دیده‌بان گاه‌نگاری‌های بهرنگ تاج‌دین
خوراک وبلاگ
پنجشنبه ۹ بهمن‌ماه ۱۳۸۲

تفريح بقيه، معضل من

۱- بايد به زودی دوباره برم دنبال خريد کفش و لباس. از الان عزا گرفته‌ام. خيلی برام جالبه که اين جور خريدها برای ديگران تفريح به حساب مياد و برای من عزا. واقعا معضليه (با لحن عادل فردوسی‌پور) خب طبيعی هم هست. برای خريد کفش که همه از يه مدلی خوششون مياد و بعد می‌رن تو مغازه می‌پرسن: «آقا از اين مدل فلان سايز رو هم دارين!؟» و من بايد برم بپرسم: «از اين سايز، مدلی داريد!؟» يک کلام، يعنی مجبورم هر کفشی که ۴۷ بود و پول خريدش رو داشتم، بخرم. آخر حق انتخابه ها!
لباس هم وضعش از اين بهتر نيست. نمی‌دونم والا. می‌گن نسبت وزن (به کيلوگرم) به قد به توان ۲ (قد بر حسب متر) بايد بين ۲۰ تا ۲۵ باشه و از ۲۵ تا ۳۰ هم چاقی نيست و فقط اضافه وزنه. حالا با اين اوصاف اين نسبت برای من به ۲۶ نمی‌رسه. با اين وجود تمام شلوارها انگار دوخته شده‌اند برای يک آدم دو متری ۵۰ کيلويي! خب معلومه شلوار تنگ دو روزه که نه، سه ماهه يا شش ماهه، پاره می‌شه. حالا مدل‌های مسخره‌شون که بماند.
مدل بقيه لباس‌ها هم اعم از پليور و کاپشن و پيراهن (به خصوص اين آخري) به نظرم کاملا مسخره مياد و جمله: «بهم مياد» تا حالا در مورد هيچ کدومشون از دهن من بيرون نيومده. خب اين يعنی اگه خودم بخوام بخرم، به زور بهم فروخته شده. هر چی فروشنده بيشتر تعريف کنه، بيشتر احساس می‌کنم شبيه يک موجود درازگوش شده‌ام. آخرش اين که چيزی که دوست داری رو نمی‌تونی بخری (چون اندازه‌ات نيست) چيزی رو که می‌خری، دوست نداری. تازه هميشه هم به نظرم اومده گرون دارن می‌گن. يعنی من اين قدر خسيسم!؟

شما هم اگه وضعتون اين جوری بود، اين می‌شد که به جز لباس زير، هيچ لباسيتون رو خودتون نخريده بوديد (حتی جوراب. البته اين آخری چون هيچ جوراب ايرانی‌ای به پای من دوام نمی‌آره) حالا خريد يک شلوار اگه معضل نيست، پس چيه!؟

[دوربين ديجيتال هم به هکذا. نيکون CoolPix 2500 يا 2100 دوست دارم بخرم. آخر سر مجبور می‌شم Canon PowerShot A60 بخرم]

بالاترین  دلیشس  توییتر  فرندفید  فیس‌بوک


یادداشت‌های شما:

سلام .. هر کي شما رو نديده باشه ... با اين توصيفي که شما کردين ... فکر مي کنه عجب غول بي شاخ و دم عجيب الخلقه اي هستين بلانسبت ... بابا کوتاه بيا ... تا بعد ...

[ غزل ] | [شنبه، ۱۱ بهمن‌ماه ۱۳۸۲، ۰:۲۱ صبح ]


سلام . خوبي عزيز . خسته نباشي . زياد ناراحت نباش من هم چيزي از تو زياد تر نداشته باشم کمتر ندارم . زندگي همينه . آقا يه چيز بگم خوش حال شي . من تا حالا خودم لباس زيرم رو نخريدم . يکي به نفع تو . موفق باشي . به اميد ديدار

[ hossein ] | [شنبه، ۱۱ بهمن‌ماه ۱۳۸۲، ۱۰:۳۶ بعدازظهر ]


ربع قرن سربلندي گرامي باد.

[ EhsaniX (قلابی) ] | [یکشنبه، ۱۲ بهمن‌ماه ۱۳۸۲، ۱۰:۱۲ بعدازظهر ]


بهرنگ جان والا من اين کامنت پاييني رو نذاشتم و خلاصه بي تقصيرم!

[ EhsaniX ] | [سه شنبه، ۱۴ بهمن‌ماه ۱۳۸۲، ۰:۱۷ صبح ]