دوشنبه ۲۹ اسفندماه ۱۳۸۴
يك سال شِكست
۱- خيلي از ما، هنگامي كه روزهاي آخر سال كه فرا ميرسد، به نوعي احساس شادي ميكنيم و اندكي هم اضطراب توأم با اشتياق داريم. يكي خستگي يك سال كار را ميخواهد در اين دو هفته تعطيلي، از تن بِزُدايد و ديگري دو هفته نرفتن به كلاس را بيش از هر چيز ميپرستد. هر كدام به يك چيز دلخوشي: تلويزيون، مسافرت، عيدي، توپ، كاغذ رنگي ...
شايد در اين ساليان سپري شده زندگيام، همه اين شاديها و دلخوشيها را به نوعي تجربه كردهام. اما اين بار، دليلي متفاوت براي خوشحالي دارم. نه، خوشحالي واژه مناسبي نيست. احساسي از جنس انتظار براي تمام شدن امتحانها، آن هم وقتي كه ميداني چه گندي به بار آوردهاي.
۲- وقتي اين ۳۶۵ روز اخير را مرور ميكنم، تماماً خاطرات تلخ شكست در ذهنم نقش ميبندد. انتخاب، تجربه، شكست؛ انتخاب، تجربه، شكست؛ انتخاب، تجربه، شكست ... سيري كه تمام اميدم اين است كه با عوض شدن رقم آخر سالشمار، پايان پذيرد. از هر سو كه نگاه ميكنم، ميبينم كه هر دري را كه باز كردم، به ديوار برخوردم و هر چه بالقوه بود، به فعل منفي در آوردم. تجربه، تجربه، تجربه، لعنت بر اين تجربه، لعنت به همه اين تجربيات كه ديگران كه هيچ، پرونده من را پيش خودم هم سياه و پر از سوءسابقه كرد. ديگر خودم هم حاضر نيستم به خودم امتحان كنم و شانس ديگري براي خودم قائل شوم. اگر دست خودم بود، همين فردا خودم را به زندان ميانداختم و ميگذاشتم كه اين نفس لوامه، اين وجدان، عذاب دهد، اما راه جرم، گناه و اشتباه بسته شود؛ كه اين بار، ديگر از اين سنگينتر نشود. از شانس، از امتحان، از مسابقه، از همه اينها فراريام. ميداني؟ باور كردهام كه حتي اگر با خودم هم رقابت كنم، شكست ميخورم و دوم ميشوم.
۳- ميدانم. خواندن اينها زهرمار است. آن هم در طليعه سال نو. ولي نميداني كه اين كام چقدر تلخ است. نميداني كه چقدر فرياد ناكشيده بر سر خودم دارم. نميداني كه چه دردي دارم تحمل ميكنم و چقدر دردناكتر ميشود، وقتي كه بايد لبخند بزني و پنهانش كني. نه از روي بد بودن ديگران، كه اگر ديگرياي بخواهد كمك كند و اين درد را تسكين ببخشد، شديدتر خواهد شد. ميفهمي!؟ اين همه تجربهاي بود كه امسال كسب كردم:
«تنهايم بگذاريد»
«Live me alone»
«تَرِكني واحداً»
زبان ديگري نميدانم...
۴- آهنگ قبلي خودم را هم خسته كرده بود. موقتاً همين را داشته باشيد. به زودي آهنگ را اختياري ميكنم:
«From the inside» باز هم از گروه «Linkin Park» و آلبوم «Meteora»
۵- دوستان قديم، دوستان جديد، آشنايان دور و نزديك، دشمنان ازلي و ابدي، همه كساني كه خواسته يا ناخواسته، دانسته يا نادانسته، چشمتان به اين سطور ميافتد، به هر حال:
سال نويتان مبارك
سالي سرشار از موفقيت، شادي و سلامتي و بهتر از سال ۸۴ در پيش رو داشته باشيد
اگر به هر دليل، جداگانه تبريك نگفتم، عليالحساب همين را قبول كنيد و بگذاريد به حساب اين كه ممكن است فراموش كرده باشم، شماره يا آدرسي از شما ندارم يا اين كه ترجيح ميدهم كه مستقيماً تبريك نگويم. ولي باز هم برايتان آرزوي بهروزي دارم، براي خودم هم