دوشنبه ۲۳ بهمنماه ۱۳۸۵
شوخی بیمزه هستهای
۱- اگر توانستيد، حتماً اين ويديو را ببينيد. تا حالا که نديدهام متن اين صحبتها جايی منتشر شده باشد، وگرنه لينکش را میگذاشتم.
بخش اول صحبتهای آقای احمدینژاد در مورد سلولهای بنيادی است. در مورد پزشکی، آن قدر اطلاع ندارم که بخواهم کاملاً مسأله را موشکافی کنم. ولی اين قدر میدانم که با شنيدن اين حرفها، در عين عصبانيت تمام، دلم را بگيرم و بخندم.
۲- اما بحث اصلی، آن دختر ۱۶ ساله دبيرستانی است که به گفته آقای احمدینژاد «رفته يک سری قطعاتی را از بازار گرفته، به هم نصب کرده، واقعاً انرژی هستهای توليد کرده»
سؤالم اين است: اين گفته به نظر شما خندهدار نيست؟
۳- بگذاريد کمی بحث علمی کنيم. هر چند که در اين دوران، متاع پرخريداری نيست.
انرژی هستهای در دو فرآيند قابل توليد است: گداخت (همجوشی هستهای يا fusion) و شکافت (fission)
اولی همان فرآيندی است که در تمامی ستارگان (منجمله همين خورشيد خودمان) رخ میدهد. دومی نيز به صورت آرام و کنترل شدهاش در نيروگاههای اتمی اتفاق میافتد و به صورت کنترلنشده و انفجاریاش در جنگافزارها و بمبهای هستهای
۴- گداخت يا همجوشی معمولاً بين هستههای اتمهای سبک (نظير هيدروژن) رخ میدهد و برای اتفاق افتادن آن به دماهای بسيار بالا (چند ميليون درجه کلوين به بالا) نياز است. همان گونه که گفته شد، انرژی ستارگان به اين روش و از همجوشی هيدروژن در ستارههای جوان (و هليوم يا هستههای سنگينتر در ستارگان پير) توليد میشود.
در روی زمين، تا کنون بشر نتوانسته است که اين فرآيند را به صورت کنترلشده انجام بدهد و تنها با متمرکز کردن نور چندين و چند ليزر بسيار قوی در يک نقطه توانستهايم اين فرآيند را به انجام برسانيم. البته اين کار اولاً نياز به ليزرهايی با توانهايی از مرتبه مگاوات دارد و نه اين ليزرهای هليوم-نئون پنج ميلیواتی تحقيقاتی موجود در بازار ايران.
در ثانی با اين ليزرها هم تنها بر روی هستههای هيدروژن سنگين (دوتريوم) قابل انجام است که اين دوتريوم، همان ايزوتوپی از هيدروژن است که در ترکيب «آب سنگين» وجود دارد و آن را سنگين کرده است.
نکته سوم هم اين که اين فرآيند، فعلاً بيشتر انرژی مصرف میکند تا توليد
البته نمونه کنترلنشده و انفجاری اين فرآيند هم وجود دارد که در بمبهای هيدروژنی استفاده میشود. از عظمت و قدرت اين بمبها، همين بس که چاشنی چنين بمبی، خود يک بمب هستهای اورانيومی يا پلوتونيومی است.
۵- فرآيند ديگر که بيشتر هم شناخته شده است، شکافت است. از باقی مسائل که بگذريم، اورانيوم ۲۳۵ و پلوتونيوم ۲۳۹ در درجه اول و توريوم ۲۳۲ در درجه بعدی، عناصری هستند که میتوانند چنين واکنش و فرآيندی را موجب شوند. اولی را بايد در فرآيند غنیسازی جدا کرد. دومی از محصولات رأکتورهای هستهای است و از زبالهها جدا میشود. سومی هم ذخيره جهانی محدودی دارد و تنها کشور هند است که دارد از رأکتورهای توريومی بهره میبرد.
۶- خب، حالا ببينيم که جدای ساير مسائل، آيا يک دختربچه ۱۶ ساله میتواند با «خريد يک سری قطعات از بازار» در منزلش انرژی هستهای توليد کند؟
پلوتونيوم و اورانيوم که کاملاً نظامی هستند در هيچ بازار رسمی و سياهی قابل خريد نيستند. در مورد هيدروژن سنگين (دوتريوم) هم همين داستان برقرار است و آب سنگين هم فرآوردهای نظامی به شمار میرود. حکايت ليزرهای پرقدرت مورد نياز هم که کاملاً روشن است.
میماند توريوم
توريوم در خانه خيلی از ما وجود دارد. چرا که يکی از مواد سازنده توریهای چراغهای گازی است. اما توريوم به تنهايی نمیتواند سوخت يک رأکتور هستهای باشد و در يک رآکتور هستهای، حتماً نياز به اورانيوم غنی شده يا پلوتونيوم هست.
۷- خيلی سادهانديشانه، فرض کردم که تمامی تجهيزات يک راکتور هستهای از بازار ايران قابل خريداری هستند و برادر اين خانم، دکترای مهندسی هستهای داشته و توانسته اين قطعات را پيدا کند و يک رأکتور کوچک در خانه بزرگش بسازد و يک مشت فرضهای ابلهانه ديگر! مشکل سوخت را چگونه حل کردهاند؟
اورانيوم غنی شده يا پلوتونيوم در کدام بازار ايران به فروش میرسند؟ نکند که عنصر ديگری (مثلاً مس يا آهن) هم میتواند در فرآيند شکافت، شرکت کند و اين دختربچه کشفش کرده است؟ يا اين که ... بگذريم. تخيل من از اين بيشتر جواب نمیدهد
۸- نکته جالب ديگر برای من، عبارت «دانشمندان هستهای ما که متوسط سنشان کمتر از ۲۵ سال است ...» بود.
محض اطلاع، سازمان انرژی اتمی ايران، از قديم، يکی از بزرگترين هستههای علمی و کارشناسی در بدنه دولت بوده است و اگر از سازمان مديريت و برنامهريزی، کارشناسیتر نباشد، کمتر از آن هم نيست. اين سازمان، از معدود سازمانهای دولتی است که «هيأت علمی» دارد و بيشتر کارکنانش، مدرک فوقليسانس يا دکترا دارند و سالها هست که دارندگان مدارک پايينتر را هم استخدام نمیکند.
اگر فرض کنيم که يک نفر، بدون فوت وقت، دانشگاه قبول شود، چهارساله ليسانس بگيرد و بلافاصله هم در کنکور کارشناسی ارشد قبول شود و دوره فوقليسانس را هم دوساله تمام کند، ۲۴ سالش میشود. پروسه استخدام سازمان انرژی اتمی هم کمتر از يک سال طول نمیکشد و بعد از آن هم کلی طول میکشد تا طرف آشنا بشود و راه بيفتد. سربازی آقايان را هم فرض کرديم با گرفتن امريه، در همين سازمان انجام شود. چه شکلی ميانگين سن دانشمندان هستهای ايران، کمتر از ۲۵ سال میشود؟
۹- فقط میتوانم بگويم که متأسفم.
متأسفم برای رييسجمهوری که دکترای مهندسی عمران دارد و استاد دانشگاه هم هست؛ اما تا به اين حد سادهانگارانه و غيرعلمی صحبت میکند. (لطفاً اين دو تا را بخوانيد: + و +)
اصلاً ... اصلاً چه بگويم که انتقاد و گفتن فايدهای ندارد.
اصلاً من در اعتراض به اين حرفهای بی پايه و اساس، غيرعلمی، مردمفريبانه و استحماری، به ارتفاع ۲۳۵ پيکسل سکوت میکنم و شما هم اين حديث مفصل را در همين مجمل ۲۳۵ پيکسلی بخوانيد:
پ.ن: در رابطه با مطلب قبلی، يکی نوشته بود که خود اين بابا (يعنی من) رشتهاش مهندسی مکانيک است و اين اطلاعات را از کجا آورده؟
مادرم و دايیام، به ترتيب فوقليسانس مهندسی هستهای و دکترای فيزيک هستهای دارند. تمام دوران راهنمايی و دبيرستان خودم هم به خواندن کتاب در زمينه فيزيک هستهای و ذرات بنيادی گذشته است. مادرم، کارمند سازمان انرژی اتمی هم هست. (البته متأسفانه! اسرار را لو نمیدهد و فقط به سؤالهای علمی و فنی، جواب میدهد) کارآموزیام را هم در يکی از شرکتهای همکار سازمان گذراندهام. در زمينه مسائل اوليه علمی هم، يک ويکیپديايی وجود دارد که سايت خوبی است و مباحث اوليه را هم به خوبی در مقالاتش توضيح دادهاند.
یادداشتهای شما:
تقاطع نواب و آزادی یک راکتور فروشی است. مشهد، درست جلوی پروما یک دستفروش هستش که پلوتونیوم میفروشد تهران هم یک مغازه ی نقلی تو دروازه غار هست که اورانیوم را -البته فله ای- می فروشد. برای سانتریفیوژ هم که از اون ابزارهایی که باهاش ذعال قلیون را درست میکنند(اسمش یادم نیست) استفاده میکنند که از بازار تهیه می شود. چیزی رو نمیدونی تهمت بیخود نزن.
[ ali shojaee ] | [سه شنبه، ۲۴ بهمنماه ۱۳۸۵، ۵:۵۱ بعدازظهر ]ok, lets review the facts:
America is the biggest nuclear energy provider in the world, almost double of France.
You can ask your mom or refer to this:
http://www.ieer.org/ensec/no-1/glbnrg.html
The last nuclear power plant was built in the state is 1996.
You can refer to this;
http://www.nei.org/index.asp?catnum=2&catid=342
Just I wanted to mention I am not expert in NE at all, just i know something about environment and nuclear waste.
تازه خبر نداری برادر ،ما داروی ضد ایدر ساختهایم که فقط خدا باید به دادمون برسه بابت مصرف این داروها...
ما سد سیوند هم ساخته ایم که خدا به داد کوروش برسه...
ما با یک سری کشورهایی روابط بزرگ تجاری داریم که نمیشود اسمشان را اعلام کنیم (گفتگوی ویژه خبری شبکه 2)
ما رییس جمهورمان نخبه است و دکتر میباشد ...(همان)
ما...
ما...
ما کلا کارمان درست است ..
بینیش بینیم بااااااا.......
اگه اون نتونسته تو که میتونی. مگه نه؟ تازشم
[ محسن ] | [پنجشنبه، ۲۶ بهمنماه ۱۳۸۵، ۷:۵۵ بعدازظهر ]این دختر 16 ساله مسلما اهل جیهون و هرمزگان نبوده
مسلما مثل امین 12 بیماری لاعلاج نداشته
مسلما توی کپر زندگی نمی کرده
حتما این دختر ساکن دنیای فانتزی ذهن یک نفر بوده است .
من با پیشرفت علم در ایران مخالف نیستم
الان هم تمام سعیم رو دارم می کنم تا بلکه بتونم به یک نتیجه علمی برسم ولی ....
یک سر به وبلاگ من بزن و با بچه های کپر نشین آشنا بشو .
همونهایی که حتی نمی دونند هسته پرتقال چه شکلی هست ...
درسته انرژی هسته ای حق مسلم ماست اما نه اینکه بریم باهاش بمب اتم وراکت های هسته ای بسازیم
[ حسین 1369 ] | [دوشنبه، ۹ دیماه ۱۳۸۷، ۸:۰۵ بعدازظهر ]من تو خونه غذاهای خوشمزه ای درست می کنم تازه می خام یه رستوران باز کنم لیست غذا های من :اورانیوم پلو با گوشت قورباغه "اورانیوم سرخ کرده "اورانیوم مکزیکی با سس قارچ "چلو اورانیوم با پشکل اب پز گوسفند و...
[ حسین 1369 ] | [دوشنبه، ۹ دیماه ۱۳۸۷، ۸:۱۲ بعدازظهر ]