دیده‌بان گاه‌نگاری‌های بهرنگ تاج‌دین
خوراک وبلاگ
شنبه ۱۹ خرداد‌ماه ۱۳۸۶

هم‌ميهن و شرق: جنگ ستارگان

۱- شايد بعد از توقيف «فله‌ای» روزنامه‌ها در ارديبهشت‌ماه ۷۹ تا همين چند هفته پيش، خبری از رقابت بين روزنامه‌ها نبود. بعد از آن، اگر روزنامه «پرطرفداری» هم پيدا شده، يکی بيشتر نبوده است. منظورم محبوبيت نزد جماعت روزنامه‌خوان سياسی است و روزنامه‌هايی چون «بيان» و «بهار» و «نوروز» و دست آخر هم «شرق»
روزنامه‌های ديگری هم آمدند، ماندند يا که رفتند؛ اما هيچ کدام چندان پرطرفدار نشدند. روزنامه‌هايی مثل آفتاب يزد، حيات نو اقتصادی، همبستگی، اقبال، وقايع اتفاقيه، کارگزاران و ...
اما با انتشار مجدد «شرق» و کوچ بخشی از تيم سابق آن به «هم‌ميهن» بعد از مدت‌ها می‌توانيم يک رقابت واقعی را ببينيم. رقابتی که جز اين دو، اعتماد، اعتماد ملی و حتی کارگزاران هم خود را در آن سهيم می‌بينند.

۲- فکر می‌کنم در مصاحبه‌ای با غلامحسين صالحيار بود که از رقابت روزنامه‌های کيهان و اطلاعات، قبل از انقلاب می‌گفت. آن طوری که از آن مصاحبه فهميدم، آن زمان، رقابت اصلی بر سر «خبر زدن» و «خبر نخوردن» بوده است.
اما امروز، تقريباً همه روزنامه‌ها از منابعی مشترک (خبرگزاری‌ها) برای اخبار استفاده می‌کنند و چندان رقابتی بر سر «اخبار» وجود ندارد. چرا که با وجود اينترنت، شبکه‌های راديو و تلويزيونی و حتی SMS، کمتر کسی بی‌خبر می‌ماند.

۳- همين به حاشيه رفتن خبر و به مرکز آمدن تحليل، همان نکته‌ای بود که چهار سال قبل، محمد قوچانی، به زيرکی در «شرق» پياده کرد و جواب هم گرفت.
نکته اصلی همين جاست. من (نوعی) روزنامه را نه برای خبر و حتی گزارش‌های ساده، که برای تحليل، مصاحبه‌های خاص و گزارش‌های ويژه (In-Depth Review يا Special Report) می‌خوانم.
ناگفته پيداست که توليد چنين محتوايی، بيش از هر چيز، نياز به افرادی خاص دارد: ستارگان

۴- حالا برسيم به مقايسه شرق و هم‌ميهن
شرق نامی بزرگ و جا افتاده دارد. فرمت و طراحی صفحات آن هنوز زيبا و دل‌نشين است. همچنان بخش‌های اقتصادی و ورزشی روزنامه، سرمقاله‌های خودشان را دارند و از اين نظر، بسيار از هم‌ميهن جلوتر است.
«حاجی بخشی» مدير عاملی است که به خوبی گليم «شرق» را از نظر مالی، از آب بيرون خواهد کشيد.
به جای محمد قوچانی، حالا تيمی شامل احمد غلامی، عبدالرضا تاجیک، امیرحسین مهدوی، امیرحسین رسائل و حمیدرضا ابک، سردبيری شرق را به عهده دارند که هيچ يک، نام کوچک يا ناشناخته‌ای نيستند.
تيم اقتصادی «شرق» (که در دوره نخست انتشار، يکی از مهم‌ترين نقاط قوتش بود) دوباره دور هم جمع شده‌اند. هر چند که خواندن مطالبی چون اين و اين، کمی انسان را دل‌سرد می‌کند.
از تيم ورزشی هم به جز امير عربی و دلارام عظيمی، کسی جدا نشده است و ورزش شرق همچنان قوی و قابل تأمل است.

۵- اما هم‌ميهن چه دارد؟
کافی است نام‌ها را مرور کنيم:
مثلث غلامحسين کرباسچی، محمد عطريان‌فر و قاسم تقی‌زاده خامسی در رأس هرم مديريتی
محمد قوچانی در مقام سردبير با مشورت دکتر حسين دهشيار و احمد زيدآبادی در کنار نويسندگانی چون اکبر منتجبی، رضا خجسته رحيمی، محمدجواد روح و ... البته رضا معطريان هم برای هم‌ميهن عکس می‌گيرد و نام‌هايی مثل مهدی يزدانی خرم، امير قادری و فريد مدرسی هم در تيم آن به چشم می‌خورد.
به بيان بهتر، قوچانی و عطريان‌فر، بخش اعظم «گل» هندوانه شرق را گلچين کرده‌اند و به هم‌ميهن آورده‌اند

۶- با مقايسه شرق و هم‌ميهن در اين چند هفته، برنده هم‌ميهن است. برای درک تفاوت اين دو، کافی است که دوباره سرمقاله محمد قوچانی به مناسبت دوم خرداد را بخوانيد و آن را با سرمقاله پنجشنبه احمد غلامی در شرق مقايسه کنيد.
شرق، شير بی يال و دم و اشکم و پيلی شده است که از نظر سياسی، جلوی هم‌ميهن، بازنده‌ای بيش نيست.

۷- اما هم‌ميهن «چه» ندارد؟
بدون تعارف، هنوز نمی‌توان هم‌ميهن را، چون آخرين روزهای پيش از توقيف شرق، «خواندنی» ناميد. هم‌ميهن ۲، خيلی هم چيز جالبی از کار در نيامده است. طراحی صفحات داخلی روزنامه نيز (بر خلاف جلد آن) اصلاً زيبا و دل‌نشين نيست و به قول محمد، مثل روزنامه خراسان است.
اصولاً يکی از مهم‌ترين ويژگی‌های شرق، اين بود که هر سرويسی، روزنامه خودش را منتشر می‌کرد و سرمقاله خودش را می‌نوشت. به جز سياست، باقی بخش‌های هم‌ميهن چندان قوی نيست. حتی در سياست نيز، دلم برای گزارش‌های ايرج جمشيدی از مجلس، تنگ شده است.
بخش فناوری اطلاعات هم به سبک و سياق شرق، هم‌چنان بسيار ضعيف است و جای کسانی چون نيما رسول‌زاده يا نيما اکبرپور، در اين بخش خالی است. (قابل توجه نيما افشار نادری)

۸- بگذاريد از سايت دو روزنامه بگذريم که نه گامی به پيش، که چند گامی به عقب است. باز هم صد رحمت به همان سايت قديم شرق!

۹- نکته نه چندان مربوطی هم توجه جلب می‌کند.
از وقتی مسعود بهنود به خارج رفته، بيشتر نامش به چشم می‌خورد. چنان که شرق و هم‌ميهن و اعتماد ملی و کارگزاران، هر کدام را که باز کنی، نامش به چشم می‌خورد.

۱۰- من که با «هم‌ميهن، شرق بخوان» مخالفم و می‌گويم: «ای زاده شرق، هم‌ميهن بخوان»
به هر جای «شرق» که نگاه کنی، تيمی می‌بينی يک‌دست از ستارگان. اما «هم‌ميهن» چند فوق‌ستاره (سوپر استار) دارد که نورشان، می‌تواند همه ستارگان «شرق» را در سايه قرار دهد.
اما هنوز تا «شرق» شدن «هم‌ميهن» (يا رسيدن آن به جايگاه «شرق» در سومين سالگرد انتشارش) راهی طولانی باقی است. هر چند که چشم اميدمان به خلاقيت محمد قوچانی و تيمش است.

بالاترین  دلیشس  توییتر  فرندفید  فیس‌بوک


یادداشت‌های شما:

هم ميهن خيلي سياسي تر از شرقه ، هم ميهن 2 جالب نيست مثلا اگه هم مهين 2 پنجشنبه رو با كافه شرق مقايسه كني خيلي كم مياره ،تو زمينه عكس هم هنوز از شرق ضعيف تره.
كلا نظرتو قبول دارم كه با روزهاي آخر شرق فاصله زيادي داره!

[ آريابد ] | [شنبه، ۱۹ خرداد‌ماه ۱۳۸۶، ۱۱:۲۱ صبح ]


ممنون از نظری که دادی و لطفی که به روزنامه داری. لینک دادم.

[ محمد جواد روح ] | [شنبه، ۱۹ خرداد‌ماه ۱۳۸۶، ۰:۲۵ بعدازظهر ]


بهرنگ عزيز،

ديد حرفه ای ات را در مقايسه اين دو روزنامه که بنا است نماد روزنامه نگاری حرفه ای کشور باشند تحسين می کنم و با بخش اعظمی از حرفهايت موافقم.
در مورد جای خالی من هم در هم ميهن، لطف داشتی و اين نوشته تنها قدردانی از اظهار لطف ات است، راستش را بخواهی برای من شرق نماد "سيستم" است و هم ميهن نماد "نبوع"، برای قوچانی هم نوشتم که "در انتظار نشسته ام تا نبوغ نبرد با سيستم را ببرد"
اين جای خالی که تو افتخارش را به من دادی آنقدر بزرگ نمی بينم، اما اگر دوستانم در هم میهن کمکی بخواهند با تمام توان در خدمت شان خواهم بود.
برای تو و تمام دوستان روزنامه نگارم، در شرق و هم ميهن و ديگران...آرزوی موفقيت می کنم.


با مهر و احترام
نيما

[ نیما رسول زاده ] | [شنبه، ۱۹ خرداد‌ماه ۱۳۸۶، ۲:۱۲ بعدازظهر ]


شايد از نظر سياسي هم ميهن قوي تر باشد(كه هست)ولي من كماكان شرق را مي پسندم.ان هم نه براي صفحه بندي حرفه اي ترش و حجم انبوهترش.اتفاقا براي بحثها و مقاله هاي بلندش كه كسي حوصله خواندنش را ندارد.روزنامه هايي مثل شرق فاصله بين كتاب خواندن و اينترنت را پر مي كنند.

[ khamol ] | [یکشنبه، ۲۰ خرداد‌ماه ۱۳۸۶، ۰:۵۴ صبح ]


به زودي پاسختان را در وبلاگم مي دهم.

[ فريد ذاكري ] | [دوشنبه، ۲۱ خرداد‌ماه ۱۳۸۶، ۵:۳۵ بعدازظهر ]


لطفاً تحلیل علمی تخیلی نده
هر کسی کار خودشو بکنه بهتره
برو پستاتو بنویس تحلیل کار یکی دیگس کار تو نیست

[ m ] | [سه شنبه، ۲۴ اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۷، ۵:۵۵ بعدازظهر ]