یکشنبه ۱۸ مردادماه ۱۳۸۸
کیفرخواستی علیه دانایی
روز شنبه دومین جلسه محاکمه متهمان وقایع پس از انتخابات برگزار شد. اگر نخستین بخش کیفرخواست دادستان، «مرغ پخته را هم به خنده میانداخت» بخش دوم کیفرخواست، اشک مرغ پخته را هم در میآورد. بیایید برخی از اتهامات ذکر شده در این کیفرخواست را مرور کنیم:
- افشای موارد نقض حقوق بشر
- ارائه کمک و آموزش به سازمانهای غیر دولتی و انتشار جزوات فارسی درباره ارزشهای دموکراتیک و فعالیتهای مدنی همجهت با آن
- ایجاد وبسایتها و آموزش درباره نحوه برگزاری انتخابات و ارائه اطلاعات کامل از کاندیداهای انتخاباتی سال ١٣٨٨
- جمعآوری اطلاعات درباره فضای انتخاباتی دوره دهم ریاست جمهوری
- برگزاری دورههای آموزشی خبرنگاری در هلند و انگلیس
- قرار دادن نرمافزار ترجمه انگلیسی به فارسی و بالعکس برای استفاده عمومی
- آموزش خبرنگاران برای ایجاد شبکه منابع خبری با هدف جمعآوری اطلاعات و تحلیل
- ارائه نرمافزارهای پیشرفته برای دیدن فیلمهای مربوط به اغتشاشات با اینترنت سرعت پایین
- سرویسدهی از سوی شرکت توییتر برای مخاطبان ایرانی
- فعال کردن شرکت آمریکایی فیسبوک در راستای تسهیل ارتباطات میان کاربران ایرانی و سایر کشورها. این شرکت در مقطع اغتشاشات نسخه آزمایشی فارسی خود را ارائه کرد
- برگزاری آزمونهای عمومی و تخصصی زبان انگلیسی
- مشاورههای آموزشی
- اعطای بورسیه در مقاطع مختلف تحصیلات تکمیلی
- برگزاری آزمون زبان انگلیسی
ILETSIELTS (جالب است که در کیفرخواست حتی این عنوان را هم درست ننوشتهاند. ممنون از داریوش برای تذکرش) - تلویزیون فارسیزبان بیبیسی با تدارکات وسیع در روز انتخابات، برنامه خود را ۲۴ ساعته کرده ... تا اخبار و گزارشها را لحظه به لحظه منتقل کند
میشود چندین و چند مطلب درباره این کیفرخواست نوشت. میشود گفت که دادستان انقلاب به وجود موارد نقض حقوق بشر در کشور اذعان کرده؛ «ارزشهای دموکراتیک» را ضد ارزش دانسته و آموختن زبان را جرم شمرده است. او به جای سرزنش وزارت ارتباطات به دلیل سرعت پایین دسترسی کاربران ایرانی به اینترنت، غرب را سرزنش کرده که چرا کاری کردهاید که با آن سرعت پایین هم بشود ویدیو تماشا کرد. اما به نظرم مهمترین نکته و لب کلام نویسنده کیفرخواست این است: تلاش برای گسترش آگاهیها و اطلاعرسانی جرم است.
جالب است. در کشوری که بیش از ۹۰ درصد مردم آن (لااقل به گواه شناسنامههایشان) مسلمان هستند و حکومتش با صفت اسلامی توصیف شده، آگاهیرسانی و گسترش دانایی، جرم محسوب میشود. دینی که پیامبرش میگوید: «اطلبوا العلم ولو بالصين، فإن طلب العلم فريضة على كل مسلم» (دانش را بجویید؛ حتی اگر در چین باشد. همانا که جست و جوی دانش، وظیفه هر مسلمانی است) اکنون با حکومتی مواجه است که به نام همین دین، آموزش زبان خارجی و نیز فراهم آوردن امکان تحصیل در مقاطع عالی را جرم و توطئه میداند.
باید از آقای دادستان پرسید که آیا ارائه نسخه فارسی برای کمک به کاربران فارسیزبان، توطئه است؟ مگر شما فارسیزبان نیستید؟ آیا شما و همفکرانتان نمیتوانید عضو فیسبوک شوید یا در توییتر اکانت بسازید؟ آیا باید از افزودن زبانمان به مترجم گوگل ناراحت باشیم؟ آیا مترجم گوگل فقط بلد است از انگلیسی به فارسی ترجمه کند و فقط هم معترضان میتوانند از آن استفاده کنند؟ شما نمیخواهید بدانید دنیا چه میگوید؟ این بد است که دنیا آسانتر بتواند بفهمد ما فارسیزبانان چه میگوییم؟
آری؛ آقای دادستان دارد اعتراف میکند که دانستن، جرم است؛ که اگر مردمی بدانند، راهی متفاوت از او را میپیمایند. آقای دادستان میخواهد ما باور کنیم که «آزادی، بردگی است» و ایمان بیاوریم «نادانی، توانایی است.»
لینک مطلب در بالاترین
یادداشتهای شما:
همهی آن چیزی که ظرف این هفتههای بعد از انتخابات بر ما گذشت را در واقع میشود در یک عبارت خلاصه کرد:
شورش نادانی علیه دانایی.
آنها میخواهند دانایان را سر جای خودشان بنشانند و برتری نادانی بر دانایی را با زور اثبات کنند. این نهایت چیزی است که آنها میخواهند.
من فکر میکنم اگه دموگرافی کنیم میبینیم که دادخواست نوشته شده خطاب به ما. قبلا فکر میکردم اینا رو مینویسن تا به طرفدارای خودشو روحیه بدن، چون باید خیلی احمق باشه اگه بخواد با این چیزا ما رو بترسونه. اما انگار واقعا به همون اندازه احمقه
[ ساردین ] | [دوشنبه، ۱۹ مردادماه ۱۳۸۸، ۲:۵۴ صبح ]سلام بهرنگ ...
کللن بهتره به همه ی قسمتاش بخندیم ... بخندیم فقط ...
اون جوری که این روزا بلد نیستیما ! همون جوری ...
لبخند ژوکوند!!! محو! دور!
[ حامد ] | [چهارشنبه، ۲۱ مردادماه ۱۳۸۸، ۳:۳۳ صبح ]بر طبل كدوم دانايي ميكوبيم؟ تو اين مملكت مردمي هستند كه نميدونند تامين امكانات سازمانهاي غيردولتي از داخل وحتي خارج كشور جرم نيست. نميدونند عكس گرفتن و مخابره كردن جرم نيست. نميدونند حمل دوربين جرم نيست. نميدونند افشاي موارد نقض حقوق بشر جرم نيست. همه اينارو يه گوشه دلت جا ميدي. اما باز مردمي هستند كه چند روز پياپي در تظاهرات آرام شركت ميكنند اما نميدونند كارشون جرم نيست. دانايي در اين مملكت چيز نادريه . هنوز نادرتر از اون كه بخواد جلوي ناداني خودش و آن ديگري قد علم كنه .
[ mn ] | [شنبه، ۷ شهریورماه ۱۳۸۸، ۱:۲۱ صبح ]