سه شنبه ۲۶ دیماه ۱۳۸۵
جنگ گلادياتورهای مست
۱- به نظر میرسد که تصميم آمريکا برای برخورد با ايران جدیتر شده است. حتی پيروزی دموکراتها در انتخابات سنا و مجلس نمايندگان آمريکا نيز نتوانسته جلوی رويه تهاجمی نومحافظهکاران آمريکايی را بگيرد. شاهدش هم تصميم جديد بوش مبنی بر اعزام 10 تا 20 هزار نفر نيروی نظامی جديد به عراق است.
۲- از طرف ديگر، کاندوليزا رايس میگويد: «دست روی دست نمیگذاريم تا ايران هر کاری دلش خواست، بکند» از آن طرف همين طور ناو هواپيمابر، زيردريايی و موشک پاتريوت است که راهی خليج فارس (بخوانيد مرزهای ايران) میشوند. قوانين بينالمللی ديپلماتيک هم که کمترين اهميتی ندارند و به راحتی، ديپلماتهای ايرانی را میدزدند. سر جمع اين که اوضاع شديداً بوی جنگ میدهد.
۳- به طور کلی، آمريکا سه گزينه روی ميز دارد. يکی تحريم وسيع و انزوای ايران در جامعه جهانی. دوم حمله کامل و اشغال ايران و سوم حمله محدود موشکي به تأسيسات نظامی و هستهای ايران
۴- گزينه اول که چندان دردی از آمريکاييان دوا نمیکند و بعيد است کسی باور کند که با اين کار، ايران برنامه هستهایاش را کنار میگذارد يا که دست از لجبازی با آمريکا در عراق و فلسطين و جاهای ديگر برمیدارد. طبع نظامی دولت فعلی آمريکا هم با چنين گزينه اروپايی و صلحآميزی! نيز ناسازگار است. تجربه تحريم طولانیمدت عراق و کره شمالی هم درس خوبی برای آمريکا شده است.
۵- گزينه دوم يا اشغال نظامی ايران توسط آمريکا، نيز در شرايط فعلی بعيد به نظر میرسد از يک طرف، دو بچه قبلی که زاييدهاند (افغانستان و عراق) هنوز مستقل نشدهاند و دردسرشان بيشتر نشده باشد، کمتر هم نشده است. از طرف ديگر سنا و کنگره دموکرات، امکان ندارد که به اين سادگیها رضايت به آغاز حملهای ديگر (و افزايش محبوبيت جمهوریخواهان) بدهد. آمريکا هم ايران نيست که وقتی لايحه تأسيس صندوق مهر رضا، رأی نياورد، با بخشنامه بشود تصويبش کرد. پس اين گزينه هم کنار میرود.
۶- اما گزينه سوم آمريکا (و اسراييل) حمله محدود موشکی به تأسيسات نظامی و هستهای ايران است. چنين سناريويی، برای بوش و دار و دستهاش، ايدهآل است. نه دردسر لشکرکشی نظامی را دارد و نه خرج آن را. دموکراتها هم با آن موافقت میکنند و بعداً میشود گفت که ايران بمب اتمی داشته و ما نابودش کرديم. اسپانسرهای اسلحهساز جمهوریخواهان را هم راضی میکند.
۷- اما اميدوارم که آمريکا، هر غلطی دلش میخواهد بکند؛ اما از خير اين حمله موشکی بگذرد. فرض کنيد که فردای روزگار، خدای نکرده، آمريکا چنين کاری بکند. عملاً لطمهای به ساختار حکومت جمهوری اسلامی وارد نمیشود و نظام برپا میماند. اما به جايش فضای احساسی ايجاد میشود و به تحريک احساسات وطندوستانه مردم میپردازند. از طرف ديگر، جو مصنوعی نظامی بر جامعه حکمفرما میشود و بدون آن که واقعاً جنگی در کار باشد، قوانين و مناسبات شرايط جنگی حاکم میشود. به همين دلايل و بهانهها، فضای سياسی و رسانهای، از اين هم که هست، محدودتر میشود و به اسم وحدت ملی، همه يا بايد احمدینژادی فکر کنند يا اصولاً انديشه و عملشان را به بايگانی بسپرند. هيچ تعجب نمیکنم اگر در چنين شرايطی، اينترنت کشور را کلاً قطع کنند و روزنامهها را هم تعطيل. آن وقت همگی با هم، يا به سربازی میرويم و يا زندان
۸- احمدینژاد، يک سال و نيم از پول نفت و ذخيره ارزی، خرج محبوبيتش کرد. اما کمکم دارد اقتصاد، نشان میدهد که اسفنديار باشی و در حوض پول نفت هم که شنا کرده باشی، تا يک زمانی میتوانی زنده بمانی و چشمی داری به نام اقتصاد که رويين نيست.
حمله موشکی آمريکا، بزرگترين خدمت به احمدینژاد است و نتيجهاش هر چه باشد، نه صلح است و نه آزادی و دموکراسی. بلکه انداختن ايران از چاله به چاهی چون کره شمالی است و بس!
۹- بعضیها به دشمن محتاج هستند. سی-چهل سال شوروی و ويتنام و کمونيسم، دشمن آمريکا بودند. بعدش نوبت به سومالی و يوگسلاوی و ليبی رسيد و بعد بنلادن و صدام و حالا هم که ايران به صدر جدول آمده است. انگار که آمريکايیها بدون ماجراجويی و مبارزه با اوهام و ديوهای ساختگی، نمیتوانند روزگار بگذرانند. چنان که بعضیها هم در اين کشور، هويتشان را با دشمنپروری و دشمنمحوری و دشمنباوری تعريف کردهاند. انگار که ميان تماشاچيان جنگ گلادياتورهای مست، برای صلح جهانی، اعانه جمع میکنيم.
یادداشتهای شما:
ey val ye pa siasat madar shodi vase khodet
[ payam ] | [سه شنبه، ۲۶ دیماه ۱۳۸۵، ۸:۱۶ صبح ]من با 7 موافقم ولی استدلال آمریکایی ها عکس اینه، یعنی بمباران سنگین و از کار افتادن آب و برق و تلفن مردم سوسولو می کشونه توی خیابونا و حکومت با حداقل هزینه آمریکایی سرنگون می شه. زهی خیال باطل (شاید هم شدها کی می دونه ایرونی چه موجودیه)
[ حاجی کنزینگتون ] | [سه شنبه، ۲۶ دیماه ۱۳۸۵، ۴:۳۰ بعدازظهر ]