یکشنبه ۵ مهرماه ۱۳۸۳
رسالهای در باب آدمشناسی اورکاتي
اصولاً واضح و مبرهن است که علم جامعهشناسی، روانشناسی و آدمشناسی، علومی راکد و ساکن نيستند و همزمان با تحولات زندگی و جوامع انسانی، پيشرفت میکنند و خود را با اکنون وفق میدهند. با اين وصف و به اين دليل که تا کنون از اورکات برای شناخت انسانها استفاده نشده و رسالهای با اين موضوع به چاپ نرسيده، به سان خدمتی در حق نوع بشر، اين مسئوليت خطير را پذيرفته، قربان خودم هم بروم. (البته رساله کاملی نيست. چون بيشتر در باب انواع دانشجو و فارغالتحصيل کاربرد دارد)
نوع اول: مردی است که توسط يکی از دوستان مذکر خود دعوتنامه عضويت را دريافت کرده است. اولين موردی که در پروفايل او به چشم میخورد، عکسی از اوست با چشمهای خمار و عاشقپيشه، موهايی آشفته، ريش پروفسوری و سيگاری در دست. قسمت ارتباط پروفايل عمومی و تمام پروفايل شخصی (personal) پر شده و چه جذّاب هم پر شده است! اما اگر جای پروفايل تخصصی (professional) خالی است، به اين دليل است که احتياجی به آن نيست. اما اگر به Communityهايی که عضو شده و نوشتههايش در پروفايل دقت کنيد، متوجه میشويد با يک جواد خالص سر و کار داريد. اما چرا!؟
پاسخش از جواد بودن او معلومتر است. اگر دقت کنيد میبينيد که تقريباً تمام دوستان ليستش از جنسيتی لطيف برخوردارند (رنج میبرند!!!؟) به بيان ديگر او از لحظه عضويت در اورکات تا همين الان، در حال فضولی در ليست دوستان ديگران بوده تا بتواند ماهی شکار کند! محبوبترين قسمت اورکات برای او قسمت جستجو است (Search البته، نه Friend Finder) برای تکتک همکلاسیها، همدانشگاهیها، همشهریها، دوستان دوستان، آشنايان و ... هر کسی که جنسيتش مذکر نباشد، يک جا در ليست او خالی است. چه زيبا، چه زشت، چه بزرگتر، چه کوچکتر، چه مجرد، چه مزدوج ... هيچ شرطی در کار نيست.
اگر يک مرد هستيد که او شما را Add نخواهد کرد و طبعاً سر و کاری هم با او نخواهيد داشت. البته ليست شما برايش جذاب است. اگر نه، منتظر Add شدنتان باشيد. به هر حال استفاده از دکمه به شدت توصيه میشود. زياد گول کلماتی مانند مرام، معرفت و رفيق را نخوريد. برای او هم دوره مسعود کيميايی گذشته است.
نوع دوم: موجودی است مؤنث که توسط همجنسش (معمولاً همکلاسی سابق يا کنوني) به اورکات دعوت شده است. معمولاً تنها بخش اندکی از خيل قسمتهای مختلف پرسشنامه را پر کرده (پروفايلی با تنها ۲ قسمت پر شده هم مشاهده شده است) هيچ گاه شما اثری از پروفايل شخصی نخواهيد يافت. هر چند که در خيلی مواقع پروفايل تخصصی با کمال افتخار به رشته تحصيلی مزيّن شده است. در مجموع اين که اميد نداشته باشيد که کمترين اطلاعات اضافهای از بررسی پروفايلش به دست آوريد. همان طور که يا از عکس خبری نيست يا عکس به سالها قبل تعلق دارد. (علت نگذاشتن عکس بیربط، تعبير نشدن به رومانتيک و ... است)
دوستان اين چنين شخصی، به مانند نوع اول، مؤنث هستند و از۳۰-۲۰ نفر بيشتر نمیشوند. حدس زدن اين که دوستان چه کسانی هستند، سخت نيست. تنها دوستان جون جونی و همکلاسیهای همجنس و البته نه همهشان. ويژگی مهم فهرست دوستان اين است که شامل همان آدمهايی است که صبح تا شب با هم میگردند و مطابق خارج از اينترنت، به هيچ پسری افتخار نمیدهند و سر جمع، عضويتشان در اورکات به هيچ دردی نمیخورد. مهمترين نکته ديده شدن دو سه فروند موجود مذکر در ليست دوستان اين شخص است که از رموز آفرينش است!
نوع سوم: موجودی است مذکر و همانند نوع اول، توسط يکی از دوستان مذکرش به اورکات دعوت شده است. پروفايل عمومی و تخصصیاش تقريباً کامل است و از ميزان قسمتهای پر شده میتوان به ميزان سواد انگليسیاش پی برد. البته مشخصاً در اين ميان پروفايل تخصصی مهمتر است. زيرا دوستان اين فرد معمولاً در اين زمينه با او مشترکند. يعنی همکلاسیها از زمان مهدکودک و شيرخوارگی تا پايان دانشگاه، به ويژه تا پيش از دانشگاه. به بيان ديگر او به اورکات آمده است تا دوستان قديمش را پيدا کند و اندکی با خيال و ياد آن روزها، کيف کند. او هم مانند نوع دوم، به هيچ وجه برای دوستيابی سراغ اورکات نيامده است. اما بسيار از اورکات هيجانزده است. زيرا دوستان گمشده! و گذشتهاش را يافته است. معمولاً میتوانيد ببينيد که اکثر Communityهايی که عضو است، مربوط به مدرسهاش، دانشگاهش، ورودیاش و رشتهاش (و احتمالاً سمپاد، برای انواع سمپادي) هستند و چيز خاص ديگری عضو نيست.
اين چنين شخصی، شايد در ابتدای امر، شبيه به نوع دوم باشد. اما در عمل نوع دوم بی هيچ فايده و دليلی عضو اورکات شده است و اين يکی با اورکات زندگی میکند. نوع دوم فهرست نسبتاً کوتاهی از دوستانش دارد، کمتر وارد اورکات میشود (و به همين خاطر در اواخر «فهرست دوستان» دوستانش است) عکس نگذاشته و از پروفايلش چيز زيادی دستگيرتان نمیشود. اما اين يکی فهرست نسبتاً بلندی دارد که بسياريشان را از ليست دوستانش (که مشابه خودش رفتار میکنند) يافته است و جذابترين بخش اورکات برايش فهرست دوستان است. البته معمولاً فهرست دوستان ديگران!
اين موجود بسيار بیآزار است، مگر اين که از گذشته بيزار باشيد. اما مطمئن باشيد با يک بار decline کردن درخواستش، بیخيال شما نخواهد شد.
نوع چهارم: دختری است (مزدوجش تا کنون رؤيت نشده است) که معمولاً توسط يک پسر دعوت شده است. عکسی نسبتاً رسمی از خودش گذاشته است و در پروفايل عمومیاش، چيزهای به درد بخور زياد پيدا میشود. هر چند که در اکثر اوقات خبری از پروفايل شخصی نيست. (البته اگر میدانست «Crush-List» چيست، حتماً يک چيزی مینوشت که پروفايل شخصی هم داشته باشد) در ميان دوستان اين آدم، دختر و پسر، هر دو به وفور ديده میشوند و طرفدار (fan) و تذکره (testimonial) هم بسيار دارد. اين چنين کسی در اورکات بسيار میگردد و هر چهره يا نام آشنايی که ببيند، به سرعت به فهرست خود اضافه میکند و البته، اگر هم کسی او را اضافه کند، امکان ندارد مخالفت کند و حتماً موافقت خواهد کرد. حتی اگر بارها پشت سر آن يک نفر بد گفته و از او اظهار تنفر کرده باشد.
اما چرا!؟ اصل روانشناسی قضيه اينجاست. معمولاً هدف اصلی چنين فردی از عضويت در اورکات، کلاس گذاشتن، افه گذاشتن و پز دادن است. او به اين قصد آمده که بگويد: «آی ملت! نگاه کنيد من چه بچه باحالی هستم و چه روابط اجتماعی گستردهای دارم! چقدر دوست و آشنا در اقصی نقاط جهان دارم و با چه آدمهای خفنی دوست هستم. چه کتاب و فيلمی دوست دارم (حالا نخواندن و نديدنشان مهم نيست)» و از اين دست. يا که ممکن است ببينيد کسی را که در جايی از پروفايل شخصیاش نوشته: «mirror cracking material» و چند خط پايينتر بهترين عضو بدنش را صورتش عنوان کرده است! خب تابلو جان! اگه فکر میکنی خوشگلی، چرا کلاسِ «mirror cracking material» میگذاري!؟ البته ماشالله در بين انواع ايرانی زيادند دخترانی که برای کلاس خوشگلی و خوشهيکلی گذاشتن، به شدت عاشق اورکات شدهاند و کمال سوءاستفاده را هم میکنند و آلبوم قابل توجهی به هم زدهاند.
به هر حال، يه خرده بالا يه خرده پايين، قصد کلاس گذاشتن رفتاری مشابه را برای اين تيپ شخصيتی ساخته است. اما هيچ گاه انتظار نداشته باشيد که در يک گروه تخصصی، به سوالی جواب دهند.
تيپ پنج: پسری است که توسط يکی از دوستانش (مذکر يا مؤنث) دعوت شده است. ليست دوستانش معمولاً عددی طبيعی است و تعادل جنسيتی مناسبی در آن برقرار است. در ظاهر بسيار باکلاس مینمايد و چند فروند عکس هم از خود به جا گذاشته است که میبينيد همه چيزی در آنها پيدا میشود. عکس با پسر، با دختر، بالای کوه، وسط پارتی و ... فوقالعاده طبيعی به نظر میآيد. زيرا چندان تفاوتی بين دختر و پسر برايش وجود ندارد. چه از نعمت! نامزد (معادل اسلاميزه شده دوستدختر) برخوردار باشد و چه از نعمت نداشتنش. به هر حال فرقی ندارد. بايد شما را به عنوان دوست به رسميت بشناسد تا اضافهتان کند يا که به درخواستتان پاسخ مثبت بدهد.
اين شخص در گروهها بیدليل عضو نمیشود و عضو نسبتاً فعالی هم هست. (حداقل در بعضیشان) اگر به تذکرههايی (testimonials) که برايش نوشته شده دقت کنيد، میبينيد که دختر و پسر از او تعريف کردهاند و البته معمولاً نه به شکل قربان صدقه (بر خلاف نوع چهارم) به هر حال، اين موجود يکی از بهترين اعضای اورکات است، تنها با يک مشکل کوچک
بيماری مزمنی در اين گروه وجود دارد که گاهی و تنها در بعضی افراد خود را نشان میدهد و آن هم شخصيت دومی شبيه تيپ اول است که ... خيلی هم مطمئن نباشيد. بعيد نيست او هم روزی راه مخزنی را در پيش بگيرد. اما فقط گاهی و بعضي
نوع ششم: نوع پنجم، نسخه مؤنث! اما اين امکان وجود دارد که اين آدم راحت و ريلکس هم به شوهر نياز پيدا کند که در آن صورت ...
نوع هفتم: شما!!!
پ.ن.۱: اين مطلب هفتهنامه شاتوت هم جالبه: «چگونه به وسيله اورکات بچه باحال شويم؟»
پ.ن.۲: ۱۲ روز بود هيچی ننوشته بودم. البته دو سه تا مطلب تا نصفه نوشتم، ولی ... اين يکی رو هم تکه تکه نوشتم. فعلاً هم که به خاطر بيماری مادرم گرفتار شدهام. اگه فکر کرديد فايدهای داره، دعا کنيد