جمعه ۷ مردادماه ۱۳۸۴
بهرنگ به كارآموزي ميرود
1- كارآموزي تجربه خوب و در عين حال، عجيبيه. تجربه شش روز هفته، هشت صبح رفتن سر كار و پنج روزش هفت و هشت شب و پنجشنبهها پنج بعدازظهر برگشتن. تازه من كه شانس آوردهام و از پشتبوم خونه، شركت، و از پنجره شركت، خونه، معلومه. يعني قدمزنان 15-10 دقيقه بيشتر راه نيست و نبايد مثل رئيسم! تا عظيميه كرج برم. فكر ميكنم خيلي ضعيف شدهام. اصلاً از خودم نااميد دارم ميشم، شديداً و لاتفرقوا!
ميدوني؟ خداوكيلي درست و حسابي كار نميكنم. يه روز ممكنه حسابي كار كنم و يه روز ممكنه سه ساعت ول بگردم. يه ساعتي هم كه هر روز به عنوان نهار و .. استراحت ميكنم (كه البته جزو ساعتهاي كاريام به حساب نمياد) كار هم كه بيل زدن و ... نداره. ولي هفته پيش پنجشنبه، ساعت 8 شب خوابم برد، 5:30 صبح بيدار شدم، دوباره 8:30 خوابم برد تا ساعت يك ظهر! يعني سر جمع 14 ساعت. ديشب هم ساعت 12 خوابم برد تا 6 صبح، و دوباره از 8 تا 12 خواب بودم. مامانم ميگه كار نكردهاي. قديمها طاقتم خيلي بيشتر از اينها بود. حتي «جوخه» اليور استون هم كه سينما يك داشت پخش ميكرد، نتونست بيدارم نگه داره. كارم كه سنگين نيست. يك كارم كه بيشتر ندارم. محل كارم هم كه دو تا كوچه بالاتره. اما باز هم ... بگذريم
2- تازه دارم ميفهمم چه رشته عجيب و غريبي دارم. ميشه هم عاشقش بود. هم ازش متنفر بود. هم ... تازه حتي تو يه حوزه خاصش. مثلاً كاري كه الان دارم (مثلاً) انجام ميدم بيشتر مربوط به طراحي اجزاست. طراحي مخازن تحت فشاره براي پروژههاي اسمشو نبر! (you know what) مخلوطي از مقاومت و طراحي و ارتعاشات!
حالا نكتهاش چيه؟ نكتهاش اينجاست كه هر موجودي، يه استانداردي براي طراحي داره. يه سازماني هست به اسم ASME (انجمن مهندسان مكانيك آمريكا) كه براي هر چيزي، يه استانداردي آماده كرده. مثلاً براي بويلر و مخازن تحت فشار 11 نسخه (Section) استاندارد آماده كرده. يكياش براي مخازن نيروگاههاي مثلاً بخار، يكي براي صنايع غذايي، يكي براي ... حالا مثلاً سومياش كلاً مربوط به نيروگاههاي هستهاي و كلاً نجهيزات هستهاي هست. همين «ASME III for boiler and pressure vessel» خودش به سه قسمت (Division) تقسيم ميشه كه هر كدوم به تعدادي Subsection تقسيم ميشن. البته Subsection NCA هم هست كه نيازهاي عمومي براي قسمتهاي 1 و 2 رو شرح ميده. قسمت 1 (Division 1) خود شامل 7 Subsection هست:
- NB: اجزاي كلاس 1
- NC: اجزاي كلاس 2
- ND: اجزاي كلاس 3
- NE: اجزاي كلاس MC
- NF: نگهدارندهها (supports)
- NG: ساختارهاي نگهداري قلب (رأكتور)
- NH: اجزاي كلاس 1 در دماهاي بالاي كاري
- ضميمهها
قسمت 2 به كدهاي مربوط به مخازن، حفاظها و كف بتوني رأكتور ميپردازه و قسمت 3 هم استانداردهاي مورد نياز براي سيستمهاي نگهداري، بستهبندي و حمل و نقل سوخت مصرف شده و ساير زائدات با راديواكتيويته بالا رو ارائه ميده.
هر Subsection خود شامل هشت مبحث است.
- مبحث 1000: مقدمه، طرح كلي و قلمرو طرح
- مبحث 2000: مواد
- مبحث 3000: طراحي
- مبحث 4000: ساخت، نصب و راهاندازي
- مبحث 5000: بازرسي
- مبحث 6000: آزمون
- مبحث 7000: حفاظت در برابر فشار اضافه (overpressure)
- مبحث 8000: گزارشها، نامها و نشانها
هر مبحث به چند زيرمبحث (Subarticle) تقسيم ميشه كه رقم صدگان را تشكيل ميده (مانند 3200) و هر زيرمبحث شامل چند Subsubarticle هستكه رقم دهگان رو ميسازه. خود Subsubarticle هم شامل چند پاراگرافه كه شماره پاراگراف، عدد يكان ارجاع رو نشون ميده. Subparagraph هم شماره بعد از مميز رو ميسازه. به اين ترتيب «ASME III, NB-1132.1» به معناي استاندارد ASME III، بخش يا Division يك، Subsection NB، مبحث 1000، زيرمبحث اول، Subsubarticle سوم، پاراگراف دوم، زيرپاراگراف اول هست.
حالا براي هر يك خط از يه گزارش طراحي، بايد يه همچين ارجاعي داشت.
نكتهاش اينجاست كه مثلاً يه مبحث از يه division از يه section، خودش يه زونكن كامل ميشه. يعني مثلاً 800-700 صفحه. حالا نه اين كه فكر كنين يه section بسه ها! نه بابا! هم section هاي ديگه، هم يه هفت هشت جور استاندارد ديگه (مثلاً براي طراحي يك مخزن كه من داشتم روش كار ميكردم، از بخش D از ASME II براي تعيين مواد و خصوصيات آنها، از ASME III ، Subsection NB براي مخزن، Subsection NF براي نگهدارنده و skirt مخزن، از ASME V براي آزمايشهاي غيرمخرب، از ASME IX براي جوشها و از ASME XI براي بازرسيهاي در حين كار استفاده شد. همچنين براي تحليل تنش در مخزن، استاندارد روسي PNAE G-7-002-86 براي «تحليل استحكام تجهيزات و لولهكشيهاي نيروگاههاي اتمي» به كار رفت. پژوهشنامههاي 107 و 297 «انجمن تحقيقات جوش (WRC)» براي تحليل تنشهاي موضعي در بدنههاي استوانهاي و بيضوي تحت بار خارجي ديگر استاندارد مورد استفاده قرار گرفت و چند استاندارد ديگر نظير استاندارد اروپايي EN-13445-1 كه براي طراحي آويزها به كار رفت)
دست آخر اين كه موقع كار هفت هشت تا زونكن جلوم بازه و از اين به اون و از اون به اين، آخر سر يادم ميره داشتم چي كار ميكردم! در ضمن، اصلاً نميشه مطمئن بود كه آيا اصلاً همين 700 تا منبع و مأخذ بسه يا يه چيزهاي ديگهاي هم هست كه تو ازشون خبر نداري
3- رشته سهل و ممتنعي دارم. يه موقع كه فكر ميكني هيچي بلد نيستي، ميبيني اصلاً لازم نيست چيزي بلد باشي و يه موقع كه فكر ميكني همه چي بلدي، ميفهمي هيچي بارت نيست! (خب با چنين رشتهاي، توقع دارين آدم قاط نزنه)
4- هر كي بتونه حدس تخمين بزنه اين ASME (لعنت و رحمت خدا بر آن باد) كلاً چند صفحه استاندارد تدوين و منتشر كرده، جايزه داره. (محاسبات ضميمه شود)
5- زنگ زدم ميپرسم چه خبر؟ ميگه همگي به خوشي و سلامتي يه جوري كارآموزي رو دودر كردهاند. خودش هم هفتهاي دو روز ميره قدم ميزنه، شش روز، روزي هشت ساعت براش ساعت ميزنن. بعد از كمي دچاتر افسردگي شدن، به نظرم ميرسه كه از دودر نكردن ضرر نكردهام. فقط اميدوارم آخر سر استاد محترم نخوان حال بگيرن. همين ...