شنبه ۱۷ آذرماه ۱۳۸۶
عجیبترین وقایع در مجمعالفجايع
۱- شش ماهی میشود که درست و حسابی ننوشتهام؛ شاید هم بیشتر. حالا قلمم خشک شده، دستم خشک شده یا این صفحه کلید خشک شده، دقیقاً مشخص نیست. اما به هر حال میزان نوشتههایم به معنای واقعی کلمه «فاجعه» است. البته زیاد پیش آمده که این صفحه NotePad را باز کردهام و یکی دو جمله هم نوشتهام؛ اما به پیش نرفته است.
۲- وقتی شب است، باران آمده، هوای پاییز، بهاری است و قلندر بیدار، قلندر مربوطه باید خیلی بیذوق باشد که لباس نپوشد و از قدم زدن در کوچه و خیابانهای خالی شهر لذت نبرد. صدای برخورد کفش با آسفالت خشک و آسفالت خیس با هم فرق دارد و این دومی، عجیب دوستداشتنی است.
۳- امروز (دیروز) «روز دانشجو» بود. چه جایی میماند برای گفتن از دانشجو؛ وقتی که دیگر همه دانشجو شدهاند؟ دیگر این روزها، کنکور مسابقهای برای ورود به دانشگاه نیست. بلکه هر کسی که بخواهد، میتواند جایی در دانشگاه پیدا کند. اگر در روزانه و شبانه دانشگاههای سراسری و دانشگاه آزاد و پیام نور و انواع و اقسام غیرانتفاعیها نشد، دانشگاههای اوکراین و بلاروس و ارمنستان و هند و مالزی، با آغوش باز پذیرای مشتریان ایرانی «مدرک دانشگاهی» هستند. به دیگر کلام، دیگر نمیتوان از دانشجویان به عنوان قشر یا طبقهای خاص نام برد. بلکه دانشجو، نام دیگر جوانان ۱۸ تا ۲۶-۲۵ ساله ایرانی است و پیدا کردن جوان ایرانی شهری در این سن و سال که دانشجو یا فارغالتحصیل نباشد، کاری است بس دشوار.
۴- «استعفا شدن» محمود فرشیدی یکی از عجیبترین و غیرمنتظرهترین وقایع در مجمعالفجایع (کابینه احمدینژاد) بود. چرا که فرشیدی (البته در کنار زاهدی) از ضعیفترین و «گوش به فرمان»ترین اعضای این مجمع به شمار میرفت و بهترین سمبل برای این کابینه به شمار میرفت. چرا که کل سابقه کاریاش مدیریت یک مدرسه غیرانتفاعی بود و البته مقالهنویسی برای رسالت.
مهمترین کاری که فرشیدی در آموزش و پرورش مرتکب شد، احیای معاونت پرورشی بود. البته همین روزها خبر رسید که «وزارت آموزش و پرورش 150 حوزه علمیه خواهران در سراسر کشور میسازد.»
۵- استعفا\برکناری چنین وزیر ضعیف، ناشناخته، گوش به فرمان و اصولگرایی، یکی از بهترین اتفاقات در مجمعالفجایع بود؛ به شرطی که خرق عادت شود و بر خلاف روال این دو سال، جانشینش کسی نباشد که بگوییم: «صد حیف که آن رفت»
البته مجلس اصولگرای هفتم، نشان داده است که (بهویژه در این ایام نزدیک به انتخابات) به هر خواسته احمدینژاد، تن میدهد و «نه» نمیگوید. از استیضاح ناکام چند ماه قبل محمود فرشیدی که بگذریم، رأی تأسفبرانگیز اعتماد به «علیاکبر محرابیان» برای تصدی وزارت صنایع و نیز تصویب بودجه پیشنهادی 87 در چند ماه آینده است که نه در ۵۰ صفحه، که در پنج کلمه خلاصهاش میتوان کرد: «خزانه کشور، مال رییسجمهور است.»
۶- فکر کنم بهتر است به همین قدر بسنده کنم. وگرنه اگر بخواهم تا فردا صبح هم موضوع برای نوشتن پیدا میشود.
یادداشتهای شما:
به نام خدا
جای گرم و نرمی داری!
در مورد استفای فرشیدی با توضیحاتی که دادید فکر نکنم خیلی هم عجیب و غریب باشه اگر کار خود احمدی نژاد باشه
اینم برای حفظ آبرو
بهر حال تو این دولت باید کار بشه و کار کن می خوان
اگر فرشیدی تونست بسم الله و گرنه یکی دیگه
یاحق
[ حاج آقا ] | [سه شنبه، ۲۰ آذرماه ۱۳۸۶، ۸:۲۱ بعدازظهر ]جالب بود
[ حسین شیرالی ] | [یکشنبه، ۲۵ آذرماه ۱۳۸۶، ۱:۵۶ صبح ]