سه شنبه ۵ شهریورماه ۱۳۸۱
استاد خوب
اين چند وقته خيلی احساس آرامش می کنم. چون احساس می کنم تمام حرفامو می تونم بزنم. دارم فکرهايی رو که نگفتن و نفهميدنشون عذابم می داد، در کمال آرامش و برای هميشه و همه اونايی که می خوان و از همه مهمتر برای آرامش خودم می گم. هر نامه ای که برام مياد يه جور مسکّن قويه و نمی دونيد چقدر خوشحال می شم (يکی نيست بهم بگه عقده ای نامه نديده!!) راستی ديروز يادم رفت بگم که من امسالی که گذشت با دو تا از استادهام شديد سر «الکترون می چرخه» مشکل پيدا کردم. جفتشون هم 2 دو نمرمو خوردن! ولی خوب من هم زير بار حرف زور و حرف غلط نمی رم. تازه با استاد فيزيکم قرار شد يه کنفرانس بدم در مورد ذرات بنيادی. اونم تو دانشکده مهندسي!!!؟ در هر صورت استاد قبول کرد و منم رفتم حدود يه ساعت صحبت کردم (تازه به نظر خودم خيلی مختصر شده و سريع!) اما بعد يک ساعت ديدم فقط 3/1 حرفا و مطالبم رو گفتم!!! تازه ديديد که من چقدر پراکنده و از همه چيز می گم. با اين وضع تمام مدت انگشت به دهان! و حيرت زده! نشسته بود داشت گوش می داد. آخرش هم تنها کسی که (احتمالا برای جلوگيری از اين آبروريزی که حرفهای تماما توصيفی منو هيچ کس نفهميده باشه) استادمون يک سؤال کرد. اونم چه سوالي!؟ من يه جا در مورد جمع شدن نسبيتی سرعتها صحبت کردم، ايشان هم فرمول مربوطه رو سؤال فرمودند!!! که هر کس يه ذره نسبيت خونده باشه می دونه! آخه بابا تو ناسلامتی دکترای فيزيک داری ها! اينم از استاد فيزيک ما! البته خيلی از استادها متاسفانه ظاهراً بی سواد تشريف دارند. ولی خوب در هر صورت من معتقدم استاد خوب بايد اين شرايط رو داشته:
1- خوش نمره باشه،اين از همه مهمتره، استادعقده ای و بنداز کاملا منفور است
2-تو کلاس گير نده، به هيچ وجه
3-حضور غياب نکنه و شاگرداش هم يادش نمونند. ولی اگه من کارم درست بود بدجوری يادش بمونن! (يا حداقل حضور غياب براش مهم نباشه)
4-کلاسش خسته کننده يا تو ساعات بد نباشه (من از 10-8 شنبه ها و کلاسای 4-2 از اون بدتر حل تمرين های 2-12 و آخر سر کلاس های 10-8 همه روزها و تمام کلاسهای پنجشنبه ها متنفرم شديد)
5- 10 دقيقه دير بياد و بعد از يه ساعت هم تعطيل کنه
6- درسو اگه لازمه و به دردبخور هست، توپ درس بده. طوری که ياد بگيريم
7- کلاساشو لااقل دو جلسه يه بار نياد. مخصوصاً دم تعطيليها رو خودش تعطيل کنه
8- از بقيه استادای اون درس کمتر درس بده که جلو همه پز بديم
9-در صورت لزوم واکس خورش هم ملس باشه
-در صورت داشتن شرايط فوق! از همه مهمتر اينه که کلاسش به من هم برسه. وگرنه می خوام سر به تن چنين استادی نباشه
اما تو اين دو ترم تقريبا استادای من اين موجود ضرب در منهای يک بودند.
اين ترمم خيلی جالبه: ديناميک، مقاومت مصالح1، معادلات ديفرانسيل (مجدّدا)، نقشه کشی صنعتي1(مجدّدا)، اينا حتما و اينا هم هر کدوم بهم برسه: ترموديناميک1، مبانی مهندسی برق1، آزمايشگاه فيزيک1و2، برنامه سازی کامپيوتر، علم مواد، و غيره (به استثنای عمومی که بر نمی دارم!)
تازه وبلاگ هم هست. کلاس زبان هم هست. تصميم به يادگيری .H.T.M.L هم هست. کارهای ديگه هم هست. تو تابستونش دارم آرزوی روزی 36 ساعت وقت داشتن رو می کنم. خدا بعدشو به خير کنه. پس تا بعد...