سه شنبه ۲۱ آبانماه ۱۳۸۱
مجازات تفکر: اعدام
آقايون خانوما کسی با نيکنام حرف نزنه سرش شلوغه.آقايون خانوما امروز يه ازاليد توی دانشگاه زده بودند به اين مضمون «به حکم قوه قضاييه جمهوری اسلامی ايران تفکر ممنوع است مجازات متخلفين اعدام است.جدا کمی با هم فکر کنيم.اصلا کاری به درستی حرف اون آقا ندارم(هر چند که حرفشو تا حد زيادی قبول دارم.).اگه يه نفر به يه چيزی انتقاد کرد بايد زد اعدامش کرد؟اصلا خود رسول الله هم چنين کاريو نميکرد.هميشه منتقدين رو با منطق جواب ميداد.بله همين شخصی که شما اين همه سنگشو به سينه ميزنين و ميخواين اون طرفو به جرم اهانت به اون و ائمه اطهار اعدام کنين اين کارو نميکرد.بياين با منطق جواب بديم.من حتی کاری به بازتاب خارجی اين عمل احمقانه ندارم.بياين از نظر اعتقادی اين مسئله رو حل کنين.فکر ميکنم اين الان مسئله خيلی از جووناست.اونا اصلا از چيزی تقليد نميکنن.لااقل از چيزی که عقلانی نباشه پيروی نميکنن.خود خدا هم تو قرآن ميگه فکر کنين.همه ی بزرگای دينی به ضرورت تعقل تاکيد کردن.لازمه تعقل بحث کردنه.اگه جدا جوابی دارين خوب جواب بدين.بگين اين نظر شما اشتباست نه اينکه برش دارين اعدامش کنين.آخه اين قانون کجاست؟بابا قرون وسطی هم از اين بهتر بود.اقلا اونا انکار نميکردن که به خاطر منافع کليسا اين کارو ميکنن.شما که ميگين به خاطر خداست.والله اگه خدا راضی باشه.من به خودم قول داده بودم کاری به کار سياست نداشته باشم اما اين به نظرم يه مسئله سياسی نيست.اين يه جور توهين به من دانشجوست.امروز هر دانشجويی رفته سر کلاس خائن بوده.همه بايد اعتصاب ميکردن.متاسفم برای مملکتی که همچين احکامی توش صادر بشه و مردمش ساکت بشينن.خدمت خواهر کوچولوم هم بگم که منظور من توی دانشگاه بود.در هر حال خودش هم خوب ميدنه که خيلی بش اعتماد دارم.تا بعد .... .
باران