دیده‌بان گاه‌نگاری‌های بهرنگ تاج‌دین
خوراک وبلاگ
یکشنبه ۱۴ خرداد‌ماه ۱۳۸۵

تراژدي رييس‌جمهوري كه دنبال خانه مي‌گردد

۱- كمتر پيش آمده بود كه از سر عصبانيت، چيزي بنويسم. رد صلاحيت معين، رأي آوردن احمدي‌نژاد، چرت و پرت‌هايي كه حاج‌محمود و وزير علوم احمقش به زبان مي‌آورند، حتي حماقت‌هاي مسؤولان دانشگاه علوم پزشكي مشهد و وزارت بهداشت در جريان برگزاري جشنواره سراسري نشريات دانشجويي، هيچ كدام موجب نشدند كه از سر عصبانيت بنشينم و بنويسم و موقع نوشتن بعد از چنين اتفاقاتي، بيشتر غمگين بودم و به تراژدي جاري در زندگي فكر مي‌كردم.

۲- اما حالا دارم از سر عصبانيت مي‌نويسم. خودم هم مي‌نويسم و حاضرم داد بزنم كه بله، من عصباني هستم. شما را به خدا؛ از خواندن خبر «حكم تخليه منزل خاتمي» مي‌شود عصباني نشد!؟ مي‌شود آرامش خود را حفظ كرد و تصور كرد فردي كه تا كمتر از يك سال پيش، رييس‌جمهور اين مملكت بوده، در جهان فردي شناخته‌شده و موجه است و براي تزي كه ارائه كرده (گفت و گوي تمدن‌ها) سازمان ملل، يك گروه كاري تشكيل داده و براي تحقق آن دارد بودجه خرج مي‌كند، از فردا راه بيفتد از اين بنگاه به آن يكي بنگاه، دنبال خانه بگردد!؟

۳- يك نگاهي به «زندگي و مزاياي رؤساي جمهور آمريكا بعد از پايان دوره» بيندازيد. (به انگليسي است. اينجا مي‌توانيد ترجمه شده‌اش را بخوانيد) نه تنها حقوق قابل توجه مقام رياست‌جمهوري را بعد از بازنشستگي دريافت مي‌كنند (و مطابق قانون، اين مبلغ، بالاترين حقوق در ميان كل حقوق‌بگيران است) كه از حفاظت مادام‌العمر مجاني، فضاي مجاني دفتر كار، بودجه اداره دفتر، گذرنامه ديپلماتيك، خدمات مجاني پستي، بودجه براي كتابخانه و بايگاني اسناد، خبررساني اطلاعات محرمانه، لقب «رييس‌جمهور» و بسياري امتيازات ديگر نيز برخوردارند. تو رو خدا اين تفكرات چپ چريكي به‌ظاهر عدالت‌طلبانه را كنار بگذاريد و در امروز زندگي كنيد. حتي اگر يك گاو هم چهار سال رييس‌جمهور باشد، تبديل به يك مخزن تجربه و اطلاعات مي‌شود كه كشور بايد هزينه زندگي و كارش را بپردازد تا از توانايي و تجربه‌اش استفاده كند. حتي در شوروي كمونيست هم به گورباچف (پس از بركناري‌اش) يك كاخ به عنوان منزل و دفتر كار، حقوق مكفي مادام‌العمر و يك گروهان بيست و يك نفره محافظ دادند.

۴- اين قضيه قطع بودجه تيم حفاظتي خاتمي هم جالب است. آقايان حضرات! مي‌دانم اگر بشنويد كه خاتمي ترور شده و سايه سنگين اين مرد، مَنِش و عملكردش از سرتان برداشته شود، خيلي خوشحال مي‌شويد؛ اما بدانيد و آگاه باشيد كه اگر خاتمي، هنگامي كه دارد براي پيدا كردن خانه، از اين بنگاه به آن بنگاه مي‌رود، زير ماشين برود يا در جريان يك زورگيري، به قتل برسد، نه تنها همه دنيا به ما خواهند خنديد، كه بابت بي‌توجهي‌مان به يك چهره جهاني، مورد شماتت قرارمان خواهند داد.

۵- در اين كشور، هيچ گاه سرمايه‌هاي انساني مهم نبوده‌اند. چه آن وقت كه هواپيماي وزير راه سقوط كرد، چه آن زمان كه صياد شيرازي را جلوي خانه‌اش ترور كردند، چه آن روزهايي كه نمايندگان مجلس در تصادفات جاده‌اي كشته مي‌شدند. چه برسد به اين دوران كه آقاي رييس‌جمهور در باب فرار مغزها مي‌گويد: «بروند. كشور به آن‌ها نيازي ندارد» (نقل به مضمون) آقاي خاتمي، همين امروز، اگر از هر دانشگاهي، حتي در آمريكا و اسرائيل، درخواست كند، في‌الفور كرسي سياست خارجي و ديپلماسي را در اختيارش مي‌گذارند و همه چيز را هم برايش تأمين مي‌كنند. فقط آن روز خفت‌باري را تصور كنيد كه رييس‌جمهور قبلي، رواديد بگيرد و براي تدريس، به خارج از كشور برود.

۶- مي‌خواستم از سر عصبانيت و سراسر ناسزا بنويسم، اما حالا كه دوباره متن را مرور مي‌كنم، مي‌بينم كه باز هم تراژيك شده است. چه مي‌شود كرد كه در كشور و جهاني زندگي مي‌كنيم كه تراژدي، جريان روزمره رويدادهاست

بالاترین  دلیشس  توییتر  فرندفید  فیس‌بوک


یادداشت‌های شما:

توی این کشور خیلی از اساتید دانشگاه و دانشمندان و ادبا در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی از کار بیکار شده و خانه و زندگی را از دست داده اند و آواره خارج کشور شده اند . حالا نویسنده محترم باید یاد یک ضربالمثل قدیمی هم بیفتد که اینجا مصداق پیدا می کند که چوب خدا صدا ندارد . اگر آقای خاتمی در دوران ریاست جمهوری یک کمی به مشکلات مالی و حقوق بازنشستگی افراد فرهیخته این کشور توجه می کرد هیچوقت این اتفاق برای خودش تکرار نمی شد.

[ آزاده ] | [سه شنبه، ۱۶ خرداد‌ماه ۱۳۸۵، ۲:۴۴ بعدازظهر ]


افسوس بر فرصتهای از دست رفته

[ پیشاهنگ ] | [چهارشنبه، ۱۷ خرداد‌ماه ۱۳۸۵، ۶:۴۳ صبح ]


به نام خدا
با سلام
خاتمی هم مثل دیگران...یک شخص عادی محسوب میشه...
چه در جهان شناخته شده باشه چه نباشه...
این شد دلیل؟؟!!!
واقعا اینقدر کوته فکرید شما؟؟!!!
زیاد هم عصبانی نباش...خاتمی بدون خونه نمیمونه..اینقدر رانت خواران هواشو دارن که 100 تا خونه بهش هدیه بدن..
پس زیاد عصبی نشو و فکرکن!
یاعلی

[ vahidjv ] | [چهارشنبه، ۱۷ خرداد‌ماه ۱۳۸۵، ۱۰:۳۴ صبح ]


سلام...شرم آوره.به مطلبتون لينك دادم....

[ مريم مهتدي ] | [چهارشنبه، ۱۷ خرداد‌ماه ۱۳۸۵، ۱:۴۳ بعدازظهر ]


این ملت بی لیاقت عرضه نداشت خاتمی را در جلو خود داشته باشد. و اکنون احمدی نژاد پاسخ خوبی برای ناسپاسی این ملت است!

[ نیما ] | [شنبه، ۲۰ خرداد‌ماه ۱۳۸۵، ۴:۱۹ بعدازظهر ]


دولت احمدي نژتد تز دل دولت خاتمي درآمد.
هنوز يادمان نرفته ده برابر شدن بودجه مصباح يزدي در زمان خاتمي را .
هنوز يادمان نرفته قايم شدن و خاتمي در زمان بحران كوي دانشگاه را.
هنوز يادمان نرفته قايم شدن خاتمي در سازمان ملل در دستشويي را تا با كلينتون تصادفي هم كه شده روبرو نشود و در عكس سران هم نميايد تا نكند با كلينتون در يك عكس باشد آن وقت احمدي نژاد راحت نامه مينويسد.
آيا چنين رئيس جمهور بي عرضه اي لايق چنين رفتاري نيست !
و آيا چنين رفتاري با او زاييده رفتارهاي از سر ترس او نيست !

[ مجيد ] | [شنبه، ۲۰ خرداد‌ماه ۱۳۸۵، ۷:۴۹ بعدازظهر ]


اقای عزیز! جناب خاتمی منزل موروثی شان در میدان یاسر است.

[ ] | [دوشنبه، ۶ آبان‌ماه ۱۳۸۷، ۱۱:۱۸ بعدازظهر ]