یکشنبه ۳۰ مهرماه ۱۳۸۵
پيش به سوي انفجار جمعيت
۱- محمود احمدينژاد، رييسجمهور، در جلسه مشترك دولت و مجلس گفت «با سياست ۲ بچه مخالفم» وي افزود: «كشور ما داراي ظرفيتهاي فراواني است. ظرفيت دارد كه فرزندان زيادي در آن رشد پيدا كنند، حتي ظرفيت حضور ۱۲۰ ميليون نفر را نيز داراست. رييس جمهور ايران اضافه کرد که چون غربيها رشد منفي جمعيت دارند، ميترسند كه جمعيت ما زياد شود و ما بر آنها غلبه كنيم»
۲- در سالهاي اول انقلاب، يكي از معروفترين شعارها و مضرترين سياستها، شعار و سياست ازدياد نسل بود. عدهاي با استناد به عبارت «و اعدّوا لهم من ما استطعتم منالقوه» و تعريف واژه «قوه» به قوا و تعداد نيرو، مردم را تشويق به بچهدار شدن و افزايش جمعيت ميكردند.
سياستهاي تشويقي سالهاي جنگ، نظير واگذاري زمين به خانوادههاي پرجمعيت و تخصيص كوپن بر اساس تعداد نفرات خانوار، نيز مزيد بر علت شد تا سيل فزاينده كودكان تازه به دنيا آمده، روانه جامعه ايران شود. در نتيجه، در خلال سالهاي جنگ، جمعيت ايران از حدود ۳۶ ميليون نفر به بيش از ۵۰ ميليون نفر افزايش بيابد.
۳- بعدها، دولت هاشمي، ناگزير، دوباره به تنظيم خانواده و كنترل جمعيت روي آورد. همه يادمان است كه ميگفتند «يكي خوبه، دو تا بسه» و حتي پشت بسته پفك نوشته بود: «فرزند كمتر، زندگي بهتر»
۴- نسل آن سالها، در اواخر دهه شصت پا به دبستان گذاشت و مشكل كشور شد كمبود دبستان. سالهاي آخر دهه هشتاد هم پا به دانشگاه گذاشت و كنكور را به غولي بدل كرد و معضل كشور شد كنكور. امروز هم به دنبال كار ميگردد و ميخواهد ازدواج كند. خواه ناخواه، مشكل اصلي كشور امروز، بيكاري و ازدواج جوانان همان نسل متولدين ۵۹ تا ۶۴ است.
۵- اما اين ظرفيتهايي كه آقاي احمدينژاد از آنها صحبت ميكند، كدام است؟ در كشور مشكل كمبود آب، كمبود برق، كمبود سوختهاي فسيلي و حتي كمبود اقلام غذايي داريم. گندم وارد ميكنيم. برنج و گوشت و مرغ و روغن و شكر هم وارد ميكنيم. از حيث بنزين و حتي گازوئيل هم خودكفا نيستيم. توليد نفتمان، از سال ۵۷ نيز كمتر است. جمعيت كشور دو برابر است. صادرات غيرنفتي، سرمايهگذاري خارجي و ماليات هم شوخيهاي بيمزهاي هستند. ما، امروز هم به زور و با دوپينگ قيمت بالاي نفت است كه زنده ماندهايم.
۶- آقاي رييسجمهور، جناب احمدينژاد
شما فرد تحصيلكردهاي هستيد و مهندسي عمران خواندهايد. آيا ميتوان روي ستوني كه تحمل ۵۰ تن بار را دارد، ۱۲۰ تن بار قرار دارد؟ آيا غير از اين است كه ميشكند؟
آيا ميتوان در آمفيتئاتري كه براي ۶۰ نفر طراحي شده، ۱۲۰ نفر را جا داد؟ غير از اين است که مجبورند به جاي نشستن بر روي صندلي، روي زمين بنشينند يا که بايستند؟ آيا غير از اين است که همين امروز هم عدهاي ايستادهاند و جا براي ۶۰ نفر هم کم است؟
كشور ما، امروز هم، كار براي ۶۰ ميليون نفر ندارد و با معضل بيكاري دست به گريبانيم. شما هم كه با سرمايهگذاري خارجي و بخش خصوصي رابطه چندان مناسبي نداريد. اصلاً با لحن و سياستهاي شما، كسي حاضر به ريسك و سرمايهگذاري نيست و شر اين زالوصفتان! از سر كشور كم است. پس نسل آينده اين كشور، چه كار بكند؟ همه را به استخدام دولت و نهادهاي عمومي در خواهيد آورد؟
از سوي ديگر، حتي خودكفايي در توليد گندم نيز ناپايدار بود و شما گندم وارد كرديد. مگر ديگر آب و زميني در كشور مانده كه بخواهد به زير كشت برود. نان آن ۶۰ ميليون ديگر را از كجا ميخواهيد تأمين كنيد؟
۷- شعار دادن و مشكل درست كردن براي كشور كاري ندارد. اگر حرفهاي رييسجمهور اجرايي شود، نتايج و مشكلاتش سالها بعد معلوم خواهد شد.
سال ۱۳۹۰ مشكل كشور، كمبود شير خشك خواهد بود. سال ۱۳۹۵ كمبود دبستان معضل خواهد شد. در سال ۱۴۰۰ مدرسه راهنمايي كم خواهيم داشت. سال ۱۴۰۵ مسأله، كمبود دبيرستان است. ۱۴۱۰ مشكل دانشگاه است و ۱۴۱۵ دوباره مشكل بيكاري و ازدواج پررنگ خواهد شد. علاوه بر آن، در آن برهه، نسل سالهاي جنگ به دوران بازنشستگي خود نزديك شده است و كمبود بودجه صندوقهاي بازنشستگي براي تأمين حقوق بازنشستگان، تنها يكي از مشكلات جمعيت كهنسال كشور خواهد بود. البته به شرطي كه تا آن زمان، كشور ورشكست نشده باشد كه با اين روند تخصيص يارانهها، بعيد است.
۸- در همين باره:
الپر: Shame on you احمدينژاد
حرفه؛ خبرنگار: زنان بزایند که دو بچه کم است!
دفتر خاطرات: حدس بزنید این حرفها رو کی زده
زننوشت: عوامفريبي جديد
خورشيدخانوم: تهوع
۱۹۸۴: دو بچه كافي نيست
نيمنگاه: پیشنهادِ وسوسهانگیزِ یک رئیسجمهور
یادداشتهای شما:
bale
az inja mishe fahmid kasaani ke chap boodan ro dar faghat dar mokhaalefat ba har anche ke az ghabl ghavaam peidaa karde midoonan cheghadr ahmaghan
in afraad mokhaalefat ba chiz haayi ke ASLE MOSALAM be nazar miresan ro ro anjaam midan ta maroof beshan va ye edde ham fekr mikonan ke in dalil bar nobooghe in adam haast
نظریاتتان منطقیست اما در آن محدوده جغرافیایی کسی منطقی نمی اندیشد
[ حبیب ] | [سه شنبه، ۲ آبانماه ۱۳۸۵، ۱۱:۴۳ بعدازظهر ]