شنبه ۷ بهمنماه ۱۳۸۵
دوخوابه صد متری، حق مسلم ماست
۱- از ويژگیها و مزايای «کارمندزادگی» و «زندگی کارمندی» يکی اين است که از کودکی، به خوبی «اقتصاد کاربردی» را ياد میگيريد. کودکان خانوادههای کارمند، از بچگی، پاسخ پرسشهايی چون «تورم چيست؟» «چرا کوپن چيز خيلی خوبی است؟» و «به چه خاطر بايد در صف شير ايستاد؟» را به تمام و کمال ياد میگيرند و با قيمتها و وضع اقتصادی بزرگ میشوند.
۲- يکی از ويژگیهای «کارمندزادگان» (منجمله نگارنده اين سطور) اين است که اشراف کاملی به «مسأله مسکن» دارند. به هر حال يک چيزهايی را ياد میگيريد، وقتی که از زمان نوزادی و خردسالی، هر سال دست در دست پدر و مادر، از اين بنگاه به آن بنگاه رفته باشيد تا جايی را پيدا کنيد که با آن شندرغاز حقوق کارمندی و پولِ پيش (رهن) ناچيزی که داريد، به شما بدهند. ياد میگيريد که صاحبخانه چه ديو سفيدی است و چقدر از صدام بدتر، بدجنستر و خطرناکتر است. فراتر از همه اينها، قيمتهای رهن و اجاره خانه را به خوبی متوجه میشويد. وقتی که پدر و مادرتان، شبها به جز کابوس اسبابکشی و خانه پيدا کردن، رؤيای خانهدار شدن را هم ببينند، شما هم میآموزيد که حساب و کتاب جمع دارايیهای خانوادگی! و وامهای احتمالی دستتان باشد تا ببينيد کی میتوانيد به آرزوی ديرين خود جامه عمل بپوشانيد، از آوارگی و دربهدری رهايی يابيد و به جمع «خانهداران» بپيونديد
۳- سخن طولانی شد. دکتر احمدینژاد در پاسخ به پرسش مجری برنامه درباره اظهارات رئيس مجلس، مبني بر لزوم مهار گراني مسکن توسط دولت در وضعيت کنوني گفت: «اين حرفها درست نيست و از سي سال پيش تاکنون، ما کمترين رشد قيمت در مسکن را داشتهايم و از ابتداي سال تاکنون نيز تنها ۱۵ درصد در قيمت مسکن رشد ايجاد شده که کمتر از سالهای گذشته است»
۴- به نظر من، جناب رييسجمهور ما کارمندزادهها را از ياد بردهاند و يادشان نيست که ما جماعت کارمندزاده، هر چيزی را ندانيم، آمار قيمت خانه به خوبی يادمان است.
اصلاً خود من از سال ۷۱-۷۰ يادم است که آپارتمان روبرويی را داشتند میفروختند به قيمت پنج ميليون تومان و نتيجه حساب و کتابهای پول ما، کمتر از يک سوم اين پول میشد. يا همين پنج شش سال پيش که قيمت يک متر آپارتمان در يک محله متوسط تهران، در حدود ۲۰۰ هزار تومان بود و ما همه پولمان به ۱۰ ميليون هم نمیرسيد.
يا همين پارسال که قيمت يک آپارتمان دوخوابه صدمتری در يک محله متوسط تهران، حدود هفتاد-هشتاد ميليون بود و ما هم مجموعاً چيزی در حدود ۴۰-۳۰ ميليون تومان میتوانستيم جمع کنيم. حالا بعد از يک سال، همان آپارتمان دوخوابه صدمتری را (که همچنان رؤيای خانوادگی ماست) به کمتر از صد و پنجاه ميليون تومان نمیدهند.
۵- جناب احمدینژاد، رياست محترم جمهوری اسلامی ايران
با سلام؛ احتراماً به استحضار میرساند که ممکن است همه گرانیها دروغ باشند و توطئه؛ کاری ندارم. بلکه عرضم اين است که يک کارمند دولت با مدرک کارشناسی ارشد و بيست و اندی سال سابقه کار، نبايد بتواند که يک آپارتمان دوخوابه صدمتری در يک محله متوسط تهران بخرد؟ اگر شما هم معتقديد که بايد بتواند؛ لطفاً بفرماييد که اگر کارمند مذکور، دزد نباشد و ارث پدری هم تداشته باشد، با حقوق پانصد ششصد هزار تومانی و قيمت صد و پنجاه ميليون تومانی چنين آپارتمانی، چگونه میتواند دست به چنين معجزهای بزند!؟
با تشکر
کارمندزاده جزء
یادداشتهای شما:
منظور شما از این گلایه ها چیست؟ انشاء ا... پس از پایان تحصیلات سفری هم به خارج از کشور داشته باشید و مدتی اقامت کنید، خیلی دوست دارم بدانم پس از بازگشت باز اینگونه شکایت می کنید؟! عزیز من در آلمان چند سال باید کار کنید تا صاحب لانه ( خانه نه لانه ) شوید؟ من دکترای تخصصی دندانپزشکی دارم و مدرکم را هم از اروظا گرفته ام در همین آلمان فکر میکردید ویلای اختصاصی داشتم؟؟؟ مرسدس کلاس E سوار میشدم؟ در ایالات متحده امروز در فرودگاه شورت آدم را هم در می آورند نامه و تلفن خصوصی افراد را کنترل میکنند ... اما ملت آمریکا نمی گویند آزادی حق مسلم ماست بلکه با استناد به گفته ریس جمهورشان میگویند امروز امنیت حق مسلم ماست! شما مشکلت این است که زیاد رادیو های بیگانه گوش میدهید حرف شما همان حرف رادیو اسراییل است همان صحبتهای صدای آمریکاست ....
بهرنگ: خير قربان
اولاً من به راديوهای بيگانه گوش نمیدهم، مگر راديو زمانه. حرف من هم، حرفهای خودم است و صد سال سياه حاضر نيستم بلندگوی کس ديگری بشوم.
در ثانی، به نظرم شما مطلب را نخواندهايد. عرض کردم که آيا يک کارمند نسبتاً بلندپايه با مدرک کارشناسی ارشد، نبايد ÷س از بيست و چند سال کار کردن و خدمت به اين کشور، بتواند يک آپارتمان نقلی (حتی 100 متری هم نه؛ همان نقلی) در تهران بخرد؟ اگر بايد بتواند، چگونه؟
طبيعتاً مصداق بارز ادعايم هم خانواده خودم است.
به شما جداً توصيه میکنم که توهم توطئه و ترس از دشمن و بلندگوی ديگران را بگذاريد کنار. دارم میپرسم چرا ما هر سال بايد در اضطراب پيدا کردن خانهای نو سر کنيم؟
همين
سلام
با اجازه من به این مطلب لینک دادم
چند وقت پیش هم مطلبی دبا اشاره به مورد مسکن داشتم
مرسی
آقا !
اولا پيش دست هر چي صاحب خانست!
اما خودمانيم . شما بايد اهل دانش و شعور باشي.
صاحب خانه شدن هم دوراني دارد كه اگر بآن رسيده باشي و يك(استنثاء) بين دزدان جمهوري و صاحب خانه هاي لبو فروش و بقال و ..... قائل شوي & بنظرم يادداشتي كه نوشته اي كاملتر و قابل خواندن خواهد بود0
زيبا بود
[ بانمك ] | [شنبه، ۱۴ بهمنماه ۱۳۸۵، ۱:۱۵ بعدازظهر ]