سه شنبه ۲۱ فروردینماه ۱۳۸۶
اين اشکها به شما نمیآيد آقای احمدینژاد
۱- بالاخره، با دو ماه تأخير، خبر خوش هستهای اعلام شد. اين خبر، که پيشتر قرار بود ۲۲ بهمنماه پارسال اعلام شود، چيزی نبود جز: «ورود ايران به مرحله غنیسازی صنعتی»
بخوانيد:
حاشيههای جشن هستهای از ديد يک روزنامهنگار آزاد
خبر خوش هسته ای: پیشرفت تازه یا تکرار سخنان گذشته؟ (احمد زيدآبادی)
مجموعه مطالب و لينکها در صفحه اين موضوع در بالاترين
۲- اما شايد بحثانگيزترين مورد در اين مراسم، عکسی بود که آقای رييسجمهور را در حال اشک ريختن نشان میداد. اين گريه زمانی رخ داد که امير تاجيک فريدون بيگدلی، آهنگی به نام «سرزمين آريايی» را اجرا میکرد. به نظر میرسد که «امير تاجيک» خواننده مورد علاقه دولت نهم است. چرا که پيش از اين نيز، سازمان تربيت بدنی، خواندن سرود تيم ملی در جام جهانی را به او سپرده بود.
۳- آقای احمدینژاد، نخستين رييسجمهوری نيست که گريه میکند. به هنگام ثبتنام برای هشتمين دوره انتخابات رياستجمهوری هم، اشک در چشمان سيد محمد خاتمی حلقه بود. اما ميان اين اشک و آن اشک، تفاوت از زمين تا آسمان است.
خاتمی، اگر گريه کرد، به خاطر آن بحرانهايی بود که هر ۹ روز، يکی ديگرش را برايش میآفريدند.
خاتمی اگر گريه کرد، نگران وظايفی بود که قانون اساسی بر عهدهاش گذاشته بود؛ اما ابزارهايش را از او سلب کرده بودند.
خاتمی نمیتوانست يک زندانی، تنها يک زندانی را، حتی پيش از محاکمه از زندان آزاد کند. اما کسی که میتواند ۱۵ سرباز خارجی متجاوز به اين آب و خاک را مورد «عفو اسلامی» قرار دهد، برای چه چيز گريه میکند؟ کسی که همه امکانات و توانايیها را در اختيارش گذاشتهاند ... عجيب به ياد استاد تمساح، کاريکاتور معروف نيکآهنگ کوثر افتادهام.
۴- اما بيش از اين مقايسهها، سؤالی اساسیتر برايم مطرح است: بين احساسات احمدینژاد و «سرزمين آريايی» چه رابطهای وجود دارد؟
در شعارها و ايدئولوژی آقای احمدینژاد، ايران، کمترين جايی ندارد. دغدغه اصلی احمدینژاد و همفکرانش، نه ايران و ايرانی، که جهان اسلام و امت اسلامی است. به ويژه، نام «سرزمين آريايی» (که شديداً بوی ناسيوناليسم میدهد) با خط فکری رييسجمهور در تضاد کامل قرار دارد. در نتيجه، واکنشی چنين پراحساس، میتواند برخیها را نسبت به صحت آن مشکوک کند و اين توهم را ايجاد کند که آقای رييسجمهور، در تفکرات و اعتقاداتش تجديد نظر کرده است.
راستش را بگويم: آقای احمدینژاد! اين اشکها به شما نمیآيد. پاکشان کنيد؛ سرتان را بالا بگيريد و به سخنرانی پر شور و شعارتان را ادامه دهيد.
۵- در جای ديگری از اين مراسم، محمود احمدینژاد اعلام کرد «انرژی هستهای، حق مسلم ماست» شعاری مقدس است. اما برای من، همچنان «دوخوابه صد متری، حق مسلم ماست» مقدسترين شعار است و همين جا اعلام میکنم که اگر تا يک سال ديگر، صاحب خانه نشويم، اين شعار را بر تارک اين وبلاگ درج خواهم کرد. ديگر خود دانند.
۶- اما خبر يأسآميز و شگفتآور ديگری هم ديروز اعلام شد:
مهرداد بذرپاش، جوان ۲۸ سالهای که حتی تجربه مديريت يک کارگاه کوچک را هم ندارد، به رياست شرکت پارسخودرو، سومين شرکت بزرگ خودروسازی کشور رسيد. شرکتی با ۱۲۰ ميليارد تومان سرمايه، ۱۴ هزار سهامدار و گردش مالی سالانه چند صد ميليارد تومانی.
۷- جالب است بدانيد که پارس خودرو تا همين چند سال قبل، به شدت دچار بحران شده بود که سايپا، اين شرکت را خريد و خيلی زود فهميد که آبی از سپند، پیکی، ماکسيما و رونيز، برای اين شرکت گرم نمیشود و ورشکستگیاش نزديک است. در نتيجه بخشی از تيراژ توليد پرايد را به پارسخودرو سپرد و به اين ترتيب اين شرکت را سر پا نگه داشت. (جالب است که پرايد دارد همان نقشی را برای سايپا ايفا میکند که پيکان برای ايرانخودرو بازی کرد)
۸- حال، قرار است که سهم تيراژ شرکت سايپا از پروژه ال ۹۰ در پارسخودرو توليد شود. به اين ترتيب و با شروع قريبالوقوع توليد انبوه خودروی تندر (لوگان) گردش مالی پارسخودرو افزايش قابل توجهی پيدا خواهد کرد. (خودتان ۸ ميليون تومان را در ۱۲۰ هزار ضرب کنيد تا به حدود ۱۲ صفر برسيد)
آيا اين انتصاب، همان حکايت «نهادن مردمان کوچک بر کارهای بزرگ» نيست؟ (خواندن «اسامه در پارسخودرو» نوشته قابل تأمل آرش حسننيا نيز شديداً توصيه میشود)
یادداشتهای شما:
بهرنگ جان خواننده "سرزمین آریایی" فریدون بیگدلی بود نه امیر تاجیک.
[ فرزاد باقرزاده ] | [سه شنبه، ۲۱ فروردینماه ۱۳۸۶، ۹:۴۶ بعدازظهر ]درسته که با نظرت در باره خاتمی موافقم. اما همین حرفا را طرفدار احمدی نژاد درباره اون می تونه بزنه...
متاسفانه وقتی یک خصلت پاک انسانی بازیچه قرار می گیره این می شه که در ایام انتخابات ریاست جمهوری همه کاندیداها حداقل یک فیلم در حال گریه کردن داشتند.
هوم!هه! خنده داره...
خاتمی اگر گریه می کرد برای رای آوردن بود پسر خوب! کیو می خوای سیاه کنی؟
در ضمن من اگر اینقدر عرق ایرانی داشتم و با اسلام و مسلمین هم سر جنگ داشتم، امثال خاتمی را که آخوندن و با سواد صفر همه کاره مملکت می شن رو اصلا عارم می اومد که آدم حساب کنم
+ انتخاب بذرپاش و آزادی ملوانان فاجعه بوده اما نه به انداز ه فجایعی که مملکت ما از صدقه سر شما به جان خریده است آقای ایرانی!!!!!!!!
از شما که روشنفکر هستید بعیده به طرف مقابلتون الفاظ غیر معقولانه نسبت بدید. استاد تمساح!
یه روشنفکر همیشه در عین اینکه عقاید خودش رو داره به عقاید و شخصیت مخالفش هم احترام می ذاره
سلام
خاتمی یک متقلب بود و احمدی نژاد یک انسان درستکار.همین !!!!!
آقای خاتمی یک انسان .احمدی نژاد هم انسان اما آقای خاتمی با عقل کار می کند و با علم روز و مدرنیته .احمدی نژاد با احساس میخواد همه کارا رو انجام بده و این امکان پذیر نیست.پس ما در روایات داریم که هر کس بداند که در هر سمتی که هست بهتر و با کفایت تر از او هم هست و دیگری توانا تر از او هست هر ثانیه ای از موقعیت و سمت خود که باشد حرام است.بنابراین احمدی نژاد که مملکتو به گند کشونده باید خودش از هیمن الان بره و استعفا بده به سلامتی.
بهرنگ دیدم باسه بگیر بگیرای اخیر یه چیزی نوشته بودی، یه فیلم دیدم و دارم که راجه به گرفتنای اخیره، دختره جیغ میزد نامردا به زور می کردنش تو ماشین!
[ پویان ] | [یکشنبه، ۹ اردیبهشتماه ۱۳۸۶، ۰:۵۸ بعدازظهر ]فرق خاتمي با احدي نژاد از آسمان تا زير زمينه فقط همين!!!!
[ مهدي ] | [دوشنبه، ۳۱ تیرماه ۱۳۸۷، ۱۰:۴۷ صبح ]دانشطلب جان برو فرق اين دولت رو با دولت قبلي توي وضيت تورم ببين شايد دهنت بسته شه!!!...
[ ندا ] | [دوشنبه، ۳۱ تیرماه ۱۳۸۷، ۱۰:۵۱ صبح ]احمدی نژاد شجاع ترین هوشمند ترین و پاک ترین رئیس جمهور ایرانه..
تا کور شود هر آنکه نتواند دید