دیده‌بان گاه‌نگاری‌های بهرنگ تاج‌دین
خوراک وبلاگ
جمعه ۲۰ بهمن‌ماه ۱۳۸۵

همه کارشناسان هسته‌ای

۱- از مهلت ۶۰ روزه شورای امنيت سازمان ملل، حدود دو هفته بيشتر باقی نمانده است. البته اين به آن معنا نيست که دو هفته ديگر، شورای امنيت قطعنامه جديدی صادر می‌کند. چرا که پس از پايان اين فرصت، بايد منتظر گزارش البرادعی به اين شورا باقی ماند و پس از وصول گزارش، نوبت به رايزنی‌های ديپلماتيک اعضای شورا می‌رسد و تنظيم پيش‌نويس و الخ. نهايت اين که در بهترين (بدترين!؟) شرايط، تا پيش از اواخر اسفندماه، خبری از قطعنامه جديد نخواهد بود.

۲- پيش از اين، در مورد ريشه اصلی پرونده هسته‌ای ايران توضيح داده بودم. (توضيح کوتاه‌تر، توضيح مفصل‌تر) فقط منابع و مستندات اطلاعاتم را ذکر نکرده بودم که اين هم منابع: (۱، ۲، ۳، ۴ و ۵)
خلاصه اين که تمام مشکل و مستند آژانس و شورای امنيت، يکی پيدا شدن دستورالعمل ساخت نيم‌کره‌های فلزی اورانيوم است که تنها کاربرد نظامی دارند و ديگری سانتريفوژهايی که «می‌توانند» غنی‌سازی را تا درصدهای خيلی بالا ادامه دهند.

۳- يکی از مشکلات اصلی در زمينه پرونده هسته‌ای ما، بحث‌ها و تحليل‌های غيرعلمی، شعارگونه و پوپوليستی در هر دو طيف موافق و مخالف است.
از يک طرف، دولت با خيابانی کردن اين پرونده و اتخاذ استراتژی «راهپيمايی، شعار و مشت محکم» به طور کلی خلط محبث کرده است. به اين معنا که به مردم اين طور فهمانده که «انرژی هسته‌ای» همان «غنی‌سازی اورانيوم» است. در صورتی که استفاده از «انرژی هسته‌ای» به معنی داشتن رأکتورها و نيروگاه‌های هسته‌ای است و نه به معنی غنی‌سازی اورانيوم و توليد سوخت. همان طور که مثلاً فلان کشور اروپايی، نيروگاه گازی يا پالايشگاه نفت دارد، اما نفت و گاز طبيعی را وارد می‌کند. ما هم می‌توانستيم که نيروگاه هسته‌ای داشته باشيم، اما سوخت آن را از ديگران بخريم.

۴- طيف ديگر هم، بخش بزرگی از منتقدين هستند که بدون داشتن کمترين اطلاعی از علم فيزيک و مهندسی هسته‌ای، انواع و اقسام استدلال‌های بی پايه و اساس را رديف می‌کنند.
معروف‌ترين و خنده‌دارترين اين استدلال‌ها «خطرناک بودن نيروگاه‌های هسته‌ای» است و جالب اين که ترجيع بند چنين کسانی، فاجعه چرنوبيل است. بهتر است اول نگاهی به چرنوبيل بيندازيم

۵- انفجار نيروگاه چرنوبيل، چندين و چند دليل داشت که مهم‌ترين آن‌ها طراحی قديمی و غلط اين نيروگاه بود.
چرنوبيل، به گونه‌ای طراحی شده بود که با افزايش دما، فرآيند شکافت، سريع‌تر و گسترده‌تر می‌شد. اما تمام رأکتورهای امروز دنيا، به گونه‌ای طراحی شده‌اند که با افزايش دما، فرأيند کندتر می‌شود يا که به کلی، فعاليت رأکتور متوقف می‌گردد.
مشکل ديگر چرنوبيل، استفاده از گرافيت (زغال) به عنوان کند کننده بود که با افزايش دما، آتش می‌گرفت و خودش عامل افزايش دما می‌شد. (يکی از مزايای استفاده از آب به عنوان کند کننده، جذب قابل توجه گرما توسط آن است)
مورد ديگر در چرنوبيل، عدم استفاده از محافظ و جدار بتونی بود. بد نيست بدانيد که برای محافظت از نيروگاه بوشهر در برابر حوادث احتمالی، يک نيم‌کره بتونی به قطر بيش از شصت متر و ضخامت يک و نيم متر استفاده می‌شود.
مورد آخر، اشتباه‌های عجيب اپراتور نيروگاه چرنوبيل بود که هر چه هشدار و آلارم خطر داده شد، همه را غيرفعال کرد.

۶- حال برسيم به امروز
پس از فاجعه چرنوبيل، استانداردهای جديدی برای طراحی و ساخت نيروگاه‌های هسته‌ای تدوين شد که احتمال انفجار اين نيروگاه‌ها را تقريباً به صفر رسانده است. يعنی امروزه، احتمال انفجار يک نيروگاه هسته‌ای، حتی از يک نيروگاه گازی هم کمتر است.
در مورد نشت مواد راديو اکتيو (در هر يک از مراحل چرخه سوخت، من‌جمله از خود رأکتور) هم همين داستان صدق می‌کند و چنان استانداردها و دستور‌العمل‌های سفت و سختی وجود دارد که عملاً چنين اتفاقی ناممکن است.
اگر هم کسی گفت که اينجا ايران است و استانداردها رعايت نمی‌شوند، به او تنها لبخند بزنيد!

۷- شخصاً با استفاده از انرژی هسته‌ای کاملاً موافقم و آن را حق مسلم ما می‌دانم. چرا که انرژی و برق هسته‌ای، در مجموع ارزان‌تر و پاک‌تر از سوخت‌های فسيلی است؛ مانند منابع نفت و گاز، تا چند سال ديگر، تمام نمی‌شود و ضرر کمتری هم برای طبيعت و محيط زيست دارد. (دفن زباله‌های اتمی با دستورالعمل‌های امروزی، کمترين ضرری برای محيط زيست ندارد. اين را مقايسه کنيد با حجم قابل توجه محصولات احتراق در نيروگاه‌های با سوخت فسيلی که کمترين ضررشان، تشديد پديده گلخانه‌ای و افزايش دمای کره زمين است)
اما داستان غنی‌سازی اورانيوم، توليد سوخت و بازيافت و فرآوری آن، بحث جدايی است که شخصاً پافشاری بر روی آن را نادرست می‌دانم. چرا که ذخاير اورانيوم ما بسيار اندک است، دنيا بر روی اين مسأله حساسيت دارد و فايده اقتصادی بزرگی هم ندارد. به خصوص وقتی که ما هنوز يک نيروگاه هسته‌ای هم نداريم و سوخت نيروگاه بوشهر در ده سال اول کار را روسيه تأمين می‌کند.

۸- هفت سال قبل، در زمان انتخابات مجلس ششم، کسری نوری ستونی در روزنامه مشارکت داشت به نام «شنود سردبيری»
روزی که شورای نگهبان اسامی نامزدهای تأييد صلاحيت شده را منتشر کرد، يکی پيشنهاد داده بود که تيتر بزنند «با اعلام اسامی کانديداهای تأييد صلاحيت شده انتخابات وارد مرحله جديدی شد» يکی هم در پاسخ گفته بود که چند ماه است داريم با اين تيترهايمان، انتخابات را وارد مراحل جديد می‌کنيم.
حکايت پرونده هسته‌ای هم شبيه به همان داستان شده و هر روز اتفاقی می‌افتد که پرونده را وارد «مرحله جديدی» می‌کند. اما در واقع، مرحله جديد هم با قبلی‌ها خيلی تفاوتی ندارد.

بالاترین  دلیشس  توییتر  فرندفید  فیس‌بوک


یادداشت‌های شما:

Yes, this is our problem.
We don't know but we comment.
How about your knowledge on Environment? What do you know about nuclear waste landfilling?
Nuclear Power Plant is not dangerous as you said but it is a big polluter of environment, that is the reason there is no such plant under the construction for about ten years.

بهرنگ: با حرف شما موافق نيستم. نيروگاه‌هاي هسته‌ای دو گونه مشکل محيط زيستی به وجود می‌آورند. يکی با گرم کردن آب مورد استفاده در برج‌های خنک‌کننده (که هعمه نيروگاه‌ها واجد اين ويژگی هستند) و ديگری با به وجود آوردن زباله‌های هسته‌ای که امروزه به صورتی کاملاْ ايمن و بدون آسيب رساندن به محيط زيست دفن می‌شوند.
در مورد ساخته نشدن نيروگاه‌های جديد هم چندان مطمئن نيستم. ولی بد نيست بدانيد که بيش از نيمی از برق مصرفی در کشور فرانسه، برق هسته‌ای است

[ Mohammad ] | [جمعه، ۲۰ بهمن‌ماه ۱۳۸۵، ۱۰:۲۶ بعدازظهر ]


آره، یادمه فریپور هم از انرژی هسته ای تعریف می کرد (;

[ Hamid ] | [شنبه، ۲۱ بهمن‌ماه ۱۳۸۵، ۰:۰۲ صبح ]


من فوق لیسانس مهندسی هسته ای دارم و اگه ممکنه می خواهم بدونم کدوم شرکت شما کاراموزی گذرانده اید.

[ yasaman ] | [پنجشنبه، ۲۴ آبان‌ماه ۱۳۸۶، ۱۰:۳۹ بعدازظهر ]