دیده‌بان گاه‌نگاری‌های بهرنگ تاج‌دین
خوراک وبلاگ
دوشنبه ۷ اسفند‌ماه ۱۳۸۵

رييس‌جمهور ترمز بريده، مردم بی‌کمربند

۱- روزی عقابی در ارتفاعی بالا در آسمان، پرواز می‌کرد و از پادشاهی خود بر آسمان لذت می‌برد. گنجشکی بال‌زنان و عريق‌ريزان خود را به عقاب رسانيد و از او پرسيد: «کشتی بگيريم!؟»
عقاب زير لب غرغری کرد و با دو بار بال زدن، آن قدر فاصله گرفت که ديگر گنجشک را نمی‌ديد
دقايقی بعد، اين بار گنجشک نفس نفس‌زنان خود را به عقاب رساند و گفت: «ترسيدی جوجه!؟»
عقاب اين بار از دست گنجشک عصبانی شد و با نوک بالش، اندکی گنجشک را نوازش کرد! در اثر اين نوازش عقاب، گنجشک به طرفی پرت شد و تمام پر و بالش هم ريخت
نيم‌ساعتی نگذشته بود که گنجشک، به هر زحمتی شده، دوباره خود را به عقاب رساند. ژستی گرفت و گفت: «هيکل رو داری!؟»

۲- جناب آقای احمدی‌نژاد فرمودند: «ايران فناوری توليد سوخت را در اختيار دارد و اين قطاری است که در حال حرکت است و ترمز و دنده عقب ندارد. چون ما در سال گذشته ترمز و دنده عقب آن را کنده و دور انداخته‌ايم.» رييس‌جمهور اين سخنان را در «همايش سراسری روحانيون و مسئولين سازمان عقيدتي سياسي ناجا» بيان کردند.
اين سخنان، علاوه بر بازتاب‌های قابل توجه در رسانه‌های فارسی‌زبان، (صفحه ويژه در بالاترين، خبر بی‌بی‌سی) می‌توانيد ببينيد که بازتاب‌های فراوانی در رسانه‌های خارجی نيز داشته است.

۳- تئوری «بريدن ترمز، کندن فرمان و تخته گاز رفتن در مسير يک‌طرفه» نظريه جديدی نيست. بلکه حسين شريعتمداری، آن را به عنوان روش برخورد جناح متبوعش با اصلاحات و اصلاح‌طلبان، سال‌ها قبل مطرح کرد و انصافاً هم نتيجه گرفت. هم دست‌آوردهای دوران خاتمی، بسيار کمتر از آن چيزی شد که می‌توانست بشود و هم آبرو و اعتبار اصلاح‌طلبان در نزد مردم به حداقل ممکن رسيد.
تئوری ساده است. طرف مقابل، به هيچ عنوان حاضر نيست قواعد بازی را بر هم بزند؛ به عقلانيت اعتقاد دارد و از جنگ و زورآزمايی هم می‌پرهيزد. (تازه وقتی بحث قدرت بدنی به ميان بيايد، زور شما بارها بيشتر از اوست) در نتيجه به‌کارگيری اين تاکتيک، هر چه شما جلو برويد، او عقب می‌کشد. در نتيجه شما برنده می‌شويد و همه چيز را به دست می‌آوريد.

۴- اما اگر در صحنه سياست داخلی و مقابله با اصلاحات و اصلاح‌طلبان، اين استراتژی، مؤثر و کارآمد باشد، در صحنه سياست خارجی دقيقاً برعکس است. اين روش وقتی جواب می‌دهد که يا زور (توان نظامی شما) از حريفتان بيشتر باشد يا او به هيچ عنوان حاضر نشود که صلح را به هم بزند و از تصادف شاخ به شاخ ماشينش با ماشين شما، به طور کلی بپرهيزد.
اين که توان نظامی آمريکا (فقط آمريکا) بارها از توان نظامی ما بيشتر است، بر هيچ کس پوشيده نيست. توان اقتصادی و سياسی‌اش هم همين طور. همه هم اين را می‌دانيم که آمريکا، بر خلاف اروپای صلح‌طلب، نه تنها از جنگ، گريزان نيست، که از شروع جنگ استقبال هم می‌کند.
ما هم که اکنون مستقيماً با آمريکا هم‌کلام شده‌ايم. پس چرا به سراغ تاکتيکی می‌رويم که با اين شرايط، بدون شک، ما را بدل به بازنده ميدان خواهد کرد؟

۵- اگر در دانش‌نامه آزاد ويکی‌پديا جستجو کنيد، اگر عبارت باشگاه هسته‌ای (Nuclear Club) را جستجو کنيد، به اين صفحه می‌رسيد که در واقع همان صفحه‌ای است که دارد «کشورهای دارای بمب اتمی» را به شما معرفی می‌کند و نه کشورهای دارای فناوری صلح‌آميز هسته‌ای. منظور اين که تنها وقتی می‌گويند ايران يک کشور اتمی است که بمب هسته‌ای ساخته باشد.
تازه اگر کاربرد اين عبارت را مراد از «ايرانی دارای فناوری صلح‌آميز هسته‌ای» بدانيم، بخش اعظم اين فناوری به توانايی طراحی و ساخت رأکتورها و نيروگاه‌های هسته‌ای برمی‌گردد و نه داشتن چرخه سوخت و توان غنی‌سازی صنعتی اورانيوم

۶- من نگرانم.
حسين انتظامی، سردبير همشهری و سخنگوی شورای عالی امنيت ملی، روش لاريجانی را «ديپلماسی فعال و ابتکاری» می‌داند و معتقد است روش لاريجانی کشور را به آستانه اتمی شدن رساند و اين «سخنرانی‌های داغ» احمدی‌نژاد بود که همه چيز را خراب کرد و صدور قطعنامه‌ها تقصير اوست. (سرمقاله همشهری، ۲۱/۱۰/۱۳۸۵)
داشتن يا نداشتن چرخه سوخت هسته‌ای، ربط چندانی به اتمی بودن و اتمی شدن ندارد و آقايان بهتر است پيش از هر چيز، روس‌ها را مجبور به تکميل و راه‌اندازی نيروگاه اتمی بوشهر کنند و بهانه دست آن‌ها ندهند.
اما مهم‌تر از آن، خطری است که از سخنرانی‌های اين گونه آتشين آقای رييس‌جمهور، متوجه کشور می‌شود. اين که چنين حرف‌هايی تنها مصرف داخلی دارند، بر همگان واضح و مبرهن است. اما نتايجشان را با حداکثر خوش‌بينی می‌توان دردناک خواند. دردی که با کمرنگ‌تر شدن اثر مُسکِن نفت، کم‌کم دارد اوج می‌گيرد

پ.ن: در مورد گفتار مشعشع «مرد علمی سال» در خصوص «۱۹۰۰ برابر شدن تعداد دانشجويان» هم بهتر است چيزی نگويم. اين آقا، الکی که به عنوان مرد علمی سال انتخاب نشده بود. چون تصاحب اين عنوان علاوه بر نياز به خرج کردن ۲۵۰ دلار از جيب مبارکه، به اندکی استعداد، پشتکار، اعتماد به نفس و ذوق و قريحه هم نيازمند است که به خوبی در وجود ايشان متبلور شده است. نيک‌آهنگ عزيز که دکترای رياضی هم ندارد، به خوبی نشان داده که چقدر حرف اين آقا درست است.
به نظر من، محمدمهدی زاهدی، بدترين وزير کابينه احمدی‌نژاد است.

بالاترین  دلیشس  توییتر  فرندفید  فیس‌بوک


یادداشت‌های شما:

متن جالبی بود. اما چیزی که اینجاست اینه که غیر از اون عقاب و گنجشک لافزن! کس دیگری توی دعوا شرکت نداشت. در حالی که در واقعیت اون گنجشک زپرتی داره دعوایی راه میندازه که خودش هیچ آسیبی ازش نمی بینه و تمام ضرر و زیانش رو یکی مثل من و تو می بینه.

[ Jumper ] | [دوشنبه، ۷ اسفند‌ماه ۱۳۸۵، ۹:۲۹ صبح ]


سلام. با شما موافق نيستم. بعد از اين اظهارات رئيس‌جمهور ، پيام چنين حرفي رو مقامات آمريكايي گرفتند و اين اظهارات كار خودش رو كرد. اما ظاهراً شما خيلي در جريان بازتاب‌هاي اين خبر نبودي. متاسفانه ما عادت كرديم كه خودمون رو دست كم بگيريم. اونور دنيا با چنين حرفي حساب كار خودش رو ميكنه ، شما اينور حرف رئيس‌جمهور مملكت رو مسخره مي‌كني

[ محمد ] | [چهارشنبه، ۹ اسفند‌ماه ۱۳۸۵، ۲:۲۶ بعدازظهر ]


پنجشنبه ۱۷ اسفند روز اعتراض است!

وعده ما

۸ صبح در مقابل مجلس در کنار معلمان

۴:۳۰ بعد از ظهر در مقابل دانشگاه تهران همراه با دانشجویان و معلمان برای آزادی زن!
اعتراضات معلمان و اعتراضات ۸ مارس به مناسبت روز جهانی زن باید با یکدیگر گره بخورد. روزهای حساس و سرنوشت سازی است. معلمان وعده داده اند که پنجشنبه ۱۷ اسفند ساعت ۸ صبح در مقابل مجلس دست به اعتراض گسترده دیگری خواهند زد. برخی از تشکلات مدافع آزادی و برابری زن اعلام کرده اند که پنجشنبه عصر ساعت ۴:۳۰ در مقابل دانشگاه تهران تجمع خواهند کرد و از آنجا به راهپیمایی به طرف پارک دانشجو خواهند رفت. پنجشنبه روز اعتراض است. صبح در کنار معلمان. عصر در دانشگاه تهران همراه با معلمان و دانشجویان برای آزادی زن. در این تجمعات بطور گسترده شرکت کنید.

[ شهلا نوری ] | [پنجشنبه، ۱۷ اسفند‌ماه ۱۳۸۵، ۸:۲۱ صبح ]