پنجشنبه ۲۶ مردادماه ۱۳۸۵
سالگرد چهارم
۱- چهار سالش شد. وبلاگم رو ميگم. هر سال که ميگذره، ميبينم که من در خيلي موراد تغيير کردم، اما همچنان وبلاگ مينويسم. فکر ميکنم وبلاگنويسي، تنها کاريه که به صورت داوطلبانه (و نه اجباري) انجام ميدم و اين همه مدت هم ادامه پيدا کرده و به جز يک دورههاي کوتاه، هيچ وقت کنارش نگذاشتهام. در مجموع به طرز وحشتناکي از اين که اين کار رو شروع کردم و ادامه دادم، خوشحالم.
۲- کي فکر ميکرد؟ اين چهار سال، اين جوري سپري بشه. اون موقع، کجا بودم و حالا کجام. يک چيزهايي فرق نکرده. مثلاْ اون موقع ليسانس ميخوندم و هنوز هم دارم براي اين ليسانس کذايي ميخونم. يک چيزهايي هم فرق کرده. مثلاْ اون وقتها، توي خونه، پشت يک پنتيوم ۱۲۰ نشسته بودم و الان بيرون از خونه، پشت يک لپتاپ ۳۰۰۰ AMD قرضي!
خيلي چيزهاي ديگه هم ثابت موندن يا عوض شدن؛ اما همچنان مزخرف مينويسم.