پنجشنبه ۱۸ آبانماه ۱۳۸۵
وبلاگنويسي يا كپيكاري!؟
۱- واژه وبلاگ، تركيب دو واژه «وب» و «لاگ» است و ميتوان آن را «دفترچه يادداشت اينترنتي» ترجمه كرد. اما با اين وجود، بيشتر وبلاگ را «فيلتري براي اينترنت» و «جمعآورنده لينكهاي جالب» ميدانستهاند. به اين معنا كه نويسنده موظف به توليد محتوايي كاملاً نو نيست. اما آيا ميتوان اين گفته را، مجوزي براي كپيكاري محض دانست؟
۲- مشغول گشت و گذار در «بالاترين» بودم كه به لينكي در خصوص «هفت اصل موفقيت بيل گيتس» برخورد كردم. كاملاً واضح بود كه يا مطلب از روي منبعي انگليسي، ترجمه شده و يا از روي ترجمه فارسي آن، كپي شده است. اما نويسنده هيچ منبعي را براي آن ذكر نكرده بود.
از آن جالبتر اين كه نويسنده، در تاريخ بيست و پنج مهر 1385 مطلب را پست كرده بود و هفدهم آبان در «بالاترين» به آن لينك داده بود.
اندكي جستجو، برايم كاملاً مشخص كرد كه نه تنها اين بار اول يا دومي نيست كه اين مطلب منتشر ميشود، كه مجموعاً در 234 صفحه مختلف وب، اين مطلب، عيناً تكرار شده است.
در كامنتي كه در پايين لينك گذاشتم، تاريخچه كوتاهي از مطلب را نوشتم. به نظر ميآيد كه نخستين بار، اين مطلب ششم ديماه 84 در ضميمه روزنامه «جام جم» منتشر شده بوده؛ بيشتر از ده ماه قبل!
۳- مثل اين كه كپي كردن مطالب از جاي ديگر، بدون هر گونه تغييري و بدون ذكر منبع، كار رايجي است و وبلاگهاي زيادي به اين كار جمعآوري محتوا از جاهاي ديگر مشغولند. مثلاً ميتوانيد ببينيد كه اين خبر سايت شهروند در 380 صفحه ديگر نيز عيناً Copy و Paste شده است. اما چند تا از اين صفحات و وبلاگها، چيزي به آن اضافه كردهاند و يا حتي به منبع اصلي لينك دادهاند!؟ آن چند تايي كه من فرصت كردم بررسي كنم، هيچ كدامشان چنين نكرده بودند.
نكته جالب اين كه من نتايج كامل و بدون حذف يافتههاي مشابه را جستجو كردم. اگر همين كليدواژهها را به صورت عادي جستجو ميكرديد، يافتهها در صفحه سوم تمام ميشدند و از 380 يافته، به 25 يافته ميرسيدند. اين يعني چه؟
يعني اين قدر صفحات و محتوايشان به هم شبيه بوده كه گوگل، همين مشت 25 تايي را نمونه خروار 380 تايي دانسته و مراجعه به بقيه را غيرضروري!
۴- نميدانم. بهتر بگويم: «نميفهمم.» هدف از اين كار چيست؟ اين كه مطلب ديگري را دقيقاً در وبلاگم كپي كنيم، چه نفعي برايم دارد؟ هدف جذب هيت و كامنت است!؟ يا نكند كه با اين كارها، مشهور، محبوب، قدرتمند يا پولدار ميشوم؟ طرف آمده شعر حافظ را در وبلاگش دقيقاً Copy-Paste كرده و بعد در بالاترين هم به آن لينك داده است. آخ كه چقدر با اين كامنت آرش كمانگيرحال كردم!
۵- فكر ميكنم بايد اندكي در تعريفمان از وبلاگ، تجديد نظر كنيم. با عرض معذرت، اين كلاژها به هيچ درد نميخورند. واقعاً اگر حرفي براي گفتن و نوشتن نداريم، بهتر است كه ننويسيم. ضعيف نوشتن، صد هزار مرتبه بهتر از كپي كردن بهترين مطالب و عكسها است. اينجا وب است. اگر چيزي به نظرتان جالب بود، به آن لينك بدهيد؛ لازم نيست كه عيناً تكرارش كنيد.
۶- چند ماه قبلتر، بزرگمهر شرفالدين در مطلبي، به شدت از وبلاگهاي فارسي انتقاد كرد. (اين سايت چلچراغ هم كه به درد لاي جرز ميخورد) ميگفت كه در هر موردي كه جستجو ميكني، نتايج مختلفي را برايت فهرست ميكنند؛ اما هيچ كدام ربطي به آن چه ميخواهي، ندارند. وقتي چنين وضعي را ميبينيد، با او همدردي نميكنيد!؟
یادداشتهای شما:
kash migofti had e aghal az koja copy kardam, yadame on mogheyi ke in o neveshtam hamchin sheri az hafez ro internet nabood,
sanian har chi bekham mitoonam be balatarin link bedam, hame ham mitoonan bian o behesh emtiaz e manfi bedan
[ shahin ] | [پنجشنبه، ۱۸ آبانماه ۱۳۸۵، ۱۱:۲۹ صبح ]آدرس هایی که دادی را نگاه کردم ؛ من نیز در عجب م ولی این نکته بسیار جالب بود ، اغلب تازه کار بودند .
شاید رسم و آیین ندانند .
سلام بهرنگ جان.
آقا وبسایت خوبی دارد. برای بهتر شدنش لطف کن resize کردن مرورگر را بردار.
خیلی تحقیق جالبی بود. در ضمن به شاهین یا شیدای عزیز: این که می گی "همچین شعری تو اینترنت نبود" اینو برای مثال دیدی؟
http://www.dat.ir/?state=hafez&body=1&key=&id=18
kamangir jan az shoma baeid bood
man goftam on moghe ke man neveshtam
khobe copyright o negah koni mal e ona 2004 e mal e man ghaidmi tare
bale alan hame divan e hafez ro internet hast, on ham kamelesh
من صاحب همان وبلاگی هستم که از آن انتقاد کردی من از شما معذرت می خواهم و در پستهای جدید به کار می بندم اما از شما می خواهید یک وبگردی کوتاه داشته باشید تا ببینید چند در صد پستها منبع دارند در کل از نظر شما متشکرم و از شما می خواهم آن پست را حذف کنید چون آبروی من در خطر است و از نظراتی که دوستان شما دادند معلوم است
[ mahmood ] | [جمعه، ۱۹ آبانماه ۱۳۸۵، ۱۱:۳۲ صبح ]والاه!
[ عباسحسيننژاد ] | [جمعه، ۱۹ آبانماه ۱۳۸۵، ۱۱:۳۵ صبح ] اشتباهات را بهتر از اینها می توان گوشزد کرد .
درستش این نیست .
جالب است که همین ماهائی که اینچنین خطاهایِ دیگران را فریاد می کنیم ، در دنیایِ واقعی در برابر خطاهایِ خیلی بزرگتر از اینها ساکتیم.
کاش همه جا "یکی" بودیم.
سلام....
من دقیقا متوجه نشدم که این مطلب شما چرا باید درست یاشه ؟و یا کاره کسی که به یه مطلب تکراری لینک داده انقدر احمقانه باشه که به نظر شما انقدر مسئله حادی شده!!!!!!!!!!کسی اگه به یه مطلب که براش جالب بوده با ذکر منبع ذکر کنه چه مشکلی داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
!!!!!!!!!!!!!!!و کاملا با نظر aaber موافقم.
در مورد نوشتن خاطرات نظرت چيست ؟ من هميشه فكر مي كنم ممكن است كسي خاطرات من را كه براي سرگرمي مي نويسم كپي كند يك جايي يك وقتي آبروي من را ببرد هرچند البته با اسم مستعار مي نويسم . لظفا يك سري به وبلاگ من بزن و نظرت را بگو چون فكر ميكنم بهتر است در اين مورد اطلاعات بيشتري داشته باشم . متشكرم .
[ ژاله ] | [یکشنبه، ۲۱ آبانماه ۱۳۸۵، ۹:۳۸ صبح ]سلام.با سایت بالاترین آشنا نبودم به واسطه مطلب شما آشنا شدم.ممنون.بعد اینکه اتفاق تازه ای نیافتاده ! وبلاگ هم مثل هر چیز دیگه ای که معمولا اول خودش میاد بعد کم کم وقتی که کار از کار گذشت فرهنگ اون از راه میرسه و میخواد به زور خودش رو تحمیل کنه، آب از سرش گذشته هحتی خیلی ها با تعریفی که از اون پدیده ارائه میشه مشکل دارن و ای بسا که اصل قضیه رو کنار بذارن! در ضمن من زیاد اینجا میومدم اما نمی دونم چرا بار اوله که دستم به کامنت میره.یا علی
[ لاشریکستان ] | [یکشنبه، ۲۱ آبانماه ۱۳۸۵، ۵:۴۰ بعدازظهر ]fakrasho bokon 1 nafar jonash bala biad in hamah tipe konah mokh khodasho ba kar bandazah bad 1 gholabi az rah barasa.....copy paste
man khodan ghadimaa copy paste mikardam badashh ba khodam ghoftam nakbat khaterateh zandaghitam az dighran medozdi