دیده‌بان گاه‌نگاری‌های بهرنگ تاج‌دین
خوراک وبلاگ
پنجشنبه ۱۴ خرداد‌ماه ۱۳۸۸

انقلابی که ۲۷ سال دیر کلید خورد

باید اذعان کرد که محمود احمدی‌نژاد بسیار آماده‌تر و بابرنامه‌تر از میرحسین موسوی به میدان مناظره آمده بود. او استراتژی‌اش را بر نفی تمامی دولت‌های پیشین، قرار دادن موسوی به همراه هاشمی و خاتمی در یک دسته، رحم نکردن به همه‌ی آن به اصطلاح «دانه‌درشت»ها، نپذیرفتن هر گونه انتقاد (مخصوصاً به روش معمولش: پاسخ دادن به پرسش با پرسش و به سنگ با کلوخ) و البته مانند همیشه مظلوم نشان دادن خودش در ساختار قدرت بنا کرده بود. الحق والانصاف هم باید گفت که سیاستمدارانه در پیاده کردن استراتژی‌اش موفق بود؛ اما ...

در برابر احمدی‌نژاد، میرحسین موسوی در مناظره دست خاتمی را در حجب و حیا و فروتنی از پشت بسته بود و حتی مانند اوباما هم رفتار نکرد که در مناظره سومش در برابر حملات مک‌کین، سری به نشان مخالفت تکان می‌داد و لبخند می‌زد. او خیلی آرام با چهره‌ای شاید بی‌احساس، سر جایش نشسته بود و گوش می‌کرد؛ چهره‌ای که طرفدارانش در آن متانت خواهند دید و مخالفانش انفعال و جواب نداشتن. موسوی اکثر حملات احمدی‌نژاد را هم بی‌پاسخ گذاشت.

آن‌چه از این مناظره در خاطر خواهد ماند، حملات بی‌پرده احمدی‌نژاد به هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری و نیز صحنه‌ای است که برگه‌ای با عکس زهرا رهنورد را بیرون آورد و به رخ میرحسین و بینندگان کشید.

در مقابل، نقاط اوج مهندس موسوی به ۱۰ دقیقه آخر برمی‌گشت. شاید مهم‌تر از همه، جایی بود که محمود احمدی‌نژاد وسط حرف‌های او پرید و میرحسین گفت که همین، نمونه‌ای از قانون‌گریزی شماست. دفاع موسوی از رهنورد، اشاره‌اش به شیوه پرونده‌سازی دولت و نیز غرولندهای احمدی‌نژاد در پایان مناظره که نرسیدن نوبت به او می‌نالید، از جمله نکاتی است که شاید در ذهن برخی مخاطبان باقی بماند.

بله؛ احمدی‌نژاد ظاهراً بازی مناظره را برد. در برابر هر گلوله، چند موشک پرتاب کرد و از جلوی هر شلیکی هم کنار رفت. اما این کار را به قیمت زیر پا گذاشتن اخلاق و نیز تبر زدن به ریشه و ساقه حکومتی که سه دهه است عنوان مقدس بر خود نهاده، انجام داد. او به سادگی نام برد و نام برد و نام برد؛ اتهام زد و اتهام زد و اتهام زد؛ و پس از همه این‌ها، پرونده همسر رقیبش را به رخ کشید که چندان با ارزش‌های جامعه ایرانی قرابت ندارد.

احمدی‌نژاد برای پیروزی در این «جدال» تقریباً از همه خطوط گذر کرد؛ همه چیز را زیر پا گذاشت و در مایه گذاشتن از هر چه که می‌توانست، درنگ نکرد.
شاید همین پرده‌دری‌های احمدی‌نژاد، تنها امید حامیان موسوی باشد که «چیز» گفتن‌هایش در این مناظره، دست کم مانع شکل‌گیری تصویر سیاستمداری دارای حضور ذهن کامل می‌شد.

اپوزیسیون و مخالفان جمهوری اسلامی از این به بعد یک دلیل و سند جدید خواهند داشت: «حتی احمدی‌نژاد هم» می‌گوید که ۲۷ سال در این کشور «زدند و خوردند و بردند.»

اشتباه می‌کردیم. یک عمر بود که اشتباه می‌کردیم. ما فکر می‌کردیم بهمن سال ۵۷ بود که در این کشور انقلاب شد و نظام جدیدی جایگزین حکومت شاهنشاهی گردید.
اما همگی در اشتباه بوده‌ایم. این تیرماه سال ۸۴ بود که در این کشور انقلاب شد. در ۲۷ سال پیش از آن، عده‌ای «دزد، رانت‌خوار و مفسد اقتصادی» کشور را اداره می‌کرده‌اند که حتی اختیارات رییس‌جمهور وقت را از او سلب کرده بودند. حداقل محمود احمدی‌نژاد که چنین می‌گفت.

احمدی‌نژاد خوب بلد است بازی کند. متهم کردن پیشینیان به رانت‌خواری، ترفند کارآیی برای حفظ و جلب رأی است. او اگر پیروز شود، می‌تواند یک تصفیه بزرگ کلید بخورد و جز او و وفادارترین حامیانش، دیگران را از «قطار انقلاب» به بیرون پرت کند. اگر هم شکست بخورد، از او اسطوره خواهند ساخت: افسانه احمدی‌نژاد

بالاترین  دلیشس  توییتر  فرندفید  فیس‌بوک


یادداشت‌های شما:

احمدی نژاد حتی ظاهری هم بازی را نبرد .... نتیجه هر بازی را فقط در آخر بازی میشود فهمید .... غرغر های احمدی نژاد یعنی نارضایتی از نتیجه .... یعنی باخت

گفتی احمدی‌نژاد خوب بلد است بازی کند .... قبول ندارم .... احمدی نژاد خوب بلد است حمله کند .... حمله با چشمهای بسته ... چیزی که متاسفانه هنوز در جامعه‏ی قهرمان‏دوست ما شجاعت محسوب میشود.... اما برای دفاع فقط و فقط مظلوم نمایی میکند که اعتبارش محدود است

اسطوره‏سازی در صورت شکست رو هم درک نمیکنم شکست او یعنی عدم مقبولیت سیاستهای تنها دولت 4 ساله‏ پس از انقلاب .... امیدوارم نخوای این شکست رو به مورد دکتر مصدق شبیه بدونی

[ بهروز ] | [پنجشنبه، ۱۴ خرداد‌ماه ۱۳۸۸، ۰:۱۳ بعدازظهر ]


http://www.youtube.com/watch?v=_4h2vpeC4_M

[ . ] | [پنجشنبه، ۱۴ خرداد‌ماه ۱۳۸۸، ۳:۳۲ بعدازظهر ]


bezar doreye riyasat jomhoorish tamoom beshe (mohem nist hala ya 4 sal dige), masooniyate ghazayish tamoom beshe, oonvaght ta akhare omresh bayad bere dadgah bargarde be khatere shekayathayi ke mardom azash kardan be khatere tohmat haye namarbooti ke zade. oovaght barat toziih midam afsaane o ostoore jash too ketab ghessas.

[ mahmood ] | [پنجشنبه، ۱۴ خرداد‌ماه ۱۳۸۸، ۳:۵۱ بعدازظهر ]


سلام - اگر 320000عنوان مقاله چاپ شده بر عليه دولت نهم حقيقت داشته باشد؛ آيا مقالات نانوشته اي را هم مي توان فرض كرد؟ و آيا اسامي بزرگان قلم هم در بين ايشان بوده است؟ و سرنوشت واقعي اين نويسندگان پس از تحرير چه بوده است؟ كدام يك در داخل كشور هستند و كداسلام - اگر 320000عنوان مقاله چاپ شده بر عليه دولت نهم حقيقت داشته باشد؛ آيا مقالات نانوشته اي را هم مي توان فرض كرد؟ و آيا اسامي بزرگان قلم هم در بين ايشان بوده است؟ و سرنوشت واقعي اين نويسندگان پس از تحرير چه بوده است؟ كدام يك در داخل كشور هستند و كدام يك امروز در خارج از كشور هستند؟ و با توجه به رقم 320000 آيا نامزدي احمدي نژاد براي دوره دهم جهت افزايش اين رقم هست يا كاهش؟ و آيا اصلا رييس دولت نهم با نيت انصاف متن چند در صد از آنها را خوانده است؟ و آيا جمع كنندگان اين آمار واقعا عضو وزارت ارشاد و يا نهاد رييس جمهوري بوده اند و يا جاي ديگر؟من اين را هم مي خواستم بگويم كه اين لقب بهترين ياران امام زمان را كه شما از خدا درخواست مي كنيد با اين رفتار و گفتار شما خيلي فاصله دارد و شما آبروي ياران امام زمان را برديد شما نام امام زمان را تضعيف كرديد شما قلب امام زمان را آزرده كرديد شما تا لياقت براي خدمت گزاري خيلي چيز!ها كم داريد و بايد كسب كنيد - ادعا براي ياري امام زمان آسان است قدري در اين زمينه مطالعه كنيد؟ البته اگر توفيق آن را داشته باشيد و اگر ديديد نداريد اول همان اعوذ بك من شر نفسي ... را بگوييد و بعد اگر احساس كرديد بخشوده شديد از ملت عذرخواهي كنيد و بعد اسم امام زمان را بر زبان بياوريد- آن محمود احمدي نژاد موفق در نيويورك را فاطمه رجبي با بد زباني هايش ترور كرد!

[ ميرناصر ] | [شنبه، ۱۶ خرداد‌ماه ۱۳۸۸، ۱۰:۴۳ صبح ]