دیده‌بان گاه‌نگاری‌های بهرنگ تاج‌دین
خوراک وبلاگ
یکشنبه ۱۵ بهمن‌ماه ۱۳۸۵

يک دنيا علامت سؤال جلوی «فيلترينگ بالاترين»

۱- اقدام سراسری برای اعتراض به فیلترینگ بالاترین
۱۴ بهمن ۱۳۸۵
مهدی

همانطور که اطلاع دارید شرکت فناوری اطلاعات شروع به فیلتر بالاترین کرده است. خیلی از کاربران پیشنهاد دادند که ما فعلا راه تماس با واحد فیلترینک شرکت فناوری اطلاعات را آزمایش کنیم چون وبسایتهایی بوده‌اند که با اعتراض باز شده‌اند. بیایید و همه باهم به شرکت فناوری اطلاعات تلفن و ایمیل بزنیم.

اگر تلفن کردید، استدلالهای زیر شاید کمک بکند که از جایی شروع بکنید:
۱) نفس محدود کردن اطلاعات و اینترنت به پیشرفت ایران صدمه خواهد زد.
۲) بالاترین از نظر فناوری اینترنتی در فضای اینترنت ایران اهمیت دارد و وجودش به ایجاد رقابت بیشتر و بهتر شدن وبسایتهای ایرانی کمک خواهدکرد.
۳) بالاترین لینکهای متنوع دارد و لینکهای سیاسی تنها بخشی از لینکهای کاربران را تشکلیل می‌دهند.
۴) وبسایت بالاترین سیاسی نیست و هیچ خط مشی سیاسی چه آشکار و چه پنهان ندارد.

شماره تلفنهای تماس اعلام شده شرکت فناوری اطلاعات: ۸۸۰۳۱۵۰۹-۸۸۰۳۱۵۳۰
و ایمیل
filter@dci.ir
لطفا اگر حتی خارج از کشور هستید، شما هم تماس بگیرید و به فیلترشدن بالاترین اعتراض کنید.
لطفا اگر تلفن یا ایمیل زدید در قسمت نظرات اینجا بنویسید که بقیه هم تشویق شوند که زنگ بزنند.

اگر وبلاگ دارید لطفا این مطلب را در وبلاگتان انعکاس دهید چون که وبلاگ بالاترین هم فیلتر شده است.
این راه را امتحان خواهیم کرد. اگر کار کرد که چه عالی. اگر نکرد خوب راههای دیگری را امتحان خواهیم کرد. ولی در هر صورت ما نصفه کاربرانمان در ایران را فراموش نخواهیم کرد

۲- بالاترين هم فيلتر شد

۳- بگذاريد راحت بگويم: «نمی‌فهمم»
بالاترين، تنها «جمع‌آورنده لينک» است. لينک‌هايی که کاربرانش می‌پسندند و نه چيز ديگری. يعنی خودش هيچ محتوايی توليد نمی‌کند و تنها فهرستی است از مطالب و موضوعات جالب برای کاربرانش

۴- شايد اصلی‌ترين نکته آن طرح کذايی ساماندهی، معرفی «مدير مسئول» برای هر سايت بود. تعريف چنين نقشی برای يک روزنامه، خبرگزاری، ايستگاه راديويی يا شبکه تلويزيونی کاملاً مشخص و بديهی است. برای يک مجله اينترنتی هم وجود چنين پستی پذيرفتنی است. اما برای يک انجمن اينترنتی (مثل پرشين‌تولز) يا يک پورتال مبتنی بر فيد (مثل دودردو) می‌شود چنين مقامی را تعريف کرد؟

۵- بهتر است اين طور بپرسيم: آيا بالاترين به خاطر محتوای سايت‌های ديگر فيلتر شده است؟ آيا مسئولين يک سايت «Social Bookmarking» می‌توانند مسئوليت محتوای سايت‌های ديگر، لينک‌های مورد علاقه کاربران، نظرات و رأی‌های آن‌ها را بپذيرند؟
يک سؤالی پايه‌ای‌تر: اصلاً اين مسئولين محترم تا حالا چيزی در مورد «Social Bookmarking» (نشانه‌گذاری عمومی؟) شنيده‌اند؟

۶- اينترنت، يک رسانه است. اما با ديگر رسانه‌ها تفاوتی عمده دارد. در اينترنت، نه تنها ارتباط دوسويه‌ای ميان مخاطب و صاحبان رسانه وجود دارد، که فراتر از آن، اين مخاطب است که به توليد محتوا می‌پردازد. محتوا بر اساس علاقه، رأی، نظر و کليک کاربر است که شکل می‌گيرد و اساساً گرداننده و اداره‌کننده تا حد برنامه‌نويس تنزل پيدا می‌کند.

۷- بهتر است قدری ملموس‌تر صحبت کنم. اگر کاربران يوتيوب نبودند، اصلاً يوتيوب مهم می‌شد و ارزش ميليارد دلاری پيدا می‌کرد؟ مديران و صاحبان يوتيوب چه سهمی در توليد محتوای آن دارند؟ يا سايت‌های ديگری نظير فليکر و ديگ و ...

۸- بالاترين به نوعی، نماد روشنی از چنين سايت‌هايی است.
يک دموکراسی کامل که بر اساس علاقه و رأی کاربران شکل گرفته است و تقريباً هيچ گونه دخالتی در سيستم وجود ندارد.
مخلص کلام اين که بالاترين يک سيستم است. سيستمی که اگر فرضاً اکثر کاربرانش طرفدار پرسپوليس بودند، بيشتر محتوايش قرمز می‌شد و اگر بيشتر اعضای بالاترين، از مخالفان مايکروسافت بودند، پر می‌شد از لينک به صفحاتی که از مايکروسافت بد می‌گفت.
حالا هم اگر بيشتر لينک‌ها سياسی هستند و به فلان و بهمان سايت با جهت‌گيری‌های فعلی، تنها ناشی از علاقه اکثر کاربران فعال الان آن است و نه علاقه و دلخواه مديران يا همه کاربران آن. با طيف متفاوتی از کاربران، قطعاً محتوای آن هم چيز ديگری می‌شد.
ثبت‌نام هم که برای همه ممکن است و بعيد نيست که يک هفته ديگر، به خاطر موج جديدی از کاربران، تيپ لينک‌ها عوض شود

۹- به نظر من نگاه ما به اينترنت (به طور خاص) و رسانه‌ها (به طور عام) بايد عوض شود. بايد ديدگاه امنيت سخت‌افزاری را کنار بگذاريم و به سراغ امنيت نرم‌افزاری برويم. چرا که ايجاد امنيت سخت‌افزاری دارد تقريباً ناممکن می‌شود و کاربران، بالاخره راهی برای رهايی از بند فيلترينگ پيدا می‌کنند. حتی اگر جلوی تمام آنتی‌فيلترها را هم بگيريم، وب 2.0، خبرخوان‌ها و در نهايت سرويس‌های خبرنامه، محتوا را به دست مخاطب خواهند رساند.

۱۰- بايد به سوی امنيت نرم‌افزاری رفت. اگر کسی حرف غلطی می‌زند، به جای آن که در صدد خفه کردنش باشيم، بايد حرف درست را بزنيم و اجازه بدهيم ديگران انتخاب و قضاوت کنند. وگرنه هيچ تور و فيلتری نيست که بتواند جلوی رسيدن پيام‌ها را بگيرد. از قديم گفته‌اند: «آب راهش را پيدا می‌کند»

۱۱- بالاترين از خيلی از جهات، اتفاق مهمی در سايت‌های فارسی محسوب می‌شد که کدنويسی فوق‌العاده و پياده‌سازی استانداردهای «وب 2.0» تنها بخشی از گام‌هايی بود که بالاترين به جلو برداشت. اما بيشتر از آن، آرزوی را داشتم که پايين هر صفحه فارسی، آيکون زيبای بالاترين ديده شود تا ديگر از ديدن آن دکمه «digg it» پايين صفحات انگليسی افسرده نشوم.

بالاترین  دلیشس  توییتر  فرندفید  فیس‌بوک


یادداشت‌های شما:

آی گفتی...!
ما هم هم‌دردیم. آیکون «بالاترین» را هم مجبور شدیم برداریم.
من که وقتی دیدم «بالاترین» هم فیلتر شده، از تعجب داشتم شاخ در می‌آوردم. نمی‌دانم واقعاً کسی که در آن‌جایی که نمی‌دانم کجاست، نشسته و برای فیلتر کردن سایت‌ها تصمیم می‌گیرد، چگونه فکر می‌کند.
خدا به ما کمی عقل بدهد...

[ بابا لنگ‌دراز ] | [یکشنبه، ۱۵ بهمن‌ماه ۱۳۸۵، ۹:۲۱ صبح ]


برام دعوت نامه پرشین تولز بفرست. قول میدم دعا کنم که بالاترین از فیلتر دربیاد.

[ علی شجاعی ] | [یکشنبه، ۱۵ بهمن‌ماه ۱۳۸۵، ۱۱:۴۸ بعدازظهر ]


چاکریم.

[ کمانگیر ] | [دوشنبه، ۱۶ بهمن‌ماه ۱۳۸۵، ۶:۲۴ بعدازظهر ]