یکشنبه ۲۰ خردادماه ۱۳۸۶
تراژدی مهندس عمرانی که فيلسوف شد
۱- «شگفتی» رکن جدايیناپذير زندگی در ايران است. به ويژه اگر علاقمند و پيگير اخبار دنيای سياست باشی، در اندک زمانی میفهمی که در اين کشور، قاعده، استثنا شده و استثنا، قاعده
در نتيجه، ما هر روز صبح که از خواب بيدار میشويم، منتظر يک «پديده جديد» خواهيم بود و تا شب که به خواب میرويم، دائماً «غافلگير» میشويم
شايد همين طنز جاری در حوادث جدی کشور است که طنزنويسی را مشکل میکند. چه بگويی و بنويسی که از همين اخبار هر روزه خندهدارتر باشد؟
۲- من مخالفم!
مهمترين نکته اين خبر، نه انتصاب اعضا، که نفس تشکيل «شورای سياستگذاری و نظارت بر انتشار آثار و انديشههای رييسجمهور» است.
بار اول، سه بار خبر و عنوان را خواندم تا باورم شد: «شورای سياستگذاری و نظارت بر انتشار آثار و انديشههای رييسجمهور»
۳- سيدمحمد خاتمی، به ويژه در سالهای پايانی دوره رياست جمهوریاش، معمولاً هفتهای يک بار، در پايان جلسه هيأت دولت، به پايين پلههای کاخ سعدآباد میآمد و به پرسشهای نمايندگان رسانههای گروهی پاسخ میداد.
اما محمود احمدینژاد، عاشق سخنرانی کردن است و سخنرانی در هر جمعی، به ويژه در ميان مردم شهرهای بزرگ و کوچک را به پاسخگويی به نمايندگان افکار عمومی ترجيح میدهد. او راضی به از دست دادن هيچ فرصتی نيست. حتی در ميانه سخنرانیهای سفر استانیاش، برای چند ساعت به تهران باز میگردد؛ مبادا که فرصت سخنرانی روز ارتش را از دست بدهد.
۴- تا حالا کتاب، رساله يا مقالهای از آقای احمدینژاد ديدهايد؟
هر چه فکر میکنم، مصداقی برای «آثار، آرا و انديشههای» ايشان نمیيابم (البته به جز طرح نبوغآميز و باور نکردنی «منوريل»)
تا جايی که من میِدانم «آثار، آرا و انديشهها» معمولاً برای وصف نوشتهها، گفتهها و نظريات فيلسوفان، انديشمندان و نظريهپردازان علوم انسانی به کار میرود. اما مگر آقای رييسجمهور، جز دکترای مهندسی عمران-گرايش ترافيک، تحصيلات و تخصص ديگری هم دارند؟
البته شايد منظور از «آثار و انديشهها» همين سخنرانیهای پرشور، پرشعار و پرشمار آقای رييسجمهور است که نظريات و تئوریهای سياسی، اجتماعی و دينی بسيار عمقی را در آنها مطرح میکنند. علاوه بر اين، اين سخنرانیها واجد ارزشهای ادبی فراوانی نيز هستند و از نمونههای عالی ادب فارسی به شمار میروند.
۵- نمیدانم چرا بايد به اين خبر بخنديم؟
اين خندهدار نيست. اين تراژدی است.
رييسجمهور پيشين، فلسفه خوانده بود و دکترين «گفتگوی تمدنها» ارائه داده بود. کتاب نوشته بود و مقاله منتشر کرده بود. حال برای يک مهندس ترافيک که از قضا به مقام رياست جمهوری رسيده، شورای «سياستگذاری و نظارت بر انتشار آثار و انديشهها» تشکيل میدهند. شورايی که جز برای امام خمينی و شهيد مطهری، برای هيچ انديشمند، متفکر يا فيلسوف ديگری در اين کشور تشکيل نشده است. تازه برای آن دو هم چنين نام پرطمطراقی ندارد و دو وزير و چند معاون و مشاور رييسجمهور، عضوشان نيستند.
۶- واقعاً نيازی به چنين شورايی هست؟
غير از اين است که تکتک سخنرانیها و صحبتهای آقای رييسجمهور را تمامی رسانههای داخلی و اکثر رسانههای معتبر بينالمللی پوشش میدهند؟ آيا کسی در صدد بر آمده تا سخنان آقای احمدینژاد را «تحريف» کند يا خدای نکرده آنها را پوشش ندهد؟
فکر میکنم رسانههای داخلی، حتی بيش از خطبههای امام جمعه اروميه (حجتالاسلام حسنی) برای پوشش سخنرانیهای آقای رييسجمهور اشتياق داشته باشند
۷- آقای احمدینژاد
همان گونه که عضويت در تيم ملی واليبال، قد کسی را بلند نمیکند، تکيه زدن بر جايگاه رياست جمهوری هم شما را بدل به نظريهپرداز و فيلسوف نمیکند.
شما مهندس هستيد و آرا و مقالات مهندسان، معمولاً در مجلات ISI منتشر میشود و کتابهايشان را هم انتشارات دانشگاهها چاپ میکنند.
هيچ کس شما را مجبور نکرده که فيلسوف شويد و نظريهپردازی کنيد. چرا که هر رييسجمهوری، قرار نيست متفکر و تئوريسين باشد. چنان که آقای هاشمی و حتی الگويتان شهيد رجايی نيز نبودند.
لطفاً بيش از اين با ما شوخی نکنيد. چون کمکم داريم احساس میکنيم که دارند به شعورمان توهين میکنند
یادداشتهای شما:
سلام دوست عزيز شما اشتباه متوجه شديد!
معمولا شوراهاي نظارت بر نشر آثار وقتي تشكيل مي شود كه نظرات و انديشه هاي كسي بدليل فاسد بودن روي افكار عمومي تاثيرات بدي داشته باشد و براي سلامتي مردم و انقلاب مضر باشد. (ديدگاه سانسوري) و با توجه به اين مطلب هيچكس به اندازه رئيس جم.... (همون احمدي نژاد) نيازمند به چنين شورايي نيست.
از همكنون براي شوراي فوق آرزوي موفقيت دارم و براي ايشان طلب صبر مي كنم . (آخه معمولا همانطور كه مطلب آمده آقاي فيلسو... (همون احمدي نژاد) روزي 2-3 بار سخنراني رسمي دارند.
اميد وارم با ساده سازي سانسور اقلا يك جمله قابل چاپ كه سياست، اقتصاد، انسانيت، فيزيك،شيمي،مكانيك، ترافيك و... را زير سوال نبرد وبا قانون معروف انيشتين در تضاد نباشد به صورت ماهيانه از ايشان در مطبوعات ببينيم.
مهندس بودنش هم محل تردید است چه رسد به فیلسوف بودن.
یک مهندس در مورد تولید انرژی هسته ای در منزل توسط یک دخترک مدرسه ای این طور حرف نمیزند.
مهندس که سهل است کافی است فیزیک یک دبیرستان پاس کرده باشید.
سلام
تو alt-f9 خوندم که مجوز نشریه واحه از بیخ باطل شد
یک مطلب در باره همین موضوع تو وبلاگم نوشتم می خوام
نظر شما رو هم بدونم (دومین مطلب از بالا)