پنجشنبه ۲۲ اسفندماه ۱۳۸۷
حاکمیت یکدست، حاکمیت دوگانه و کارآمدی
این یک حقیقت مسلم است که کارآیی نهادهای انتخابی کشور (دولت، مجلس و شوراهای شهر) برای پیشبرد اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، سقفی مشخص و محدود دارد و به دلایل قانونی و فراقانونی، نمیشود فراتر از این حد، انتظاری از آنها داشت.
اما همین واقعیت ساده (و شاید تلخ) در پی رخ دادن سلسلهای از وقایع کوچک و بزرگ در سالهای زمامداری دولت اصلاحات بر همگان ثابت شده است؛ رخدادهایی چون فاجعه ۱۸ تیر ۷۸، توقیف فلهای مطبوعات در اردیبهشت ۷۹، مسکوت ماندن طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس ششم، احکام دادگاههای عاملان قتلهای زنجیرهای، ترور حجاریان و مهاجمان کوی، گرفتاری مصوبات مجلس ششم در سد شورای نگهبان، به بنبست رسیدن لوایح دوگانه، رد صلاحیت گسترده نمایندگان مجلس ششم و علیالخصوص داستان افتتاح فرودگاه امام.
با روشن شدن میزان قدرت نهادهای انتخابی در مواجهه با ایستادگی بخشهای دیگر حاکمیت، برخی این تز را مطرح کردند که با خروج اصلاحطلبان از دایره قدرت و یکدست شدن حاکمیت، بسیاری از مسائل کشور حل خواهند شد؛ از مسأله خصوصیسازی و سرمایهگذاری خارجی گرفته تا رابطه با آمریکا.
شش سال از زمامداری آبادگران در شوراهای شهر، پنج سال از دست یافتن اصولگرایان به اکثریت مطلق در مجلس و سه سال و نیم از آغاز به کار محمود احمدینژاد در دولت میگذرد. بعید میدانم که بشود در برهه فعلی، حاکمیتی یکدستتر از اینچه را که هست، تصور کرد. حال وقت آن رسیده است که درستی یا نادرستی تز «حل مشکلات با حاکمیت یکدست» را محک بزنیم و بپرسیم آیا در غیاب حاکمیت دوگانه، کشور بهتر اداره میشود؟
به گمان من پاسخ این سؤال، منفی است. حتی در حاکمیت یکدست هم رییسجمهور نمیتواند به زنان اجازه ورود به ورزشگاهها را بدهد. با وجود یکدست بودن و اعتماد کامل مراکز اصلی قدرت به نهادهای انتخابی، هنوز هم رابطه با آمریکا یک مسأله است و اوضاع سیاست خارجی از بد هم بدتر شده است. از وضع اقتصاد کشور هم بهتر است حرفی نزنیم.
نتیجهای که میخواهم بگیرم، این نیست که هر حاکمیت دوگانهای بهتر و کارآمدتر از حاکمیت یکدست است. اما اولاً کارآیی حاکمیت دوگانه ممکن است از حاکمیت یکدست هم بیشتر باشد و در ثانی، بهتر است نظریه «یکسره شدن قضیه با حاکمیت یکدست» را کنار بگذاریم. چه مراد از «قضیه» رابطه با آمریکا باشد و چه موجودیت کل نظام. بعید است با رأی دادن به اصولگرایان، این آرزوها محقق شوند.
یادداشتهای شما:
سلام با چاشنی آه و آتش دل. به تمامی اعضای نسل سوخته و خاکستر شده
اتحاد و همبستگی دختران و پسرانیکه دیگه هیچ امیدی به ازدواج ندارند.
ghoddeyesaratani.blogfa.com/
منتظر قلوب و دلهای شکسته شما هستیم.
[ نسل خاکسترشده ] | [شنبه، ۲۴ اسفندماه ۱۳۸۷، ۱:۴۵ بعدازظهر ]