چهارشنبه ۱۰ دیماه ۱۳۸۲
مردند، جان سپردند، پلکت نپريد!؟
مدتها گذشته بود و من کلی چيز ميز نوشته بودم، اما هيچ کدوم رو تو «نمونه آثار» نگذاشته بودم. احتمالا تا يک دو سه هفتهای، با هر مطلبی که تو وبلاگ، پست میکنم، يکی هم تو نمونه آثار میگذارم. فکر میکنم حداقل جای ۷-۶ تايی اونجا خاليه. به اضافه اين که کلی از مطالب اين ور رو بايد ببرم اون ور. چون شبيه وبلاگ نيستن و بيشتر به اون ور میخورن. فعلا آخرين نوشتهام با عنوان «چپهايی که چپ کردند» رو توی «سياه-سپيد» بخونيد. (البته اگه از طراحی ضعيف و صفحات سنگين سياه-سپيد خوشتون نمياد، میتونيد توی همين «نمونه آثار» بخونيدش)
وحشتناکه! فقط همين رو میشه گفت. ۲۵,۰۰۰ نفر رو فقط تا ديروز تو بم دفن کردهاند و خدا میدونه هنوز چند هزار نفر ديگه زير آوار هستن. اينش جالبه که میگن شهر هنوز بوی تعفن میده و هر لحظه هم بو شديدتر میشه. جز اين، تا ديروز ۳۰۰ نفر از امدادگرها هم کشته شدهاند (منبع: بنده خدايی تو هلال احمر) خود امدادگرها تو چاه افتادهاند، زير آوار موندن يا لای درزها گير کردهاند.
کسی اگه تو مشهده و داره اين رو میخونه، جمعه ساعت ۲ بعد از ظهر، مقابل در اصلی بيمارستان امام رضا (ع) (حاشيه ميدان بيمارستان، از سمت چهارراه دکترا) قراره جمع بشيم و بريم عيادت يه سری از مجروحای زلزله. من و تو اگه زخم جسمشون و نابودی زندگيشون رو نمیتونيم جبران کنيم، شايد بتونيم گوشهای از زخم روحشون رو بخيه بزنيم.
در هزار توی ذهن تو، جای کسی، چيزی، جايی، خالی نيست!؟
یادداشتهای شما:
اين کاري که مي خواي بکني ارزشش کمتر از بقيه کارها نيست. دوست داشتم اونجا باشم و بيام.
[ AliS in Wonderland ] | [چهارشنبه، ۱۰ دیماه ۱۳۸۲، ۹:۳۹ بعدازظهر ]سلام . کاش من هم ميتونستم بيام. .. اميدوارم هميشه موفق و سر بلند باشيد.
سلام ! ما هم دوشنبه مي خوايم بريم ... تهران ... احتمالن بقيه الله ... تا بعد ...
[ qazal ] | [شنبه، ۱۳ دیماه ۱۳۸۲، ۹:۵۵ صبح ]سلام مطالب خوب وبلاگ شما رو مشاهده کردم اميدوارم موفق باشين و به ما هم سر بزنين .اگه مطلب راجع به فضاي سايبر بنويسين در روزنامه اي که خودم دبير هستم چاپ مي کنم.اگه مطلبي مناسب صفحات رايانه ديديد وخواستيد در وبلاگتان قرار دهيد به من خبر بديد
[ ghajar ] | [یکشنبه، ۱۴ دیماه ۱۳۸۲، ۴:۲۵ بعدازظهر ]