سه شنبه ۴ آذرماه ۱۳۸۲
سوار بر شتر؛ در عصر موتور
واقعا برای حکايت «رؤيت هلال ماه» عنوانی برازندهتر از اين هم سراغ داريد؟
فکر میکنم چيزی نزديک به ۱۰ سال پيش بود که برای آخرين بار ماه رمضان ۳۰ روزه بود و درست مطابق با تقويم هم شروع شد و پايان يافت. چندين و چند سال بعد ماه رمضان ۲۹ روزه میشد. البته در تقويم ماه رمضان ۳۰ روز بود، اما هر بار در اواخر شب و يک بار هم ظهر روز عيد، اعلام میشد که هلال ماه شوال رؤيت شده و ...
پارسال پس از سالهای متوالی که حکايت ماه رمضان ۲۹ پايان يافت و ماه رمضان ۳۰ روز به طول انجاميد. اما باز هم نه مطابق با تقويم، که ابتدا در اواسط روز قبل از آغاز ماه رمضان، اعلام شد که هلال ماه رمضان رؤيت شده و امروز (آن روز) روز سیام شوال نيست و اول رمضان است و کسانی که روزه نگرفتهاند، بايد بعدا قضا بگيرند و چه و چه... اين قضايا موجب آن شد که پارسال ماه رمضان ۲۹ روز نباشد و ۳۰ روز باشد، اما بسياری ۲۹ روز روزه بگيرند. به هر حال باز هم عيد فطر در تاريخی غير از آن چه قرار بود باشد، اعلام شد.
امروزه ديگر همه میدانند که نظم کاملی بر حرکت اجرام آسمانی حکمفرماست. اگر غير از آن بود شنيدن پيشبينی اين که در N هزار سال ديگر، فلان جرم آسمانی به زمين برخورد میکند، بايد خندهآور، احمقانه و ... به نظر میرسيد. در حالی که نه تنها چنين نيست، که امروزه با بهرهگيری از دانش ديناميک و کامپيوتر حرکات تمامی اجرام شناخته شده آسمانی به دقت فوقالعادهای قابل محاسبه است. دقتی که با تأثير دادن معادلات واقعی حرکت (معادلات سازگار با نظريه نسبيت) هر آينه دقيقتر از هر جدول و تقويم سنتی حرکت است. حتی بدون حضور اينها هم سالهاست که حرکات و موقعيت تکتک اعضای منظومه شمسی مشخص و معلوم است و قرنها از روزی که بشر توانست بگويد که اکنون زاويه بين فلان سياره و قمرش چقدر است، میگذرد. فراموش نکنيد که تقويم جلالی را خيام قرنها پيش استخراج کرد و با دقت يک ثانيه طول سال خورشيدی را محاسبه کرد و از آن زمان تا کنون، ايرانیها دقيقترين تقويم دنيا را دارند. تقويمی که هر ۱۳۷۷۰ سال، يک ثانيه خطا دارد. با اين اوصاف تعيين آغاز و پايان ماههای قمری کاری نيست که از عهده هر کسی برنيايد. زيرا تصادفی در کار نيست.
«خدا تاس نمیاندازد!» اين حرفی بود که اينشتين به آن معتقد بود، هر چند که دانش او عکسش را اثبات کرد. خدا برای تعيين مسير حرکت يک ذره بنيادی نظير الکترون تاس میاندازد و قرار نيست بنیبشری مسير واقعی حرکت يک الکترون بين دو نقطه را بداند. اما آيا در خصوص اجرام آسمانی هم اين حرف قابل تعميم است؟
جواب منفی است. خطای ذاتی در اندازهگيری مکان در جسمی به جرم ماه (با جرمی از مرتبه ۱۰ به توان ۲۴ کيلوگرم) حدودا «۱۰ به توان ۱۰۰-» متر است (اگر اين قدر خطا قابل چشمپوشی نيست، پس چه چيز قابل چشمپوشی است!؟) و به هيچ وجه قابل مقايسه با بحث الکترون نيست. اخترشناسی و نجوم قديم، همان قدر در زمينه استخراج تقويم صلاحيت داشتند که نجوم جديد با ابزارهای فوقالعاده کارايش
نام دکتر ايرج ملکپور، رييس مؤسسه ژئوفيزيک دانشگاه تهران، يکی از نامهای آشنا برای ايرانيان است. وی سالهاست تقويم رسمی کشور را استخراج میکند و جای نامش در صفحه اول اکثر سررسيدهاست. اتما چندين و چند سال پياپی، بدوهن توجه به کار او، تقويم تغيير داده میشد و عيد فطر به عقب کشيده میشد.
جدا معنای اين اصرار احمقانه برای رؤيت هلال را نمیفهمم و از آن مهمتر اين که نمیدانم چه چيز را رؤيت! میکنند. در تمام اين سالها که عيد را به عقب میآوردند، بزرگترين شرط ديده شدن ماه فراهم نبود و آن شرط چيزی نبود جز اين اصل که بايد ماه، حداقل ۹ درجه از افق بالاتر باشد. (زيرا در ارتفاعی پايينتر از اين، در اثر شکست نوری به زمين نمیرسد و اگر هم برسد، درخشندگی و روشنايیاش، کمتر از پسزمينه خواهد بود و با چشم غير مسلح به هيچ روی قابل ديدن نيست) اما اگر بررسی کنيد، به آسانی در خواهيد يافت که در اين سالها ماه از ۵/۵ درجه بالاتر نيامده است و حتی يک سال، هلال ماهی رؤيت! شده که يک درجه هم زير افق بوده است! شايد هم به يکباره موتورهای ماه روشن شدهاند و يک مقداری از مسيرش را سريعتر پيموده است تا بتواند روزهداران را سريعتر خلاص کند! به هر روی، نجوم میگويد که هر هفت سال، يک بار ماه رمضان ۲۹ روزه خواهد بود و ما در ايران، بيش از هفت سال ماه رمضان ۳۰ روزه نديديم!
بزرگترين ضرر اين قضيه تکيه بر سنت! و معيارهای هزار و چهارصد سال پيش عرب، تغيير برنامهريزیهای کشور و مردم است. عجيب آن که هيچ يک از مراجع تقليد مدرن (صانعی، منتظری يا ...) تا کنون اعلام نکردهاند که تقويم استخراج شده را قبول دارند و همگی تأکيدشان بر لزوم رؤيت است. آن هم در حالی که با چند هزار تومان میتوان مدلهای دقيق ماه و زمين و خورشيد را خريداری کرد و در حضور آقايان نشان داد که چه وقت ماه آغاز میشود و کی به پايان میرسد. اما تشريفات و مسخرهبازی هر سال تکرار میشود و اگر در واقع چيزی ديده شده باشد، جز سراب هيچ نيست و محک سراب بودنش هم جهتی است که هلال نشانه رفته است ( در نيمه نخست ماه قمری، هلال سمت شرق را نشانه میرود و در نيمه دوم سمت غرب را. اما سراب مانند نگاه در آينه است و ...)
اين حکايت مضحک هر سال تکرار میشد و فقط هم برای ماه رمضان تکرار میشد (بقيه هلالها نيازی به رؤيت نداشتند و شگفتا که فقط آغاز و پايان رمضان تغيير میکرد) اگر هر آدم عاقلی با حداقل تحصيلات، آن را بشنود، قطعا به حماقت و سادگی ما ايرانيان خواهد خنديد و خواهد گفت ...
به راستی چه خواهد گفت؟ خدا نيز چه خواهد گفت؟ آيا اين همه سال که بر خلاف علم و عقل خودمان، روزه گرفتيم يا که نگرفتيم، بخشوده خواهد شد؟ نه به خاطر نفس روزه گرفتن يا نگرفتن، که به دليل جهل و حماقت. حماقتی که چشمانمان را بر رويش بستهايم
یادداشتهای شما:
پس ميگي ستاد استهلال ماه الكيه ؟
[ پویا - اعترافات یک متهم ] | [چهارشنبه، ۵ آذرماه ۱۳۸۲، ۰:۱۶ صبح ]سلام
يه سري به من بزن
اگه خوشت اومد لينك بده
من هم در خدمتم
اسم دلخواهتو بده . اولش يه بت مي زارم ميشه لينكت
مثل : بت گرافيست
حق يارت
اينها كه گفتي درست.اما آخرش چي؟ كي جرات داره خلاف جهت شنا كنه؟ اصلا كي شنا بلده؟
[ siamak ] | [چهارشنبه، ۵ آذرماه ۱۳۸۲، ۸:۰۴ بعدازظهر ]بارك الله جوون روشنم كردي من هم در همين باره نوشته ام
[ ehsan ] | [پنجشنبه، ۶ آذرماه ۱۳۸۲، ۵:۴۹ بعدازظهر ]فرض كن من سه شنبه اين كامنت رو گذاشتم.آقا عيدت مبارك.امروز (سه شنبه) عيده،ولي هيچكي هنوز نفهميده،يا حداقل خودشون رو زدن به نفهمي.
[ ر مثل مکانیک ] | [شنبه، ۸ آذرماه ۱۳۸۲، ۱۰:۵۲ بعدازظهر ]