شنبه ۳۱ مردادماه ۱۳۸۸
تخصصی برای همه سمتها
در دوران دانشگاه، یک زمان همه اعضای هیأت رییسه دانشکده، اساتید گروه عمران بودند. یعنی قضیه به این شکل بود که رییس دانشکده از بین اساتید گروه عمران انتخاب شده بود و به تدریج، همه معاونانش را هم از همان گروه گذاشته بود.
اگر میپرسیدی چرا اینگونه است، میگفتند معاون عمرانی کل دانشگاه را هم از گروه عمران انتخاب میکنند؛ چه برسد به معاون عمرانی دانشکده مهندسی. در بین همه گروههای دانشکده هم هیچ کس به اندازه عمرانیها با پول و شهرداری و مسائل مالی سر و کار ندارد. پس معاون اداری - مالی هم بهتر است از عمران باشد. حالا این معاون آموزشی و معاون پژوهشی را هم از همکاران خودمان گذاشتهایم که کار بهتر پیش برود. اشکالی دارد؟
الان با گذشت چند سال، به این نتیجه رسیدهام که استدلال کاملاً صحیحی است و با کمی بسط آن، باید عرض کنم که لااقل ۲۰ وزارت از ۲۱ وزارتخانه کشور را باید به مهندسان عمران سپرد. باور ندارید!؟
وزارت آموزش و پرورش:
مهمترین مشکل آموزش و پرورش کشور، مشکل فرسودگی ساختمان مدارس و نیاز آنها به نوسازی است. چه کسی بهتر از یک مهندس عمران میتواند بر این مشکل غلبه کند؟
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات:
در راستای ادغام قریبالوقوع این وزارتخانه با وزارت راه و ترابری، بهتر است که فردی با تخصص وزارت راه بر این مسند تکیه بزند.
وزارت اطلاعات:
مشکل وجود بازداشتگاههای غیر استاندارد در کشور، نیاز به حضور یک مهندس عمران جهت استانداردسازی بازداشتگاهها را به وجود میآورد.
وزارت امور اقتصادی و دارایی:
یکی از بهترین مدیران اقتصادی کشور که هم با احمدینژاد دعوا کرد و هم با خاتمی حرفش شد، کسی نبود جز مهندس طهماسب مظاهری.
وزارت امور خارجه:
با توجه به روابط استراتژیک کشور با منطقه آمریکای لاتین و ساخت مسکن برای فقرای آن منطقه، هیچکس به اندازه یک مهندس عمران نمیتواند به چم و خم امور دیپلماتیک وارد باشد.
وزارت بازرگانی:
با توجه به گرانی و ارزانی و نایابی پیاپی میلگرد و سیمان و آجر و گچ، به نظرم هیچکس به اندازه مهندسان عمران با مقوله بازار و بازرگانی آشنا نیست. بهتر است کار را به کاردان بسپاریم.
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی:
مشکل بهداشت کشور، همان مشکل آموزش و پرورش است. چون ما بهترین پزشکان و پرستاران دنیا را داریم؛ فقط بیمارستان کافی نداریم.
وزارت تعاون:
بیشترین تعاونیهای کشور، تعاونی مسکن هستند. پس بهتر است وزیر تعاون هم نسخه دوم وزیر مسکن باشد.
وزارت جهاد کشاورزی:
شخصاً تضمین میکنم که از مهندسان کشاورزی، بخاری بلند نمیشود. لااقل یک مهندس عمران میتواند طرح تبدیل شالیزارهای شمال به ویلا را به بهترین شکل ممکن به پیش ببرد.
وزارت دادگستری:
فوت مرحوم کریمیراد، وزیر پیشین این وزارتخانه در حادثه رانندگی، به خوبی نشان میدهد که مشکل دادگستری در راههای کشور است و وزیر دادگستری باید به این مقوله توجه و تخصص ویژهای داشته باشد. بهتر است وزیر دادگستری که فقط نامهرسان قوه قضاییه به دولت و مجلس است، تخصص راه و ساختمان داشته باشد که لااقل منشأ اثری در کشور باشد.
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح:
باید کلاً دکترین دفاعی کشور را تغییر بدهیم و با گماردن یک مهندس عمران در رأس این وزارتخانه، با حفر خندقی به دور تا دور کشور، سد محکمی در برابر حملات دشمن ایجاد کنیم.
وزارت راه و ترابری:
بر سردر این وزارتخانه نوشتهاند: «هر کس عمران نخوانده است، وارد نشود.» البته اخیراً اضافه کردهاند: «میهمانان مراسم ختم قربانیان حادثه سقوط هواپیما، لطفاً از در پشتی مراجعه فرمایند.»
وزارت رفاه و تأمین اجتماعی:
اصلاً اسم رفاه که میآید، من یاد صاحبخانه و اجاره و سرپناه میافتم. برای ایجاد رفاه در کشور نیاز شدیدی به عمران داریم.
وزارت صنایع و معادن:
چه کسی گفته که صنایع را باید به مهندسان مکانیک و صنایع و معدن و غیره سپرد؟ مگر همین مخترع اتاق امن وزیر صنایع نبود؟ صنایع با سوله و ساختمان شروع میشود و کار را باید به کاردان عمران سپرد.
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری:
اگر فقط مهم است که وزیر مربوطه، فردی دانشگاهی باشد، چه اصراری دارید که از رشتهای جز عمران انتخاب شود؟ مگر اساتید عمران، دانشگاهی نیستند؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
وضع سینماها و سالنهای تئاتر کشور را دیدهاید؟ من واقعاً اعتقاد دارم که با تزریق نگاه عمرانی، باید فرهنگ کشور را از این وضع خفتبار رقتانگیز نجات داد.
وزارت کار و امور اجتماعی:
شما اگر سری به یک ساختمان در دست احداث بزنید، میبینید که بهترین روابط کار در این بخش دیده میشود؛ بیشترین سود و گردش اقتصادی و اشتغال کشور هم سر ساختمان است. وامهای زودبازده هم که به درستی همه به همین بخش دلالی (ببخشید صنعت) زمین و مسکن هدایت شدند. به نظرم باید با انتخاب یک وزیر کار عمرانی، این تجربیات را به همه عرصهها تعمیم داد.
وزارت کشور:
یکی از مشغولیتهای اصلی وزارت کشور، علاوه بر عمران روستایی، در زیرزمین و طبقههای منهای چهار به پایین قرار دارد. اصلاً شما خبر داشتید که وزارت کشور چهار طبقه هم زیر زمین دارد؟ فکر کردهاید همین جور الکی است؟ جهت گسترش این طبقات زیرزمینی، ما نیاز به وزیر کشوری داریم که عمران خوانده باشد.
وزارت مسکن و شهرسازی:
وزیر مسکنی را تصور کنید که «متره و برآورد» نخوانده باشد و از «تحلیل سازهها» بیاطلاع باشد. تصور کنید کسی وزیر مسکن شده باشد که به عمرش یک پنجطبقه بالا نبرده باشد .... تصورش هم مرا میترساند.
وزارت نفت:
وزیر نفت باید با رییسجمهور شدیداً هماهنگ باشد. نتیجتاً در مورد تخصص وزیر نفت هم باید به تخصص شخص رییس کابینه مراجعه کرد.
وزارت نیرو:
دقت کنید؛ مهمترین وظیفه وزارت نیرو ساخت سد است. مقولات نامربوطی مثل نیروگاه و صنعت برق و اینها در درجات بعدی اهمیت هستند. سدسازی و کلاً مهندسی آب هم که از زیرمجموعههای مهندسی عمران است.
با این اوصاف، میشود دید که برای تشکیل کابینه به یک رییس، ۲۰ نفر مهندس عمران و یک نفر همرشته با رییس نیاز است.
یادداشتهای شما:
نکتهی جالبی بود. البته یک تخصص دیگر هم هست که ظاهرا کیفیت بسیار خوبی به شخص برای ادارهی پستهای کلیدی میدهد. تخصص نظامی بودن!
[ بامداد ] | [یکشنبه، ۱ شهریورماه ۱۳۸۸، ۰:۲۵ بعدازظهر ]مطلب شما در سایت پارسینه منتشر شد
[ پارسینه ] | [یکشنبه، ۱ شهریورماه ۱۳۸۸، ۷:۵۴ بعدازظهر ]با سلام!
از اتفاقات جالب وبلاگستان اين است كه دو نفر همزمان به يك موضوع بپردازند بي آنكه در فضاي فكري همديگر باشند!!
http://yasnababa.blogspot.com/2009/08/blog-post_22.html
قشنگ بود بهرنگ جان
[ رزمي ] | [دوشنبه، ۲ شهریورماه ۱۳۸۸، ۶:۱۱ بعدازظهر ]سلام بهرنگ جان، امسال هم افطاری شب قدر مدرسه میبینمت؟
دلم باز برای همه بچه ها تنگ شده.
میخوام ازتون خبر بگیرم. راستی آرش صادقی یادته؟ بعد انتخابات اصلا ازش خبری نیست، اگر تونستی پیگیری کن ببین گرفتنش یا نه؟
خوش بگذره، در پناه حق
[ حسام ] | [سه شنبه، ۳ شهریورماه ۱۳۸۸، ۱۱:۳۱ بعدازظهر ]فکر نمیکنید با این وزرا بودجه عمرانی کشور افزایش پیدا میکنه
و باعث افزایش تورم میشه؟
[ اصلاحات ] | [سه شنبه، ۲۴ شهریورماه ۱۳۸۸، ۱۰:۱۸ صبح ]