سه شنبه ۲۵ بهمنماه ۱۳۸۴
اصل داستان هستهاي
۱- اين قدر رگ غيرت ملّي و ميهنپرستيتان را قلمبه نكنيد. تمام مسأله هستهاي ما اين است كه هر چند به سختي، اما باز هم از تأسيسات نطنز ميشود براي توليد اورانيوم با كاربرد نظامي هم استفاده كرد. ببينيد، براي يك نيروگاه هستهاي، درصد ايزوتوپ ۲۳۵ را (كه در اورانيوم طبيعي حدود ۰.۷۱ درصد است) به حداكثر ۵ درصد ميرسانند. (و به اين عمل ميگويند غنيسازي براي مقاصد صلحآميز) اما براي بمب هستهاي معمولاً اورانيوم با ۹۰ درصد ايزوتوپ ۲۳۵ لازم است. به نظر شما، اگر مقاصدمان كاملاً صلحآميز است، واقعاً نميشد تجهيزاتي طراحي و توليد ميكرديم كه به درد همان حد چند درصدي بخورد!؟ خب، دنيا دارد همين سؤال را از آقايان ميپرسد.
۲- البته داستان فقط به همين جا ختم نميشود. بلكه براي مثال، بعدتر در بازرسيها مداركي در مورد نحوه ساخت نيمكرههاي اورانيومي پيدا ميشود و شكل دادن اورانيوم به صورت نيمكره، يكي از روشهاي ساخت بمب هستهاي است و به درد ديگري هم نميخورد. (استفاده صلحآميز ندارد. چرا كه در راكتور، سوخت را به صورت ميله يا گرين در ميآورند كه راكتورهاي ايران از نوع ميلهاي هستند) خب طبيعتاً هر چه هم قسم بخوريم، دليل بياوريم و تعهد بدهيم كه به دنبال استفاده غير صلحآميز نيستيم، كسي باور نميكند. دم خروس را باور كنند يا قسم حضرت ابوالفضل را!؟
۳- شخصاً چندان مطمئن نيستم كه كل مجموعه نظام به دنبال ساخت بمب هستهاي باشد و به نظرم تنها بخشي از كل حاكميت به دنبال ماجراجويي و تأمين امنيت سختافزاري است. وگرنه اين نظريه، فراموش شده است.
از طرف ديگر، حقيقتاً متوجه نميشوم هنگامي كه رهبر كشور صراحتاً بمب هستهاي را رد ميكند و خريد، نگهداري، ساخت و استفاده از آن را خلاف دين ميداند، به چه دليل بايد به گونهاي رفتار كنيم كه انگار ميخواهيم به آن دست يابيم. سؤال اين است كه چرا خلط مبحث ميكنيم. دنيا و آژانس ميخواهند مطمئن شوند كه ما به پلوتونيم يا اورانيوم با غناي بالا دسترسي نخواهيم داشت. ما بخشي از اين تعهد را در قبال توافقنامه پادمان دادهايم و از سوخت مصرفي نيروگاه، پلوتونيم استخراج نخواهيم كرد. حال در بحث غنيسازي هم امكان ايجاد اين اطمينان بود و با تجهيزات و روش فعلي، اين امكان وجود ندارد. به نظرم ميآيد اين سوءاستفاده از احساسات مردمي است كه مردم را وادار كنيم فرياد «انرژي صلحآميز هستهاي» بزنند و آن را به تجهيزات با كاربري دوگانه (صلحآميز-نظامي) معنا كنيم.
۴- اگر مقصود، تنها استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي است، هنوز هم براي اندكي تجديد نظر در رفتار خودمان و ايجاد ذهنيت مثبت در تمامي دنيا دير نشده است. كافي است اين ذهنيت پارانوييدي را كنار بگذاريم كه «همه دنيا دشمن ما هستند و صبح تا شب دارند عليه ما توطئه ميكنند»
یادداشتهای شما:
اه خیلی سیاسی شدی دیگه نمی خوام باهات ازدواج کنم. راستی تبریک این اولین باره که من وبلاگتو می خونم و معنی بیشتر از ۵ درصد حرفاتو می فهمم
[ شاسکول ] | [چهارشنبه، ۲۶ بهمنماه ۱۳۸۴، ۰:۵۰ بعدازظهر ]salam
[ amir ] | [جمعه، ۲۸ بهمنماه ۱۳۸۴، ۲:۱۸ صبح ]سلام.. خوب حقيقت اينه كه ما ميخواهيم بمب اتمي داشته باشيم.. اينه كه مهمه.. مگه از نظر شما اشكالي داره؟
منتها كشوري مثل آمريكا كه خوب يك ابر قدرت هست دوست نداره... ما هم البته اگر جاي آمريكا بوديم به هر كشوري كه ميخواست به اين فناوري دست پيدا كنه گير ميداديم.. پس آمريكا داره راه خودش رو ميره و ما هم راه خودمون رو.. حالا يكي آخرش كم مياره ديگه...
اگر شما معتقديد اعتقاد به دشمني بعضي کشورها صرفا هذيانهايي پارانوئيدي است بهتر است چندتا فيلم ببينيد:۱.بيمار انگليسي۲.فراسوي مرزها و... درضمن به خاطر داشتن چنين وبلاگ بي نظيري به شما تبريک مي گويم. سربلند باشيد.
[ n.a ] | [شنبه، ۲۹ بهمنماه ۱۳۸۴، ۴:۰۸ صبح ]بابا اي ول. هنوز پات به اروپا نرسيده حرف هاي خفن مي زني. راستي من يه وبلاگ جديد راه انداختم. يه سري بزن. موفق باشي.
[ mehdi ] | [پنجشنبه، ۲ شهریورماه ۱۳۸۵، ۱۰:۲۰ صبح ]