که با نام نويسنده چاپ شدهاند، بینهايت بار بيشتر شدهاند. در عوض تعداد نويسندگان کمتری را به خود میبينند. کار به جايی رسيده است که نشريات دانشجويی در يک برگ و توسط يک نفر منتشر میشوند و اين يعنی تشکلی، گروهی يا حزبی به گستردگی يک نفر
میگويند که دوران نو (مدرن) دورانی است که «فرد»ها بيشتر میشوند و «ما»ها کمتر. فرد ترجيح میدهد که خود حتی متوسطی داشته باشد به جای يک عضور کوچک از يک «ما»ی بزرگ. هر روز کوچکتر و خودکفاتر میشويم. اما هويت هر يک از ما، يک «من» است. اين همانی است که به دنبالش بوديم.
خوب يا بد، اين اتفاقی است که افتاده است