دیده‌بان گاه‌نگاری‌های بهرنگ تاج‌دین
خوراک وبلاگ
جمعه ۲۷ بهمن‌ماه ۱۳۸۵

فيلترينگ بازتاب، به نفع نظام

۱- انسان «ديو وارونه‌کار» است. از هر چه که منعش کنی، به آن حريص می‌شود.
اولين نافرمانی را نخستين انسان‌ها مرتکب شدند. آدم و حوا، چون از سيب منع شدند، مشتاق شدند که طعمش را بچشند و طعم سرکشی را نيز
فرزندان آن دو نيز که نسل انسان را تشکيل دادند، ميراث‌داران وفاداری برای پدر و مادرشان شدند و چون از هر چيز، نهی شدند، بيشتر و بيشتر در دام وسوسه تجربه‌اش افتادند.

۲- روز سه‌شنبه، «کارگروه تعيين مصاديق پايگاه‌های غيرمجاز اينترنتی» وزارت ارشاد، سايت بازتاب را غيرقانونی دانست و پس از آن اين سايت در سراسر کشور فيلتر شد. (تصوير ابلاغيه وزارت ارشاد را هم ببينيد)
به اين ترتيب، بازتاب، اولين قربانی «آيين‌نامه ساماندهی پايگاه‌های اينترنتی ايرانی» است که اصولاْ سر قانونی يا غيرقانونی بودن، بحث است. چرا که وقتی «آيين‌نامه مقررات و ضوابط شبکه‌های اطلاع‌رسانی رايانه‌ای» وجود دارد و در کنار آن، کميته‌ای سه‌نفره، متشکل از نمايندگان وزارت اطلاعات، سازمان صدا و سيما و وزارت ارشاد، عهده‌دار «تعيين مصاديق پايگاههاي اطلاع رساني رايانه‎اي غيرمجاز» است، اين آيين‌نامه وزارت ارشاد ديگر چه معنايی دارد!؟ به ويژه آن که، مطابق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، مسئوليت کميته با نماينده وزارت اطلاعات است و قاعدتاْ اگر چنين کارگروهی قرار بود برای کمک به آن کميته تشکيل می‌شد، بايد در وزارت اطلاعات تشکيل می‌شد و نه وزارت ارشاد
علاوه بر اين، در مصوبه وزارت ارشاد، از سايت‌های ثبت‌نشده با عنوان «پايگاه‌های اينترنتی با هويت نامعلوم» نام برده شده است. در نتيجه، با ثبت کردن يک سايت هم، آن سايت «قانونی» نخواهد شد و تنها هويتش معلوم می‌شود و لاغير

۳- اين که وزارت ارشاد، موج جديد فيلترينگ را از سايت بازتاب آغاز کرده، دلايل مشخصی دارد.
اولاْ سايت بازتاب، نه تنها يک سايت برانداز، معاند يا مخالف نيست، که از طرفداران نظام جمهوری اسلامی است و حتی نزديک به جناح راست و اصولگرايان شمرده می‌شود. به اين ترتيب، وزارت ارشاد می‌خواهد وانمود کند که تنها در صدد قلع و قمع مخالفان نيست و اين بهانه‌ای خواهد شد تا همه منتقدان را زير تيغ فيلترينگ ببرد.
از ديگر سو، سايت بازتاب مدتی بود که بنا بر رسالت خبری‌اش، اخباری منتشر می‌کرد که برای دولت احمدی‌نژاد ناخوشايند بود. مصداق بارز اين اخبار ناخوشايند، انتشار نظر سعيد امامی در مورد هولوکاست بود که نشان می‌داد يک قاتل زنجيره‌ای، ديدگاهی نسبتاْ مشابه احمدی‌نژاد در مورد اين واقعه داشته است.

۴- بدون شک، اعلام غيرقانونی بودن سايت بازتاب و فيلتر شدن آن، تأثير شديدی بر تعداد مخاطبان اين سايت نخواهد داشت. چرا که کاربران ايرانی اينترنت، نشان داده‌اند که پشت هيچ فيلتری نخواهد ماند و بالاخره راهی برای گذر از آن پيدا خواهند کرد. به علاوه اين که امکانات «وب ۲.۰» راه‌های فراوانی برای رساندن پيام به مخاطب ايجاد کرده که فناوری RSS و ايميل کردن خبرنامه‌ها، دو تا از معروف‌ترين اين راه‌ها هستند (وقت آن رسيده که مسئولين فنی بازتاب، متن کامل اخبارشان را در خروجی RSS اين سايت قرار دهند)

۵- از طرف ديگر، اين اقدام، موجب اعتماد بيش از پيش مخاطبان سايت بازتاب به مطالب منتشر شده در اين سايت خواهد بود و ناخودآگاه، عدو سبب خير شده است.
اين اعتماد بيشتر مخاطبان، تنها شامل مطالب منتقد دولت نخواهد شد و ناخودآگاه، به مطالبی که به نفع نظام و در دفاع از آن نوشته می‌شوند نيز، تسری پيدا می‌کند. اين يک واقعيت غير قابل اغماض است.

۶- همان طور که بارها گفته شده، تز امنيتی که حکومت ايران و به طور خاص وزارت ارشاد در عرصه اينترنت به دنبال پياده‌سازی آن هستند، کاملاْ غلط است نتايجی معکوس به جا می‌گذارد.
به نظر من، به جای تلاش برای خاموش کردن منتقدان، بايد به دنبال دفاع قوی بود.
نمونه عملی اين موضوع را نيز در بحث توجه مخاطبان به خبرگزاری‌ها و سايت‌های خبری ديد. اگر گشتی در «بالاترين» بزنيد، به عينه می‌بينيد که تعداد لينک‌های داده شده به خبرگزاری‌های مهر و فارس، چند برابر لينک به مطالب خبرگزاری‌های ايرنا، ايسنا و ايلنا است. اين داستان را می‌توان در مورد تعداد لينک به سايت‌هايی نظير بازتاب و انتخاب در برابر امروز، يا راديو زمانه در برابر راديو فردا و صدای آمريکا ديد.
يعنی بر خلاف خط مشی اصلاح‌طلبانه ايلنا و امروز، اين مهر، فارس و بازتاب هستند که مخاطب بيشتری جذب کرده‌اند. همين داستان در مورد راديو زمانه هم اتفاق افتاده است که مخاطب و علاقمندان بسيار بيشتری نسبت به راديو فردا و صدای آمريکا برای خود جلب کرده؛ در حالی که راديو زمانه به هيچ عنوان اپوزيسيون و مخالف جمهوری اسلامی نيست و قصد براندازی هم ندارد.
يعنی مسئولين وزارت ارشاد و سياست‌گزاران کشور، نمی‌توانند اين حقايق آشکار را ببينند و از آن‌ها درس بگيرند!؟

۷- با هر گونه فيلترينگی مخالفم. چنان که مشی پيامبر و ائمه هم، نه خاموش کردن مخالفان، که استدلال و احتجاج و آوردن دليل و سخن بهتر بود.
بايد به شعور و آگاهی مردم احترام گذاشت. اگر به اين شعور احترام گذاشته می‌شد، نه فيلترينگی لازم بود و نه توقيف و حذفی. مردم آن قدر عاقل و بالغ هستند که بتوانند فرق خبر راست و دروغ، و حرف درست و غلط را بفهمند.

۸- انا هديناه السبيل. اما شاکراً، اما کفورا

بالاترین  دلیشس  توییتر  فرندفید  فیس‌بوک


یادداشت‌های شما:

کاش متن کامل را روی فیدت می گذاشتی (مثل قبل). نمی دونم چرا نمی شه از وبلاگت چیزی کپی کرد. در ضمن استدلال پیامبر-محورت هم "جالب" بود.

[ کمانگیر ] | [شنبه، ۲۸ بهمن‌ماه ۱۳۸۵، ۸:۴۲ صبح ]


بحثی است کاملن منطقی و پدیرفتنی.

[ عمو اروند ] | [یکشنبه، ۲۹ بهمن‌ماه ۱۳۸۵، ۳:۵۷ بعدازظهر ]