سه شنبه ۱۰ دیماه ۱۳۸۷
فشنگهای عمو سام برای پاپتیهای ویتنام
۱- شهر قصه، بیژن مفید، پرده دوم:
[خاله سوسکه دارد برای دیگران، از خواستگارانش میگوید که یکیاش «هم الان حاکم شهر فرنگه»]
میمون: همون حاکم که دارای تفنگه؟ تفنگهاش پرفشنگه؟ فشنگهای دویست تن، فشنگهای دویست میلیون مگاتن
خر: فشنگهای عمو سام، برای پاپتیهای ویتنام
خرس: همون حاکم که اخلاقش سلیمه؟
سگ: همون حاکم که حالاتش حلیمه؟
روباه: که از اقوام شیطان رجیمه؟
۲- دوره و زمانهی سختی است. دفاع کردن از خیلی چیزها در محیط غیررسمی، مخصوصاً در فضای مجازی بسیار دشوار شده است. سخت است که بخواهی هم از اسلام و مسلمانی دفاع کنی و هم از حقوق انسانها حرف بزنی. سخت است که بگویی این همه شعار، دفاع، هزینه کردن و سینه چاک دادن حکومت کشورت برای لبنان و فلسطین را نمیپسندی؛ و در کنار آن، از نسلکشی و جنایت ضد انسانی اسراییل در سرزمینهای فلسطینی بنویسی.
۳- اما سکوت اینجا مجاز نیست. برایم مهم نیست که صدا و سیما و دولت و نهادهای تبلیغاتی رسمی چه میگویند. مهم نیست که کشورم چه قدر خرج فلسطین و لبنان کرده است. مهم نیست که حماس، آتشبس را شکسته است و شروع به راکتپرانی کرده است. مهم نیست که حماس از این کار هدف انتخاباتی داشته است.
حتی این هم مهم نیست که مقامات اسراییلی نیز مانند همتایان فلسطینیشان به دنبال بهرهبرداری سیاسی از این جریانات هستند. مسأله اصلی حتی نامتناسب بودن موشکپرانی حماس با بمباران هوایی اسراییل هم نیست (که اگر بخواهیم مقایسهشان کنیم، راکتهای حماس، نارنجکهای دستساز خطرناک چهارشنبهسوری هستند و بمبهای اسراییل، گلوله تانک واقعی.)
۴- آری؛ مسأله اصلی، هیچ یک از اینها نیست. مسأله این است که با هیچ دلیلی نمیشود قتل عام، نسلکشی و کشتار غیرنظامیان را توجیه کرد؛ با هیچ دلیلی. حالا این انسانها از هر قوم و نژاد و مذهب و منطقهای از دنیا که میخواهند، باشند و هر ارتباطی که میخواهند با کشور ما داشته باشند. این توجیهات به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. حال دولت اسراییل، حامیان آمریکایی و اروپایی و آسیایی و آفریقایی و عرب و عجمش هر چه دلشان میخواهد، بگویند؛ ناظران و تحلیلگران سیاسی این طرفی و آن طرفی و بین طرفی هم.
۵- باور دارم که قتل عام، قتل عام است.
اگر رسانهای - به هر دلیل - به خود این اجازه را بدهد که نفس بمباران هوایی مناطق مسکونی را مجاز بداند و بخواهد آن را توجیه کند و دلیل برایش بتراشد، باید گفت شرم بر آن رسانه.
بالاتر از آن، اگر کسی این اقدام را توجیه کرد، به او میگویم آهای فلانی! یک عده انسان را دارند میکشند. وجدانت رفت بالای درخت؟
پینوشت اول: رادیو زمانه امروز عکسی از فاجعه انسانی غزه گذاشته است که هولناک است. اما شرح عکس از خود عکس هولناکتر:
«اجساد پنج خواهر، جواهر چهار ساله، دینا هشت ساله، ثمر دوازده ساله، اکرام چهارده ساله و تحریر هفده ساله در سردخانه بیمارستان کنار هم گذاشته شدهاند. به گفته امدادگران، این پنج خواهر، در حمله نیروی هوایی اسراییل به یک مسجد نزدیک خانهشان در اردوگاه آوارگان «جبلیه» در شمال نوار غزه کشته شدهاند.»
پینوشت دوم: برای اینکه متهم به «رفتار هيجانزده و تبعيضآميز» نشوم، باید بگویم که به جز فجایع غزه، در همین مملکت هم یک گروه تروریست به اسم جندالله دارند دست به کشت و کشتار میزنند و نباید از جنایات این تروریستها، آسان گذشت. جنایتپیشگان بیشرمی که دست به عملیات انتحاری میزنند و با افتخار، از کشتن ۱۵۰ انسان سخن میگویند. (هر چند که انگار دو نفر را بیشتر نتوانستهاند قربانی کنند.)
شرم بر تروریست، شرم بر جندالله، شرم بر مجاهدین خلق، شرم بر القاعده ایرانی و شرم بر رسانههایی که تریبون به دست تروریستها میدادند، دادهاند و میدهند.
لینک در بالاترین
یادداشتهای شما:
زیبا بود و از دل بر آمده (و طبیعتا بر دل نشیننده!)
لینک مطلب در بالاترین:
http://balatarin.com/permlink/2008/12/30/1487319
دروود دوست عزيز،خيلي زيبا بود،اما بهتر بود حق رو نمايان تر نشان مي داديد..از حسن انسان دوستي شما هم سپاسگزارم
[ s.alireza ] | [سه شنبه، ۱۰ دیماه ۱۳۸۷، ۲:۲۳ بعدازظهر ]قشنگه 0 خیلی اندیشمندانست . و من میدونم و تو میدونی که بهتر از اینم میشه . چون تو میتونی . منکه مطمئنم . خودت چی ؟ اما یکمی عجولانست . یکمی احساسیه . به اندیشت احترام میذارم اما بهتره هدفت ابراز نظر باشه نه تحمیل اون. ازمن دلخور نشو.
[ وحید کیا ] | [جمعه، ۴ بهمنماه ۱۳۸۷، ۱:۰۲ صبح ]